English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
English Persian
demanded خواستارشدن
demanded درخواست مطالبه
demanded طلب
demanded تقاضا کردن تقاضا
demanded نیاز
demanded مطالبه کردن
demanded تقاضا
demanded خواست
demanded درخواست کردن
demanded تقاضا کردن
demanded نیاز احتیاج
demanded درخواست
demanded مطالبه تقاضا کردن
demanded مطالبه
demanded تقاضای خرید کالا
demanded پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demanded تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demanded تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demanded تقاضا برای انجام چیزی
demanded <adj.> <past-p.> تقاضا شده
demanded <adj.> <past-p.> درخواست شده
demanded <adj.> <past-p.> مطالبه شده
demanded <adj.> <past-p.> خواسته شده
demanded <adj.> <past-p.> طلب شده
demanded <adj.> <past-p.> طلبیده شده
Other Matches
quantity demanded مقدار تقاضا شده
The victors demanded unconditional surrender . فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
demand versus quantity demanded تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com