Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
electric bell	زنگ اخبار
Other Matches
bell	زنگ اویختن به
bell	دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
bell 0	فرم استاندارد انتقال توسط تلفن با سرعت 003 بیت درثانیه یا کمتر
bell a	شکل استاندارد انتقال داده توسط تلفن با سرعت 0021بیت در ثانیه
bell	زنگ در پایان هر روند بوکس
bell	زنگ
bell	زنگ زنگوله
The bell goes at 9 .	ساعت 9 زنگ می خورد ( می زنند )
bell	ناقوس
bell wether	سردسته
bell wire	سیم زنگ اخبار
bell's bund	دیوار هدایت کننده اب
bell's palsy	فلج بل
blue bell	گزارش جنایت
bell lap	اخرین دور مسابقه
bell lap	زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
bell metal	مفرغ
bell metal	ترکیب مس و قلع
bell mouthed	دهن گشاد
bell socket	تبدیلی
bell tent	چادر قلندری
bell tower	برج ناقوس
bell wether	پیش اهنگ گله گوسفندزنگوله دار
bell wether	پیش اهنگ
blue bell	گزارش بدرفتاری
diving bell	الت غواصی
hare bell	سنبل کوهی
heath bell	گل خلنگ
lutine bell	زنگ کشتی لوتین
lutine bell	زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
magneto bell	زنگ اخبار جریان متناوب
muzzle bell	شعله پوش شیپوری
muzzle bell	دافع دهانه شیپوری لوله توپ
passing bell	ناقوس مرگ
passing bell	زنگی که هنگام درگذشتن کسی بزنند
pull the bell	زنگ را بزنید
pull the bell	ریسمان زنگ رابکشید
silver bell	درخت لعل
sleigh bell	زنگوله سورتمه
swimming bell	اندام شنا
dumb bell	میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
door bell	زنگ درخانه
glss bell	مردنگی
bell glass	مردنگی
bell gear	چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
to bell the cat	زین برگرگ نهادن
alarm bell	خطر
alarm bell	زنگ
bell bottoms	شلواردمپاگشاد
bell brace	دکمهسکوت
bell roof	سقفناقوسی
bell-chamber	[اتاقی با یک یا چند ناقوس بزرگ در قاب]
bell-cast	[لبه ی برجسته بام]
bell-bottomed	شلوارپاچهگشاد
The name rings at bell.	لین اسم به گوشم آشناست
bell-metal	مفرغ
bell-conopy	[سقف بعضی از ناقوسها با سنتوری]
ring a bell <idiom>	یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
bell-cage	[ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
swing bell	اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
bell transformer	ترانسفورماتور زنگ اخبار
bell crank	اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
bell conveyor	دستگاهی که مخلوط بتن را ازروی نوار به محل بتن ریزی حمل میکند
bell book	دفتر ثبت دستورات موتور
bell character	کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
bell push	دکمهزنگدرخانه
bell-tower	برج بلند
bell-roof	بام شیپوری
bell-ringing	بهصدادرآوردنناقوسکلیسا
bell book	دفتر موتورخانه
bell-flower	حلقه گل
bell-gable	ناقوس خانه
bell-cote	ناقوس خانه
bell-arch	قوس منحنی
i heard the bell ring	زنگ را شنیدم که صدا کرد صدای زنگ را شنیدم
give the bell a ring	زنگ رابرنید
bell adjustment inventory	پرسشنامه سازگاری بل
bell shaped magnet	اهنربای زنگ شتری
bell shaped curve	منحنی زنگوله شکل
Bell compatible modem	مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
level crossing bell	زنگخطعبور
bell ringing transformer	مبدل زنگ اخبار
Somebody is ringing the door bell.	یکنفر دارد زنگ دررامی زند
bell magendie law	قانون بل- ماژندی
single stroke bell	زنگ تک ضربه
bell and hopper arrangement	ترتیب قیف و مخروط
The child of ones old age is a bell hung from ones. <proverb>	بجه سر پیرى زنگوله تابوت است .
bell type annealing furnace	کوره التهابی نوع مسدود
bell type distributing gear	زنگ کوره بلند
non electric	غیر برقی
non electric	غیر گهربایی
electric	الکتریکی
electric	آنچه با الکتریسیته کار میکند
electric	تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
electric	حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
electric	برق دهنده
electric	کهربایی
electric	برقی
all electric	تماما" الکتریکی
all electric	تماما"برقی
photo electric	وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
electric brake	ترمز الکتریکی
electric break down	شکست الکتریکی
electric bulb	چراغ برق
electric bulb	لامپ الکتریکی
electric candle	شمع برقی
electric charge	بار الکتریکی
gasoline electric	بنزین الکتریکی
electric brake	ترمز برقی
electric boiler	دیگ بخار برقی
electric balance	تعادل الکتریکی
electric attraction	جاذبه الکتریکی
electric arc	قوس الکتریکی
electric arc	قوس نوری
electric arch	قوس برقی
electric wind	باد الکتریکی
electric welding	جوشکاری الکتریکی
electric welding	جوشکاری با برق
electric torch	چراغ قوهای
electric tension	فشار الکتریکی
electric thermometer	دماسنج برقی
electric tension	ولتاژ
electric steel	فولاد ابکاری
electric squib	نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
electric horsepower	اسب بخار الکتریکی
electric heater	گرم کن الکتریکی
electric traction	کشش الکتریکی
electric traction	قوه الکتریکی
electric train	قطار برقی
electric welding	جوش برق
electric welding	جوش برقی
electric welding	جوشکاری برقی
electric wave	موج الکتریکی
electric unit	واحدهای الکتریکی
electric typewriter	ماشین تحریر برقی
electric train	ترن برقی
electric drills	مته های برقی [ابزار]
electric sockets	پریز ها
hydro-electric	وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electric chair	صندلی اعدام الکتریکی
electric sockets	پریز های دیواری
electric sockets	پریز های روی دیوار
electric drills	دستگاه های مته [ابزار]
electric drill	دریل [ابزار]
electric drill	مته برقی [ابزار]
electric drill	دستگاه مته [ابزار]
electric drills	دریل ها [ابزار]
hydro electric	وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electric chair	اعدام بوسیله برق
electric shock	ضربه برقی
electric shock	شوک الکتریکی
electric guitar	گنتارالکتریکی
electric drill	دریلالکتریکی
electric cooker	گازالکتریکی
electric shocks	شوک الکتریکی
electric , drill	مته برقی
electric amalgam	ملغمه برقی
electric kiln	کورهالکتریکی
electric razor	ریشتراشبرقی
electric-blue	آبیروشن
electric blanket	تشکبرقی
electric eel	یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
electric shocks	ضربه برقی
electric variometer	وریالکتریکی
electric toothbrush	مسواکالکتریکی
electric apparatus	دستگاه الکتریکی
electric resistance	مقاومت الکتریکی
electric lighting	روشنایی
electric light	روشنایی برقی
electric lamp	لامپ
electric lamp	چراغ برق
electric iron	اطو برقی
electric insulator	مقره
electric wiring	سیم کشی برق
electric installation	سیم کشی برق
electric industry	صنعت برق
electric machine	ماشین الکتریکی
electric machine	دستگاه برقی
electric meter	برق سنج
electric railway	راه اهن برقی
electric primer	چاشنی الکتریکی
electric power	توان برقی
electric conductor	رسانا
electric potential	پتانسیل الکتریکی
electric plant	کارخانه برق
electric plant	نیروگاه
electric organ	اندام برقزن
electric meter	کنتور
electric discharge	تخلیه الکتریکی
electric conductor	هادی برق
electric conductor	هادی الکتریسیته
electric conduction	هدایت الکتریسیته
electric component	قطعه الکتریکی
electric company	شرکت برق
electric communication	مخابرات
electric clock	ساعت الکتریکی
electric cleaner	جارو برقی
electric circuit	مدار الکتریکی
electric circuit	مدار
electric conductor	هادی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com