Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
English
Persian
graphic display
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
Search result with all words
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
Other Matches
graphic
نگارهای
graphic
مربوط به نقاشی
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
graphic
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
graphic
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
graphic
تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
graphic
به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
graphic
نمودار مقیاس
graphic
نوشته شده کشیده شده
graphic
وابسته به فن نوشتن
graphic
مربوط به نقاشی یاترسیم
graphic
ترسیمی
graphic
واضح
graphic
مقیاس مصور
graphic
نمودارترسیمی
graphic
گرافیک
graphic method
روش نگارهای
graphic output
خروجی گرافیکی
graphic panel
تابلو نگارهای
graphic scale
مقیاس خطی
graphic scale
مقیاس مصور
graphic score
نمره نگارهای
graphic portfolio
نقشههای ترسیمی دستی زمینی یا دریایی
graphic limits
حدود گرافیکی
graphic arts
هنرهای زیبا
graphic arts
هنر طراحی ودکوراسیون
graphic arts
هنر خط نویسی و طراحی
graphic character
دخشه نگارهای
graphic fitting
خط کش ت شکل
graphic fitting
خط کش طراحی
graphic language
زبان نگارهای
graphic analysis
تحلیل نگارهای
graphic equalizer
همسانکنندهگرافیکی
graphic input device
دستگاه ورودی گرافیکی
graphic output device
دستگاه خروجی گرافیکی
graphic data structure
ساختار داده گرافیکی
graphic training aid
پوسترهای اموزشی
graphic training aid
چارت اموزشی
graphic rating scale
مقیاس درجه بندی نگارهای
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
f display
ارائه اف
display
نشان دادن اطلاعات
display
نمایاندن
h display
ارائه اچ
i display
ارائهای
k display
ارائه کی
g display
ارائه جی
j display
ارائه جی
display
ویترین
display
نمایش دادن
display
نشان دادن ابراز کردن
display
اشکارکردن نمایش
display
تظاهر
display
نمایش
display
جلوه نمایاندن
display
ارائه
display
نمایشگری
display
اشکار کردن
display
در معرض نمایش
l display
ارائه ال
m display
ارائه ام
display
نمایشگر صفحه نمایش
d display
ارائه دی
self display
خودنمایی
c display
ارائه سی
self display
جلوه گری
b display
ارائه ب
p display
ارائه پی
n display
ارائه ان
digital display
صفحهنمایشعددی
teletype display
نمایش تایپ راه دور
message display
نمایشپیغام
situation display
صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
display setting
تنظیمصفحهنمایش
teletype display
نمایش تله تایپ
visual display
نمایش بصری
display cabinet
بوفه
colour display
نمایشرنگ
simultaneous display
نمایش سیمولتانه
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
graphics display
نمایش گرافیکی
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
plasma display
نمایش پلاسما
function display
نمایشگرتابع
plasma display
نمایشگرپلاسمایی
pyrotechnic display
اتش بازی
raster display
نمایش محل تصویر
raster display
صفحه نمایش شبکهای
RGB display
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
vector display
نمایش برداری
text display
نمایشگرمتن
backlit display
صفحه نمایش پشت نور
display surface
سطح نمایش
affect display
نمایش عاطفه
display menu
فهرست نمایش
display image
نمای تصویر
display highlighting
جلوه دادن تصویر
display foreground
پیش نمای تصویر
display device
دستگاه نمایش
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display console
کنسول نمایش
display console
پیشانه نمایشگر
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
display board
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
data display
داده نمایی
display architecture
معماری نمایشی
display adapter
اداپتور صفحه نمایش
data display
داده نما
display terminal
پایانه نمایشگر
display cycle
چرخه نمایش
display terminal
ترمینال نمایش
formatted display
نمایش شکل یافته
display menu
فهرست انتخاب نمایشی
display background
زمینه نمایش
display unit
واحد نمایش
display unit
واحد نمایشگر
display type
نوع نمایش
display tube
لامپ نمایشگر
display tolerance
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
video display unit
واحد نمایش تصویری
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
row number display
نمایشگرتعدادرجها
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
aperture/exposure value display
دهانهنمایشیمقدارنمایش
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
digital frequency display
شمارهتکرارنمایش
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
visual display unit
واحد نمایش دیداری
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
dial-type display
نمایشصفحهاعداد
language display button
دکمهنمایشگر
liquid-crystal display
نمایشکریستالمایع
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
plasma display panel
صفحه نمایش گازی
ibm /a display adapter
IBاداپتور نمایش A/4158
flat panel display
صفحه نمایش مسطح
monochrome display adapter
اداپتور نمایش تک رنگ
gas plasma display
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
plasma panel display
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
full page display
نمایش تمام صفحه
range bearing display
ارائه بی
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
refresh display cycle
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
data display unit
واحد داده نما
character mapped display
نمایش طرح دخشهای
gas plasma display
صفحه نمایش پلاسمای گازی
thin window display
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
touch sensitive display
صفحه نمایش حساس لمسی
enhanced graphics display
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
glass-fronted display cabinet
بوفه
To assert oneself . To display ones merit .
خودی را نشان دادن
data display illumination button
دکمهنمایشگراطلاعات
alarm threshold display button
دکمهنمایشسرحدهشدار
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
battery integration end radar display
equipment
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com