English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (2 milliseconds)
English Persian
county seat مرکز بخشداری
Other Matches
county محله
county بخش
county استان
county شهرستان
county شهرک
county magestrate قاضی دادگاه استان
cross county اسکی صحرانوردی
county fair بازار روز
county fair بازار مکاره
county borouh شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
county council سازماننافر
county towns شهر مقراستاندار
county towns حاکم نشین استان
county town شهر مقراستاندار
county town حاکم نشین استان
seat پایه
seat سکوی استقرار
seat قسمت میانی زین اسب
seat حرکت تعادلی
take your seat بنشینیدسرجای خودتان
please take a seat خواهش میکنم بفرمایید
Is this seat taken? آیا این صندلی گرفته شده است؟
I think that's my seat. فکر می کنم آن صندلی جای من است.
seat نشیمنگاه
seat مقر
Have a seat, please! خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
seat وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
Have a seat, please! خواهش میکنم بفرمایید !
seat جا
seat صندلی
seat نیمکت
seat نشیمنگاه مسند
seat محل اقامت
seat جایگاه نشاندن
seat مرکز مقر
seat کفل
seat سرین
seat جایگزین ساختن
rear seat صندلیعقب
reel seat جایگاهقرقره
first officer's seat صندلیخلباناول
the seat thought مرکز اندیشه یا فکر
dual seat زینموتور
seat cover پوششصندلی
country seat خانهی اربابی
double seat صندلیدونفره
commander's seat صندلیفرمانده
to induct into a seat در جایی برقرار کردن
valve seat نشیمنگاه سوپاپ
country seat خانهی بزرگ روستایی
captain's seat محلنشستنکاپیتان
bench seat صندلیاتومبیل
adjustable seat صندلی متحرک
seat stay نگهدارندهصندلی
seat tube تیوپصندلی
ejector seat صندلی پران [هواپیمایی]
ejection seat صندلی پران [هواپیمایی]
book a seat جا رزرو کردن
to resign one's seat از جای مجلسی خود کناره گرفتن
parliamentary seat جای مجلسی
parliamentary seat صندلی مجلسی
seat back پشتیصندلی
a seat by the window یک صندلی کنار پنجره
take a back seat <idiom> پذیرش پستترین مقام
on the edge of one's seat <idiom> ناآرام بودن
Where is my seat(place) جای من کجاست ؟
single seat صندلییکنفره
keay seat جا خار
seat-belt کمربند صندلی هواپیما
folding seat صندلی تاشو
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
garden seat صندلی یانیمکت باغبانی
governor's seat حکومت نشین
governor's seat حاکم نشین
he lost the seat مقام یا کرسی وکالت راازدست داد
he lost the seat دوباره بوکالت برگزیده نشد
hiking seat تهته اتکای خم شونده در قایق
window seat صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
judgement seat دادگاه
ejection seat صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
drive's seat صندلی راننده
seat-belts کمربند صندلی هواپیما
bucket seat صندلی یکنفری
hot seat صندلی برقی
hot seat صندلی الکتریکی
seat belt کمربند صندلی هواپیما
back seat صندلی عقب اتومبیل
box seat صندلی لژ
bridge seat تکیه گاه
bridge seat پاشنه پل
classical seat وضع بدنی سوارکار روی زین
jump seat صندلی تا شو
key seat جاخار
the seat of pain موضع درد
sliding seat نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
seat of the pants استفاده از تجربه
seat of settlement محل نشست ساختمان
seat of government مقر حکومت
seat bars میلههای تکیه گاه
seat angle نبشی نشیمن
primer seat مقر چاشنی
pillion seat جای اضافی در موتور سیکلت
straddle seat تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
key seat شیار خار
the seat of pain جای درد
mercy seat تخت خدا
mercy seat سرپوش رحمت
love seat صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
back-seat driver آدم فضول
valve seat reamer جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
valve seat grinder دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
valve seat insert مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
back-seat drivers مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers آدم فضول
back-seat driver مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
flat racing seat خم شدن روی اسب و دستها وسر در امتداد گردن اسب
seat adjuster lever سطح تنظیم صندلی
fly by the seat of one's pants <idiom> دست تنها
valve seat wrench دریچهآچارپایه
Keep a free(an empty)seat for me. یک صندلی خالی برایم نگاهدار
You are a back seat drive.You are on the sidelines. کنا رگود نشسته یی ومی گی لنگش کن
seat-belt warning light چراغهشدارکمربندایمنی
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com