Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
data entry specialist
متخصص داده دهی
Other Matches
data base specialist
متخصص پایگاه داده
data entry
داده دهی
data entry
ثبت داده ها
data entry
ثبات داده ها ورود داده ها
direct data entry
داده دهی مستقیم
data entry device
دستگاه داده دهی
data entry form
فرم ورودی داده ها
data entry mode
حالت ثبت داده ها
data entry operator
متصدی داده دهی
fast data entry control
کنترلدخولاطاعاتسریع
fine data entry control
کنترلدخولاطلاعاتعالی
specialist
خبره در یک موپوع مط العه خاص
specialist
مکانیسین
specialist
ویژه گر
specialist
ویژه کار
specialist
متخصص
telecommunications specialist
متخصص ارتباطات راه دور
ENT specialist
دکتر متخصص گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
specialist engineering
مهندس متخصص
computer specialist
متخصص کامپیوتر
fretwork specialist
مشبک کار
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
hardware specialist
متخصص سخت افزار
media specialist
متخصص رسانه ها
ear, nose and throat specialist
متخصص گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
re-entry
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
no entry
ورودممنوع
re entry
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry
نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
re-entry
ورود
re entry
اعاده تصرف
entry
نقطه شروع پرش یا چرخش
re entry
ورود
right of entry
حق ورود
entry
اولین دستور اجرا شده در تابع فراخوانده شده
re-entry
اعاده تصرف
re-entry
نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
entry
در پایگاه دادههای یا کتابخانه
entry
ثبت
entry
شرطبندی روی اسب معین ورود به اب
entry
شرکت کننده
entry
فقره
entry
چیزثبت شده یاواردشده قلم
entry
ثبت دردفتر ثبت
entry
مدخل
entry
راه راهرودر
entry
ورود
entry
ادخال
entry
دخول
entry
مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
entry
نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل
entry
آدرسی که از آن یک برنامه یا تابع اجرا میشود
entry
ورود راهرو
entry
موقعیتی که باید پیش از ورود یک تابع انجام شود
entry
قلم
entry
عمل ورودی
post entry
ثبت پس از موقع
forcible entry
هتک حرمت منازل
portfolio entry
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
forcible entry
ورود عدوانی
bill of entry
افهارنامه ورودی
bill of entry
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
entry side
جهت ورود
to make an entry of
ثبت
to make an entry of
کردن
barrier to entry
منع ورود به صنعت
port of entry
بندرمحل ورود
free entry
ورود ازاد بنگاهها به صنعت
port of entry
بندر مقصد
customs entry
افهار یا اعلام ورود به گمرک
key entry
دخول کلیدی
cost to entry
هزینه ورود
port of entry
مرز ورود کالا یا فرد به کشور
home use entry
اعلامیه مصرف شخصی
make an entry
ثبت کردن
make an entry
وارد کردن
home use entry
اعلامیه مصرف
re entry vehicle
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
single entry
حسابداری فردی
single entry
حسابداری ساده
to make an entry of
وارد
double entry
دفتر داری مضاعف
entry group
گروه واجد شرایط
entry group
واجدین شرایط تخصصی شغلی
entry fee
مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
entry condtion
شرط دخول
entry block
کنده مدخل
ease of entry
سهولت ورودبه یک صنعت
gable-entry
راهروی ورودی
lobby-entry
راهرو
lobby-entry
مدخل
entry door
ورودی
entry door
در جلویی
[ساختمان]
entry doors
در های ورودی
ease of entry
سهولت ورود
deffered entry
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
double entry
سیستم دفترداری دوبل
entry instruction
دستورالعمل دخول
entry keydoard
صفحه کلید ادخال
entry plan
طرح ورود به بندر
entry plan
طرح دخول به سر پل
entry point
نقطه دخول
undefined entry
فقره تعریف نشده
entry point
نقطه ورود
entry side
جهت دخول
feet-first entry
پرشسیخی
entry line
سطر ورودی
head-first entry
پرشباسر
entry keydoard
صفحه کلیدورودی
entry door
در ورودی
double entry bookkeeping
حسابداری دوبل
double entry table
جدول دو سویی
entry level jobs
شغلهای غیر تخصصی
law of prior entry
قانون تقدم ورود
forcible entry and detainer
ید عدوانی
freedom of entry and exit
ازادی ورود و خروج
forceble entry and detainer
تصرف عدوانی
forcible entry and detainer
تصرف عدوانی
forceble entry and detainer
هتک حرمت منازل
remote job entry
وارد کردن کار از راه دور ورود برنامه از راه دور
remote job entry
ادخال کار از دور
end lobby-entry
مدخل
customs entry form
افهارنامه گمرکی
to refuse somebody entry
[admission]
اجازه ندادن ورود کسی
[به کشوری]
clear-entry key
کلیدصفحههوشیار
to refuse somebody entry
[admission]
کسی را در مرز برگرداندن
To make a forcible entry into a building.
بزور وارد ساختمانی شدن
facilitator
[of illegal migration/immigration / entry]
[British E]
قاچاقچی آدم
[در سر مرز]
known data
عناصر تیرمعلوم
known data
عناصر معلوم
data
سوابق عناصر داده ها
data
مفروضات
t data
دادههای ازمون
data
مختصات
data value
مقدار داده
data
اطلاعات
data name
نام داده
data
سوابق دانسته ها
data
داده
data
داده ها
data
ارقام
data
دادههای اماری
data transmission
مخابره داده
data tablet
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data table
جدول داده ها
data structures
ساختارهای داده
data structure
ساختمان داده ها
data structure
ساختار داده ها
data structure
ساخت داده ها
data strike
چاهک داده ها
data unit
واحدداده ها
data termianl
پایانه دادهای
data terminal
ترمینال داده
data processor
داده پرداز
data transmission
ارسال داده
data type
نوع داده ها
data transmission
مخابره داده ها
data transfer
انتقال داده ها
data transducer
مبدل داده ها
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data unit
واحد داده
data stream
مسیل یا نهر داده
data stream
سیر داده
data origination
سر منشاء داده ها
data protection
حفافت داده ها
data pulse
ضربان داده
data rate
نرخ
data rate
میزان داده
data record
رکورد داده ها
data recorder
داده نگار
data recorder
ضباط داده ها
data recording
داده نگاری
data processor
پردازنده داده ها
data privacy
محرمانه بودن داده ها
data packet
منبع ارسال سری داده در یک بسته
data packet
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data plotter
رسام داده ها
data plotter
رسم کننده داده ها
data point
نقطه داده
data preparation
داده امایی
data preparation
امایش داده ها
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data recording
ضبط داده ها
data reduction
داده کاهی
data set
دادگان
data set
مجموعه داده ها
data set
ترتیب داده
data set name
نام مجموعه داده ها
data sharing
اشتراک داده
data sheet
برگ داده ها
data sheet
ورق داده ها صفحه داده ها
data source
منبع داده
data security
امنیت داده ها
data section
بخش داده ها
data reduction
تقلیل داده ها
data reduction
تقلیل داده ها کاهش داده ها
data redundancy
حشو داده ها
data redundancy
زائد بودن داده ها
data register
ثبات داده ها
data retrieval
بازیابی داده ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com