Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (7 milliseconds)
English
Persian
delta wing
بال دلتا
delta wing
بال مثلث
Other Matches
delta
حرف چهارم زبان یونانی
delta
دلتا
delta cephei
دلتا- قیفاووس
delta movement
حرکت دلتا
delta bootis
دلتا- گاوران
delta orionis
دلتا- جبار
delta orionis
دلتا- شکارچی
delta voltage
ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
delta winding
سیم پیچ مثلث
delta librae
دلتا- میزان
delta herculis
دلتا- جاثی
delta dart
هواپیمای یک موتوره دلتادارت
delta connection
اتصال دلتا
delta connection
اتصال مثلث
delta clock
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
delta clock
مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند
delta connection
سیم پیچ مثلث
delta dagger
هواپیمای رهگیر تک موتوره دلتا دیگر
delta ursa majoris
دلتا- دب اکبر
star delta switch
کلید ستاره مثلث
open delta connection
اتصال مثلث باز
delta ursa majoris
مغرز
double delta connection
اتصال مثلث دوبل
to take wing
پرواز کردن
wing and wing
حرکت با باز بودن کامل بادبانها
to take under one's wing
حمایت کردن
to take under one's wing
سرپرستی کردن
to take wing
پابفرارگذاشتن
right wing toward
میمنه
right wing toward
دست راست
right wing toward
پیشرو
wing
پرواز پرش
on the wing
سیار متحرک
on the wing
پرواز کننده
on the wing
بالدار
off wing
محل بازیگر گوش
wing
گوش زمین
wing
تیپ هوایی جناح
wing
بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing
گروه هوایی
wing
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing
بال مانند زائده حبابی
wing
بالدار کردن پردارکردن
wing
طرف
wing
پره زائده پره دار
wing
لنگه
wing
پره
wing
بال
right wing
جناح راست
take (someone) under one's wing
<idiom>
زیرپروبال شخص راگرفتن
under one's wing
<idiom>
تحت مراقبت کسی
wing it
<idiom>
بدون آمادگی
right-wing
جناح راست
wing
پیمودن
wing
جناح
wing
دسته حزبی
wing
شاخه شعبه
wing nut
پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing nut
پیچ خروسکی
wing nut
خروسک
wing photograph
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing position
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing nut
مهره گوشه دار
wing loading
نسبت وزن کل به مساحت یال
wing chair
مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
wing covert
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
wing drag
پسای بال
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
wing footed
دارای پای پردار
wing footed
تند
wing footed
سریع
wing forward
فوروارد گوش
wing forward
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing halfback
هافبکهای کناری
wing heavy
تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing loading
وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing box
ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
wing reactions
واکنشهای بال
wing root
ریشه بال
straight wing
بالمستقیم
tapered wing
بالنوکتیز
wing attack
حملهگوشه
wing defence
دفاعگوشه
cross-wing
[بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
chimney-wing
بغله های شومینه
bat's-wing
[نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
centrist wing
طرفدار جناح میانه رو
[سیاست]
wing vein
رگهبال
wing slat
نوکباله
wing rib
دندهبال
wing pallet
سطحپرهمانند
hind wing
بالعقبی
wing wall
دیواره جانبی
wing screw
پیچ گوشه دار
wing section
بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing setting
نصب بال
wing shooting
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
wing skin
پوسته بال
wing spar
عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
wing spread
فاصله بین دو سر بال
wing strut
پایه بال
wing tanks
تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
wing threequarter
هریک از دو مدافع کنار زمین
wing tip
نوک کفش دارای قوس منحنی
wing tunnel
تونل باد
wing membrane
اجزایبال
fixed wing
هواپیمای بال ثابت
fixed-wing
بال ثابت
fixed-wing
هواپیمای بال ثابت
fixed wing
بال ثابت
low wing
بال پایین
left-wing
مربوط به جناح چپ
mid wing
بال وسط
parasol wing
بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
queen's wing
جناح وزیر شطرنج
king's wing
جناح شاه شطرنج
isoclinic wing
بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
wing commander
سرهنگ دوم هوایی
cantilever wing
بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
center wing
بال میانی
double wing
بازی هافبک در گوش
front wing
گلگیر جلوی اتومبیل
wing commanders
سرهنگ دوم هوایی
hard wing
بال صلب
high wing
بال بالا
highed wing
بال لولاشده
inside wing
بال داخلی
left-wing
شخص دست چپی
simple wing
طرح تهاجمی با خط نامتعادل
left wing
شخص دست چپی
upper wing
بال بالایی در هواپیمای دوباله
sea wing
نرم تن دو کپه دریایی
vent wing
پنجره گردان
wet wing
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
wind wing
پنجره کوچک تهویه اتومبیل
wing area
مساحت بال
wing axis
محور بال
left wing
مربوط به جناح چپ
rotary wing
هواپیمای بال گردان
rhombus wing
بالی با سطح مقطع متقارن
right wing forward
پیشرو دست راست
right wing of army
جناح یمین
right wing of army
پهلوی راست میمنه
right wing to ward
پیشرو
right wing to ward
دست راست
rotary wing
بال گردان
box beam wing
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
[extreme]
right-wing scene
صحنه جناح راست
[افراطی]
[سیاست]
swept-back wing
بالدم جارویی
fixed wing aircraft
هواپیما با بال ثابت
to piniona bird's wing
نوک بال مرغی را چیدن
rotary wing aircraft
هواپیما با بال گردنده
reverse chicken wing
نوعی کلید کشی
low mid wing
بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
real box wing
بالی با سه تیرک
left wing of army
پهلوی چپ میسره
left wing of army
جناح یسار
left wing for ward
پیشرو دست چپ
variable area wing
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
leg ride and reverse chicken wing
سگک قفل قیصر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com