English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
fancy-free ازغم عشق ازاد
Other Matches
fancy free بی علاقه عاری از عشق
fancy free عاری از خیال
fancy تصور
fancy وهم
fancy تجملی
fancy قوه مخیله
to take a fancy میل کردن
to take a fancy هوس کردن
fancy هوس
fancy تفننی علاقه داشتن به
To have a fancy for something . هوای چیزی را درسر داشتن
the fancy مشت بازی
the fancy ....بازان
fancy تصور کردن
fancy خیالبافی
fancy خیال
fancy dress بالماسکه
fancy man ادم خیالپرور
fancy man جاکش
fancy man جنده فاحشه
fancy men ادم خیالپرور
fancy men جاکش
fancy men جنده فاحشه
fancy women ادم خیالپرور
fancy women جاکش
fancy women جنده فاحشه
fancy dress لباس بالماسکه
fancy picture عکس خیالی
flights of fancy بال خیال
to catch the fancy of خوش امدن
to fancy oneself عقیده خوب درباره خود داشتن
to fancy oneself خودراکسی دانستن
fancy woman فاحشه
fancy woman روسپی
fancy goods کالاهای تجملی
fancy work سوزن دوزی ذوقی یاتفننی کارهای ذوقی
fancy price بهای تفننی
fancy price بهای گزاف
fancy woman معشوقه
fancy fair بازارکالای تجملی
fancy dog سگی که بدست سگبازپرورده شده باشد
It was just a passing fancy. یک فکر وخیال زود گذری بود
It caught her eye . She took to it at once . She took a fancy to it . نظرش را گرفت ( جلب کرد )
my fancy plays round that idea خیال من همواره در پیرامون این موضوع سیر میکند
Fancy meeting you here ! this is indeed a small woeld ! this is pleasant surprise ! شما کجا اینجا کجا !
i did that of my own free will این کار را کردم
free will اختیار
free in and out بدون هزینه تخلیه و بارگیری
i did that of my own free will به میل خود
having free will ازادکار
having free will فاعل مختار
free for all داد وبیداد
free for all زدوخوردهمگانی
You are free to go now. اکنون آزادید بروید.
free will اراده ازاد
free will طیب خاطر
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free ترخیص کردن میدانی
free بطور مجانی ازادکردن
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free موجود در دیسک یا حافظه
free پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free جایز
free رها
free مجاز منفصل
free کمی محدودیت نوع اسلحه
free پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free فاقد
free تحویل
free بخشودن
free ازادکردن
free حرکت قایق در جلو باد
free مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free بازیگر ازاد
free مستقل
free روا
free مطلق
free will ازادی اراده
free <adj.> دست و دلباز
free-for-all اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free اختیاری مختار
free ازاد
free-for-all مسابقه بین این اسبها
free مجانی
free will اختیاری
free رایگان سخاوتمندانه
free volume حجم ازاد
free trader تجارت ازاد
heart free مبرا از عشق
leave someone free to مخیر گذاشتن کسی
free spokenness رک گویی
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
free rocket موشک غیر هدایت شونده
free tower برج ازاد
free throw پرتاب بدون مانع برای یار
free throw پاس بدون مانع
mean free path مسافت ازاد متوسط
mean free path مسافت ازاد میانگین
free tower برج پرش ازاد
heart free ازاد ازقید عشق
free trader بدون گمرک
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free world کشورهای غیرکمونیست
free world جهان ازاد
free with ones money ولخرج
free wheeling خلاصی
free wheeling حالت خلاصی
free wheel حرکت بدون رکاب زدن
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free wheeling بازی بدون نقشه قبلی
free zone منطقه ازاد تجاری
free vortex گرداب ازاد
free verse شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free turbine توربین ازاد
guns free توپها اتش باختیار
free of cost مجانی
free zone منطقه ازاد
free play لق
free play بازی ازاد
free person حر
free oscillation نوسان ازاد
free on truck تحویل کالا روی کامیون
free on rail تحویل کالا روی قطار
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail تحویل در راه اهن
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free on quay تحویل دراسکله
free on board بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
free on boand فوب
free space فضای خالی
free play ازاد
free play بدون محدودیت
free position روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free radical رادیکال ازاد
free recall یاداوری ازاد
free redical بنیان ازاد
free rocket موشک ازاد
free rotation چرخش ازاد
free safety مدافع در منطقه ضعف
free sample نمونه مجانی
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free space فضای ازاد
free of tax بدون مالیات
free of particular average معاف از خسارات جزئی
free of expense بیخرج
free surface مخازن ازاد اب
free surface سطح ازاد
free swimming شناور
free swimming قادر به شنا
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free thinker وبه مذهب بی اعتنا است .
free thinkers ازاد فکران
free thinkers افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free thinking ازادی از قیود مذهب
free thought وارستگی از مذهب
free thought ازادی فکر لامذهب
free throw پنالتی
free surface سطح اب ازاد
free support تکیه گاه ازاد
free of expense مجانی
free of duty معاف از عوارض گمرکی
free of cost مفت
free spillweir سرریز ازاد
free spoken رک گو
free spoken ساده گو
free spoken بی پرده
free spoken بی محابا
free spokenness ساده گویی
free spool چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream جریان ازاد
free throw پرتاب ازاد
tax-free <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
Free Classicism [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
free from taxes <adj.> بدون مالیات
free rider آدم انگل
free rider آدم لاشخور
barrier-free بدون حائل
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
Free Gothic احیای سبک گوتیک
Free style [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
problem-free <adj.> بدون دردسر
trouble-free <adj.> بدون زحمت
problem-free <adj.> بدون زحمت
parallax-free <adj.> بدون اختلاف منظر
trouble-free <adj.> بدون دردسر
Free Tudor [سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
free-handed, <adj.> دست و دلباز
postage-free <adj.> حمل رایگان
free shipping <adj.> حمل رایگان
postage-free <adj.> ارسال رایگان
free shipping <adj.> ارسال رایگان
postage-free <adj.> ارسال مجانی
free shipping <adj.> ارسال مجانی
parallax-free <adj.> بدون اختلاف در رویت
obsolescence free دستگاه متروک
weapons free جنگ افزار اتش به اختیار فرمان اتش به اختیار درپدافند هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com