Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 46 (1 milliseconds)
English	Persian
indecent exposure	نمودار سازی تن برهنه درپیش مردم
indecent exposure	نمایش [افشاء] بی حیا
Other Matches
indecent	شرم اور
indecent	بی حیا
indecent	نا نجیب
indecent	گستاخ
indecent language	سخن ناشایسته
indecent acts	منکرات
indecent language	سخن زشت
exposure	پرتودهی
exposure	در معرض نهادن
exposure value	دریچهانفجار
exposure	پرتوگیری
exposure	نوردهی
exposure	درمعرض گذاری
exposure	اشکاری افشاء
exposure	نمایش
exposure	ارائه
exposure	در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
exposure	کشف شدن
exposure	فاهر شدن عکس
exposure	پیدا شدن
exposure station	ایستگاه هوایی
radiant exposure	وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
thermal exposure	میزان جذب حرارت
time exposure	مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
exposure mode	دکمهتغیرفیلم
exposure time	زمان نوردهی
exposure scale	جدول پرتوگیری [عکاسی]
radiant exposure	پخش حرارت یا انرژی حرارتی
thermal exposure	در معرض حرارت قرار گرفتن
exposure station	ایستگاه عکاسی هوایی
exposure suit	لباس محافظ
exposure of a crime	کشف جرم
exposure time	زمان پرتوگیری
exposure time	زمان پرتودهی
inductive exposure	پیوست القائی
exposure to cold	درمعرض سرما بودن
exposure meter	دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
exposure dose	مقدار دوز مصرفی
exposure dose	دوزدریافتی
aperture/exposure value display	دهانهنمایشیمقدارنمایش
multiple exposure mode	چندحالته
exposure-time scale	صفحهزمانانفجار
exposure adjustment knob	دکمه نمایش تعداد فیلم
operation exposure guide	حداکثر دوز اتمی قابل قبول یاقابل دریافت

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com