Dictiornary-Farsi | lightning path | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 105 (7 milliseconds)

English	Persian
lightning path	مسیر برق


Other Matches

lightning	صاعقه
lightning	برق زدن
lightning	اذرخش زدن
lightning	برق
lightning	اذرخش
lightning switch	کلید برقگیر
forked lightning	برق جناغی
lightning strike	اعتصاباعتراضآمیز
with lightning speed	مانند برق به تندی برق بسرعت برق
lightning protection	با خاموش کننده مغناطیسی
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
lightning current	جریان برق
lightning chess	شطرنج سریع
lightning bug	شب تاب
lightning arrester	برقگیر
lightning arrester	برق گیر
heat lightning	صاعقه
lightning switch	کلید انتن
street lightning	روشنی راه و خیابان
He ran like lightning.	او [مرد] مانند صاعقه دوید.
forked lightning	برق پیچاپیچ یاشکسته
lightning rod	میله برق گیر
lightning rods	میله برق گیر
lightning rods	میله برقگیر
lightning conductor	برقگیر
lightning rod	میله برقگیر
lightning conductors	برقگیر
lightning arrester relay	رله برقگیر
lightning discharge current	جریان تخلیه
comb lightning arrester	برقگیر شانهای
non arcing lightning arrester	برقگیر بی جرقه
aluminium cell lightning arrester	برق گیر الومینیمی
path	راه
path	مسیر طریقت
path	جاده مال رو
path	گذرگاه
f. this path	ازاین راه برو
path	پیاده رو
path name	نام مسیر
path	مسیر
the f. path	جاده پیش یاجلویی
path	فرمان PATH
path	مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
path	مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
path	لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
path	محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
I have been down that path.	مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
path	باریک راه
by path	جاده فرعی
path	جاده
path of expansion	مسیر توسعه
mean free path	مسافت ازاد متوسط
mean free path	مسافت ازاد میانگین
magnetic path	مسیر خطوط قوا
motor path	گذرگاه حرکتی
nerve path	گذرگاه عصبی
to beat a path	کوبیدن یک جاده
time path	مسیر زمانی
scan path	مسیر پیمایش
roller path	ریل دواربرجک توپ
roller path	صفحه بلبرینگ
primrose path	راه تسلیم ورضا
primrose path	راه عیش وخوشی
path sweeping	مین روبی مسیر دریایی
path sweeping	پاک کردن مسیر
path of flight	مسیر هواپیما
path of flight	مسیر پرواز
path of expansion	مسیر گسترش
the primrose path	عیش و نوش جویی
path analysis	تحلیل مسیر
train path	اجازه عبور ترن روی یک خط
bicycle path	راه دوچرخه رو
critical path	مسیر بحرانی
bicycle path	مسیر دوچرخه سواری
base path	مسیر بین پایگاهها
current path	مسیر عبور جریان برق
expansion path	مسیر گسترش
expansion path	مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
flight path	مسیر پرواز
foot path	کوره راه
glide path	مسیر فرود ازاد
bridle path	جاده اسب رو
bridle path	راه باریک
light path	مسیر نور
critical path	مسیربحرانی
leakage path	مسیر خزش
leakage path	مسیر نشت
glide path	مسیر پرواز در حال سرخوردن
glide path	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
absorption mean free path	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
His path was strewn with flowers .	مقدم اورا گلباران کردند
attenuation mean free path	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path for attenuation	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path absorption	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
critical path analysis	تحلیل مسیر بحرانی
magnetic path length	طول مسیر خطوط قوا
scattering mean free path	مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
critical path method	سی پی ام
critical path method	روش مسیر بحرانی
critical path analysis	تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path analysis	منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis	استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
To be itching fo r a fight . To be on the war path.	سر دعوا داشتن
path [corridor] for emergency vehicles	راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس