English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
English Persian
icing sugar نوعیشکرکهبرایساختشیرینیکاربرددارد
Other Matches
icing شکر و تخم مرغ روی شیرینی
icing مسلح کردن بتون فشرده کردن فولاد
icing ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
icing یخ زدن
de icing یخ زدایی
anti icing ضد یخ
icing syringe خامهپاش
mechanical de icing یخ زدایی مکانیکی
carburetor icing کاهش ناگهانی دما و احتمالاایجاد بلورهای یخ در اثرکاهش فشار در لوله ونتوری
anti icing fluid مایع ضد یخ
sugar شیرینی
sugar تبدیل به شکر کردن
Some sugar, please. لطفا مقداری شکر.
sugar شیرین کردن متبلور شدن
sugar ماده قندی با شکر مخلوط کردن
how is sugar بهای قندچیست قند درچه حال است
sugar قند
sugar شکر
wood sugar قند چوب
wood sugar گزیلوز
barley sugar آب نبات
sugar loaf بشکل کله قند
weight the sugar قند را بکشید
sugar tongs قند گیر
sugar maple افرای سخت
sugar maple افرای قندی
sugar loaf کله قند
sugar loaf کله قندی
beet sugar شکر چغندر
beet sugar قند چغندر
What invert sugar قند معکوس چیست
to sugar the pill <idiom> چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
barley-sugar ستون مارپیچی
sugar daddy <idiom> پیرمردی که پولدار است به خانمهای جوان درقبال مصاحبت پول پرداخت میکند
sugar lump قطعهمکعبیشکر قندحبه
caster sugar شکر آشپزی
sugar daddy مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
sugar daddies مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
demerara sugar شکر زرد و درشت
sugar-apple سیتافال هندی
sugar carbon زغال قند
sugar candy شیرینی
grape sugar دکستروز
grape sugar گلوکز راست بر
granulated sugar شکر
fruit sugar fructose=
foots of sugar پس مانده یا سلف قند
corn sugar دکستروز
compound sugar اولیگوساکارید
brown sugar شکر خام
brown sugar شکر سرخ
amino sugar قند امین دار
sugar cane نیشکر
cane sugar نیشکر
loaf sugar قند کله
lump sugar قند کلوخه یاقالبی یاخرد
sugar candy نبات
sugar apple سیب دارچینی
sugar apple سفرجل هندی
sugar basin شکردادن
sugar basin قند دادن
sugar beet چغندر قند
maple sugar شکری که از جوشاندن شیره افرا می سازند
milk sugar لاکتوز
moist sugar شکر خام
moist sugar شکر مازندران
much sugar was left قند زیادی باقی ماند
the sugar ran short قندمان کم امد
we ran short of sugar قندمان کم امد
to sugar-coat the pill [American E] <idiom> چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com