Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
English
Persian
heir to the crown
ولی عهد
Other Matches
heir
جانشین
heir
جانشین شدن
heir
ارث بردن
heir
ارث بر حاصل
heir
میراث بر
heir
وارث
heir apparent
وارث مسلم
to procreate an heir
وارثی بوجود اوردن
rightful heir
وارث بالاستحقاق
rightful heir
وارث بالحق
joint heir
شریک ارث
expectant heir
وارث امیدوار
fellow heir
شریک ارث
heir in tail
وارث دارایی حبس شده
heir at law
وارث قانونی
heir presumptive
وارث مقدر
heir apparent
وارث بلا فصل
heir presumptive
وارث درجه دوم که درصورت نبودن حخاجبی وارث میشوند وارث مقدر
fixed share of an heir
فرض در ارث
fellow or foint heir
هم ارث
fellow or foint heir
شریک الارث
crown
تاج قهرمانی
crown
حد کمال
crown
تاج گذاری کردن پوشاندن
crown
تاج
crown saw
اره استوانهای
crown
تاج دندان
crown
بالای هرچیزی
crown
فرق سر
crown
ستیغ سره
crown
راس قله
crown
کوژی
crown
ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown
تحدب
crown
کلید طاق
feather crown
پرتاجیشکل
mural crown
ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
crown jewels
جواهرآلاتسلطنتی
crown-plate
بالشتک
the crown of the teeth
قسمت بیرونی دندان
crown-steeple
منارک برج
crown-strut
[شمع پشتبند عمودی]
crown-tile
سفال تیزه
crown-steps
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
olive crown
تاج زیتون
piston crown
تاج پیستون
Crown Princesses
همسر ولیعهد
crown tine
نوکشاخ
crown block
قرقرهراس
crown court
دادگاهیدر انگلستانو ولز
Crown Princesses
ولیعهد
Crown Princess
ولیعهد
Crown Princess
همسر ولیعهد
crown cornice
قرنیز اصلی
the crown of the teeth
دندان بیرونی
crown cornice
کتیبه اصلی
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
the crown of the head
فرق سر
southern crown
اکلیل جنوبی
crown moulding
گچ بری تاجی شکل
crown-post
تیرک عمودی
crown imperial
گل سرنگون
crown knot
گره تاج
crown glass
شیشه گردیاچرخی
crown gear
چرخ دنده محدب
crown ether
اتر تاجی
crown debt
طلب دولتی بستانکاری دولتی
crown debt
وام بدولت
crown colony
بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
counsel for the crown
وکیل عمومی
counsel for the crown
دادیار
Crown Prince
ولیعهد
Crown Princes
نایب السلطنه
Crown Princes
ولیعهد
crown land
خالصه
crown law
قانون جزائی
crown of arch
مهره طاق
half crown
سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
crown wheel
چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
crown tree
شمع
crown top
تاج
crown top
کلاهک
crown stopper
سر بطری پهن
crown section
برش در کلید قوس
crown of arch
کلید طاق
Crown Prince
نایب السلطنه
crown of the caves way
قسمت میان سنگ فرش)
crown paper
کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
crown green bowls
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
downstream profile at crown
نیمرخ پایاب در کلید
law officers of the crown
دادستان
downstream profile at crown
نیمرخ کلید در پایین دست
law officers of the crown
وکیل عمومی دادیار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com