English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
control towers برج مراقبت
control towers برج کنترل
Other Matches
towers برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towers بلندبودن
towers قلعه
towers برج
cooling towers برج سرد کننده
cooling towers برج تبرید
stair towers برجهای پله دار
ivory towers گوشه خلوت
ivory towers برج عاج
water towers تانک اب
water towers برج مخزن اب
ivory towers محل ارام برای تفکر
ivory towers محل دنج
stair towers turrets کلیسا
stair towers turrets برجهای پله دار جانبی هشتی ورودی
control بازرسی نظارت جلوگیری
control بازدید
control اختیار
control کنترل کردن فرمان
self control قوه خودداری
control بازرسی کردن
control نظارت کردن
control نظارت و ممیزی کردن
control واپاد
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
self control کف نفس
self control مسک نفس
self control خودداری
to keep under control تحت نظارت نگه داشتن
self-control خودگردانی
self-control خویشتنداری
self-control خودداری
I cant help it. It is beyond my control. دست خودم نیست
control مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control فرمان
control وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control توپزن دقیق
control کنترل کردن
control نظارت کردن تنظیم کردن
control بازرسی
control کنترل بازبینی
control کاربری
control کنترل
control نظارت
control مهار
control کنترل کردن مهار کردن
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
esi control control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
centring control دکمهکنترلصفحه
exchange control کنترل ارز
exchange control نظارت ارز
climate control کنترلدما
data control کنترل داده ها
colour control کنترلرنگ
exchange control نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
decentralized control کنترل غیر تمرکزی
error control کنترل خطا
electronic control تنظیم الکترونیکی
electric control کنترل الکتریکی
electronic control کنترل الکترونیکی
electronic control فرمان الکترونیکی
disaster control روش مقابله با سوانح و بلایا
disaster control روش کنترل سوانح
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
direct control کنترل مستقیم
digital control کنترل دیجیتالی
erosion control جلوگیری از فرسایش
exchange control جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control کنترل ارزی
volume control کنترل شدت صوت
fiscal control نظارت مالی
fiscal control کنترل مالی
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
flight control کنترل پرواز
flight control سیستم کنترل هواپیماها
flood control سیل بندی
flow control کنترل جریان
fly control برج کنترل
fly control قسمت کنترل پرواز
focusing control تنظیم تمرکز
volume control پیچ صدا
forms control کنترل فرم ها
fire control کنترل یا هدایت اتش
experimental control کنترل ازمایشی
external control کنترل خارجی
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
field control کنترل میدان
fighter control کنترل شکاریها
fighter control کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
wage control کنترل دستمزد
fire control اطفاء حریق
fire control جلوگیری از اتش سوزی
fire control سیستم کنترل اتش
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
fire control کنترل اتش
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
voltage control کنترل ولتاژ
control bar میلهکنترل
control rocket راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
control station ایستگاه کنترل
control status وضعیت کنترلی
control status وضعیت کنترل اتش
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
control store انباره کنترل
control structure ساخت کنترل
control structure ساختار کنترلی
control structure ساختارکنترل
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
control surface سطح کنترل
control surface سطح فرمان
control knob دکمههایکنترل
control signal علامت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control statement جمله کنترلی
control rod میله کنترل
control rod میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
control section بخش کنترل
control section قسمت کنترل
control sequence ترتیب کنترل
control sheet برگ کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control ship ناو کنترل کننده عملیات دریایی
control signals سیگنالهای کنترلی
control signals علائم کنترلی
control slide کشوی کنترل
control slide غلتگاه کنترل
control switch کلید فرمان
control system سیستم فرمان
control zone منطقه کنترل هوایی
control zone منطقه فضای هوایی تحت کنترل
corrosion control جلوگیری و کنترل خوردگی
cortical control کنترل مغزی
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
crystal control تنظیم با بلور
cursor control کنترل مکان نما
control keys کلیدهایکنترل
control deck کنترلعرشه
damage control کنترل خسارات
damage control کنترل کردن خسارات
damage control اسیب گیری
control words کلمات کنترلی
control word کلمه کنترل
control system سیستم کنترل
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
control transmitter دستگاههای همگرد
control unit واحد کنترل
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
control vane تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
control variable متغیر کنترل شده
control vehicle تانک نافم حرکت
control vehicle خودرونافم ستون یا نافم حرکت
control wheel صفحه کنترل
control wheel صفحه تنظیم کننده
control box جعبهکنترل
framing control پیچ تنظیم تصویر
loop control کنترل حلقه زنی
minor control کنترل کم
mixture control کنترل مخلوط
monetary control کنترل پولی
monetary control نظارت پولی
motor control کنترل حرکتی
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
net control کنترل شبکه
net control ایستگاه کنترل شبکه
numerical control کنترل عددی
sequence control کنترل ترتیب
organization control کنترل سازمانی
minor control کنترل ضعیف
sequence control کنترل ترتیبی
speed control کنترل عده دور
magnetci control کنترل فرمان مغناطیسی
speed control کنترل سرعت
spark control نافم جرقه
span of control حوزه نظارت
manpower control کنترل نیروی انسانی
manual control کنترل دستی
social control کنترل اجتماعی
size control کنترل اندازه
sequential control کنترل ترتیبی
material control کنترل مواد
sequence control کنترل متوالی
output control تنظیم انرژی خروجی
peaking control نافم اوج دهندگی
phase control تنظیم با تغییر فاز
program control کنترل برنامه
project control کنترل پروژه
riot control کنترل اغتشاشات
ride control سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
reverse control کنترل معکوس
regeneration control فرمان واکنشی
quantity control کنترل کمیت
rack control نوعی کنترل پروازی غیر دستی
radio control فرمان رادیویی
radio control دستگاه کنترل بی سیم
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
production control کنترل تولید
riot control کنترل شورش عملیات ضد اغتشاش
phase control پیچ فاز
pitch control کنترل گام ملخ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com