Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
English
Persian
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
Other Matches
marching
پیش روی گام به گام شمشیرباز
marching
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marching
راه رفتن
marching
تاختن بر
marching
نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marching
قدم روکردن
marching
ماه مارس راه پیمایی کردن
marching
پیشروی
marching
قدم رو
marching
قدم برداری
marching
گام نظامی
marching
موسیقی نظامی یا مارش
marching
سیر روش
marching
راه پیمایی
forced marching
راه پیمایی اجباری
marching orders
فرمان حرکت برای جنگ
marching fire
اتشهای هجومی
marching fire
تیر هجومی
drill marching
تمرین پیاده روی
drill marching
راهپیمایی تمرینی
frog-marching
غوک واربردن
to issue marching order
دستور پیشروی دادن
[ارتش]
self display
خودنمایی
self display
جلوه گری
d display
ارائه دی
c display
ارائه سی
f display
ارائه اف
h display
ارائه اچ
p display
ارائه پی
n display
ارائه ان
g display
ارائه جی
j display
ارائه جی
m display
ارائه ام
l display
ارائه ال
k display
ارائه کی
i display
ارائهای
b display
ارائه ب
display
نمایش دادن
display
نمایاندن
display
نشان دادن اطلاعات
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display
ویترین
display
نمایش
display
اشکار کردن
display
نمایشگری
display
ارائه
display
جلوه نمایاندن
display
تظاهر
display
نشان دادن ابراز کردن
display
در معرض نمایش
display
نمایشگر صفحه نمایش
display
اشکارکردن نمایش
visual display
نمایش بصری
raster display
صفحه نمایش شبکهای
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
colour display
نمایشرنگ
graphics display
نمایش گرافیکی
vector display
نمایش برداری
display cabinet
بوفه
graphic display
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
digital display
صفحهنمایشعددی
text display
نمایشگرمتن
RGB display
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
display setting
تنظیمصفحهنمایش
teletype display
نمایش تله تایپ
pyrotechnic display
اتش بازی
plasma display
نمایشگرپلاسمایی
plasma display
نمایش پلاسما
message display
نمایشپیغام
simultaneous display
نمایش سیمولتانه
situation display
صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
teletype display
نمایش تایپ راه دور
raster display
نمایش محل تصویر
function display
نمایشگرتابع
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
formatted display
نمایش شکل یافته
data display
داده نما
display terminal
ترمینال نمایش
display terminal
پایانه نمایشگر
display surface
سطح نمایش
display menu
فهرست نمایش
display menu
فهرست انتخاب نمایشی
display image
نمای تصویر
display highlighting
جلوه دادن تصویر
display cycle
چرخه نمایش
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
backlit display
صفحه نمایش پشت نور
display console
کنسول نمایش
display console
پیشانه نمایشگر
display board
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display background
زمینه نمایش
display architecture
معماری نمایشی
data display
داده نمایی
display tolerance
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
display foreground
پیش نمای تصویر
display device
دستگاه نمایش
display unit
واحد نمایش
affect display
نمایش عاطفه
display unit
واحد نمایشگر
display tube
لامپ نمایشگر
display adapter
اداپتور صفحه نمایش
display type
نوع نمایش
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
video display unit
واحد نمایش تصویری
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
row number display
نمایشگرتعدادرجها
visual display unit
واحد نمایش دیداری
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
digital frequency display
شمارهتکرارنمایش
dial-type display
نمایشصفحهاعداد
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
aperture/exposure value display
دهانهنمایشیمقدارنمایش
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
language display button
دکمهنمایشگر
liquid-crystal display
نمایشکریستالمایع
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
touch sensitive display
صفحه نمایش حساس لمسی
full page display
نمایش تمام صفحه
gas plasma display
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
enhanced graphics display
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
ibm /a display adapter
IBاداپتور نمایش A/4158
monochrome display adapter
اداپتور نمایش تک رنگ
plasma display panel
صفحه نمایش گازی
gas plasma display
صفحه نمایش پلاسمای گازی
thin window display
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
character mapped display
نمایش طرح دخشهای
data display unit
واحد داده نما
flat panel display
صفحه نمایش مسطح
refresh display cycle
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
range bearing display
ارائه بی
plasma panel display
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
glass-fronted display cabinet
بوفه
alarm threshold display button
دکمهنمایشسرحدهشدار
To assert oneself . To display ones merit .
خودی را نشان دادن
data display illumination button
دکمهنمایشگراطلاعات
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display
equipment
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
marching order
[travel order]
دستور پیشروی
[ارتش]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com