English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
Other Matches
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
computer aided instruction learning computeraugmented
complex instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
reduced instruction set computer طرح CPU که مجموعه دستورات
reduced instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
writable instruction set computer طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
managed گرداندن
managed از پیش بردن
managed اسب اموخته
managed مستقیم یا تحت کنترل
i managed to do it موفق شدم که ان کار را انجام دهم
i managed to do it ان کار را درست کردم
managed اداره کردن
stage-managed اداره کردن
managed money پول اداره شده
managed money پول نظارت شده
stage-managed کارگردانی کردن
It was stage –managed . It was trumped up. صحنه سازی بود
She barely managed to get her diplome. بزور دیپلمش راگرفت
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
no op instruction دستورالعمل بی اثر
do nothing instruction دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
instruction اموزش
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
instruction دستور کار
instruction دستورالعمل
instruction دستوره
instruction درس
instruction مقرر
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction راهنمایی کردن
instruction تعلیم
instruction دستور عمل
instruction راهنمایی
instruction دستور
instruction کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
mounting instruction دستور نصب
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
micro instruction ریز دستورالعمل
logic instruction دستورالعمل منطقی
logical instruction دستورالعمل منطقی
jump instruction پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
macro instruction درشت دستور
machine instruction دستورالعمل ماشین
macro instruction درشت دستورالعمل
n address instruction دستور العمل با N نشانی
mounting instruction مقررات نصب
n plus one address instruction دستوری که از
program of instruction برنامه اموزش
programmed instruction اموزش برنامهای
programmed instruction دستورالعمل برنامه ریزی شده
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
operating instruction دستور کار
operating instruction مقررات کار
three address instruction دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
non operable instruction دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
no operation instruction دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
no operation instruction OPERATION NO
next instruction register ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
n plus one address instruction آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
program of instruction برنامه تدریس
stop instruction دستورالعمل توقف
discrimination instruction دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction cycle چرخه دستورالعمل
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction drawings نقشههای تفضیلی اجرائی
instruction film فیلم اموزشی
instruction film فیلم درسی
instruction for assembly مقررات نصب
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
instruction code کددستورالعمل
entry instruction دستورالعمل دخول
halt instruction دستورالعمل توقف
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
four address instruction معمولا: محل دو عملوند
four address instruction دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
four address instruction دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
forwarding instruction دستورات حمل
individualized instruction اموزش انفرادی
instruction code رمز دستورالعمل
instruction foramt قالب دستورالعمل
instruction length طول دستورالعمل
instruction set مجموعه دستورالعمل
instruction time زمان دستورالعمل
instruction word کلمه دستورالعمل
jump instruction موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
computerized instruction اموزش کامپیوتری
conditional instruction دستورالعمل شرطی
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
instruction material مواد درسی
instruction mix اختلاط دستورالعمل
decision instruction دستورالعمل تصمیم
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
instruction pipeline کانال اطلاعات
current instruction دستورالعمل جاری
instruction register ثبات دستورالعمل
laying instruction دستور نصب
pseudo instruction شبه دستورالعمل
actual instruction دستور العمل واقعی
unmodified instruction دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
restart instruction دستور المل بازاغازی
two address instruction قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
transfer instruction دستور العمل انتقال
branch instruction دستورالعمل انشعاب
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
repetition instruction دستورالعمل تکرار
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
two address instruction دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
pull instruction دستورالعمل بازیابی
call instruction دستورالعمل فراخوانی
push instruction دستورالعمل نشاندن
quasi instruction شبه دستورالعمل
null instruction دستورالعمل پوچ
remedial instruction اموزش ترمیمی
repetition instruction دستوالعمل تکرار
waste instruction دستوری که عملی انجام نمیدهد.
religious instruction اموزش دینی
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
signal operation instruction دستور کار مخابرات
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
My Computer نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer شمارنده
computer حسابگر الکترونی
computer رایانه
computer ماشین حساب کامپیوتر
computer کامپیوتر
computer ماشین متفکر
computer ماشین حساب
computer ماشین الکترونیکی
computer اکامپیوتر
ibm computer کامپیوتر ای بی ام
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
micro-computer ریزکامپیوتر
hybrid computer کامپیوترترکیبی
hybrid computer کامپیوتر دو رگه
micro-computer ریزرایانه
ibm computer ماشین حساب ای بی ام
computer table میزکامپیوتر
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
There's a jinx on this computer. این رایانه جادو شده.
a stand-alone computer یک رایانه مستقل
programmed computer کامپیوتر برنامه ریزی شده
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer کامپیوتر اداری
serial computer کامپیوترنوبتی
object computer OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer کامپیوتر مقصود
synchronous computer کامپیوترهمزمان
notebook computer یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
one address computer کامپیوتر یک نشانی
one address computer کامپیوتریک ادرسه
serial computer کامپیوتر سری
portable computer کامپیوتر قابل حمل
pocket computer کامپیوتر جیبی
parallel computer کامپیوتر موازی
ruggedized computer کامپیوتر بادوام
satellite computer کامپیوتر ماهوارهای
second generation computer کامپیوتر نسل دوم
self adapting computer کامپیوتر خود وفق
serial computer کامپیوتر نوبتی
notebook computer کامپیوتر کوچک قابل حمل
nonesequential computer کامپیوتر غیر ترتیبی
sequential computer کامپیوتر ترتیبی
mainframe computer مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
one chip computer کامپیوتر یک تراشهای
transportable computer پس و پیش کردن
two address computer کامپیوتر دو ادرسه
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
laptop computer کامپیوتر دستی یا کیفی
virtual computer کامپیوتر مجازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com