English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English Persian
examples of partitions نمونههایتفکیکی
Other Matches
examples مسئله
examples مثل
examples سرمشق عبرت
examples نمونه
examples بامثال ونمونه نشان دادن
examples مثال
examples of charges نشانههاینظامی
examples of furs نمونهخزهها
examples of holds انواعحرکات
examples of metals نمونهجنسها
examples of ordinaries نمونههاییازپیامهایمعمولیازنظرارجهیت
examples of colours نمونهرنگهای
This dictionary has many examples of how idioms are used . این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
partitions قسمت کردن
partitions جزء بندی کردن
partitions بخش
partitions قسمت
partitions ناحیه
partitions بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partitions فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions دیواره
partitions وسیله یا اسباب تفکیک
partitions حد فاصل
partitions اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partitions تفکیک کردن
partitions جدا کردن جزء بندی کردن
partitions افراز
partitions حایل
partitions دیوار تیغه
partitions جداگر تیغهای
partitions تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partitions تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partitions تقسیم افراز کردن
partitions جدار افراز
partitions دیوار
partitions تیغه
gas liquid partitions chromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com