Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
dump check
مقابله حین روبرداری
Other Matches
dump
انبار موقتی اشغالدان
dump
چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
dump
نشان دادن متن یا گرافیک روی صفحه نمایش بر روی چاپگر
dump
نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
dump
بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
dump
جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
dump
روگرفت
dump
روبرداری کردن روبرداری
dump
رونوشت انباشتن
dump
ریختن
dump
انباشت نسخه برداری
dump
با صدا افتادن
dump
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
dump
اشغال
dump
موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
dump
تفکر
dump
خیال
dump
جنس را
dump
بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
dump
رو گرفت روبرداری کردن
dump
انبار کوچک
dump
زباله
dump
رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
dump
باخت عمدی
dump
از کار انداختن ناگهانی کل سیستم
dump
مخزن انبار کردن
dump
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
selective dump
روگرفت گزیده
screen dump
رونوشت صفحه نمایش
screen dump
روبرداری صفحه
rescue dump
دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
postmortem dump
روگرفت پس از واقعه
dynamic dump
رو گرفت پویا
memory dump
رونوشت ازحافظه
memory dump
روگرفت حافظه
core dump
روگرفت حافظه
snapshot dump
روگرفت لحظهای
ammunition dump
انبار مهمات
ammunition dump
زاغه مهمات
beach dump
انبار موقت ساحلی
beach dump
انباراسکله
beach dump
نقطه اماد در سر پل دریایی
binary dump
روگرفت دودوئی
storage dump
روبرداری حافظه
static dump
روبرداری ایستا
static dump
روگرفت ایستا
snapshot dump
روبرداری لحظهای
gasoline dump
مخزن موقتی بنزین
dump bucket
سطل اشغال
dump tape
نوار روبرداری
dump car
ماشین شهرداری
dump slag
هالدن شلاکه
dump slag
سرباره دورریز
dump truck
کامیون کمپرسی
dynamic dump
روبرداری پویا
gasoline dump
باک بنزین
dump truck
کامیون زباله بر شهرداری
dump valve
شیر کاهنده
dump valve
شیر خروج
dump bucket
سطل زباله
dump box
زباله دان اشغالدان
dynamic dump
نسخه برداری پویا
dump barrow
زنبه
dump barrow
خاک کش
dump box
فرف مخصوص زباله
dump barrow
حرخ دستی
disaster dump
رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
disaster dump
اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
post mortem dump
روگرفت پس از واقعه
post mortem dump
رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
to check in
نام نویسی کردن
[هتل]
to check out something
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
in check
<idiom>
غیرقابل کنترل
check up
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check out
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check out
تصفیه حساب کردن
check off
تغییرروش بازی درتجمع
second check
بررسی نهایی
second check
بررسی دوباره
to check off
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
to check up
درست رسیدگی یاحساب کردن
check
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check up
معاینه کردن
check
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check
منع
check
چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check
مقابله کردن بررسی
check
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check in
وارد شدن
check
کیش
check
و شدن بوی شکار
check
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check
بازرسی شد
check
اطمینان از صحت چیزی
check
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
امتحان کردن بازرسی
check
امتحان
check
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
وارسی
check
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check
اجرای خشک یک برنامه
check
چک
check
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check
مقابله
check
تطبیق
check
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
بازرسی کردن
check
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
تحقیق کردن
check
بررسی کردن
check
سنجیدن
check
مطالعه کردن
check
ممانعت کردن
check
تجزیه کردن
check
محک زدن
check
عیار گرفتن
check-up
بازبینی
check-up
کنترل
check-up
بازبینی کردن
check-up
کنترل کردن
check
ارزیابی کردن
check-in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
دریچه تنظیم
check
چک بانک
check
نشان گذاردن
check
تطبیق کردن
check
بررسی کردن
check in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
بررسی
check
جلوگیری کردن از
check-in
وارد شدن
check
مقابله کردن مقابله
check
سرزنش کردن رسیدگی کردن
modulo n check
مقابله به پیمانه
marginal check
برسی مرزی
overflow check
بررسی سرریزی
odd even check
بررسی فرد و زوج
overflow check
بررسی سرریز
overflow check
مقابله سرریز
odd even check
مقابله فرد و زوج
limit check
بررسی حدی
marginal check
مقابله مرزی
machine check
برسی ماشین
identity check
بررسی هویت
parity check
مقابله ایستایی
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
echo check
مقابله
echo check
بکمک طنین
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
even parity check
بررسی توازن زوج
family check
کیش همگانی
fore check
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
frequency check
کنترل فرکانس
rain check
نوید یا قول دعوت بعدی
hardware check
مقابله سخت افزاری
hip check
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hook check
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
limit check
مقابله حدود
identity check
بازرسی شناسنامه
parity check
مقابله کردن توازن
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
validity check
بررسی اعتبار
validity check
مقابله اعتبار
twin check
بررسی توام
twin check
مقابله توام
traveler's check
چک مسافرتی
transfer check
انتقال
transfer check
مقابله
system check
بررسی سیستم
system check
مقابله سیستم
synchronization check
کنترل همزمانی
summation check
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
visual check
مقابله دیداری
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check
<idiom>
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check
<idiom>
دوباره چک کردن
security check
چکامنیتی
check-rail
ریلتنظیم
rain check
بلیط باران
rain check
بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
visual check
مقابله بصری
sum check
مقابله جمعی
stock check
کنترل موجودی
reasonableness check
بررسی معقول بودن
range check
بررسی محدوده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com