English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
English Persian
multiple ionization یونش مکرر
Other Matches
ionization تجزیه اتمها
ionization یونش
ionization یونیزاسیون
ionization یونیزه شدن تجزیه ملکولی
ionization ایونیزاسیون
acid ionization یونش اسیدی
ionization potential اختلاف پتانسیل یونش
collision ionization یونش برخوردی
cumulative ionization یونش زنجیری
ionization current جریان یونی
first ionization potential پتانسیل اولین یونش
heat of ionization گرمای یونش
ionization chamber اتاقک یون
ionization chamber اتاقک یونش
ionization constant ثابت یون
ionization energy انرژی یونش
ionization energy انرژی یونیزاسیون
partial ionization یونش جزیی
photo ionization یونش فوتونی
photo ionization یونش تابشی
probability of ionization احتمال یونش
radiation ionization یونش تابشی
thermal ionization یونش گرمایی
ionization voltage ولتاژ یونیزاسیون
ionization time مدت یونش
ionization supperssor یونشگاه
ionization gauge سنجه یونش
ionization potential پتانسیل یونیزاسیون
ionization potential پتانسیل یونش
ionization rete شدت یونش
impact ionization ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
radiation ionization یونش فوتونی
differential ionization chamber اتاقک یونش تفاضلی
specific ionization coefficient ضریب ویژه یونش
flame ionization detector اشکارساز یونش شعلهای
multiple متعدد
multiple گوناگون
multiple چند
multiple ضرب چندتا
multiple چند برابر
multiple چندگانه
multiple مضروب
multiple چند فاز چندگانه
multiple مضرب
multiple چندلا گوناگون
multiple مضاعف
multiple مضاعف چند ردیفه چند لولهای
multiple دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
multiple چندین
multiple استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
multiple معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
multiple معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
multiple حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiple نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
multiple precision دقت چند برابر
multiple punch منگنه چندگانه
multiple regression رگرسیون چند متغیره
multiple regression رگرسیون
multiple key کلید چند راه
multiple regression رگرسیون چند گانه
multiple foul خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
multiple gun توپ چند لولهای
multiple images تصاویر چندگانه
multiple personality شخصیت چندگانه
multiple offence حمله مرکب
multiple moment گشتاور چندگانه
multiple length با درازی چندگانه
multiple landuse استفاده چندگانه زمین
multiple reinforcement تقویت چندگانه
multiple series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple star ستاره چندگانه
least common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple integral انتگرال چندگانه [ریاضی]
multiple use key استفادهمتعددکلید
multiple-choice وابسته به پرسش چند پاسخی
multiple sclerosis فلج چندگانه
multiple regression چندمتغیری
least common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple wire چند رشتهای
multiple wire چند سیمه
multiple well system سیستم چند چاهی
multiple transformer مبدل با اتصال موازی
multiple telegraphy تلگراف چندگانه
multiple stores فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
multiple contact کنتاکت دستهای
multiple connector بست چند گانه
multiple circuit مدار چند طبقه
multiple circuit مدار چندگانه
multiple capacitor خازن چندگانه
multiple access دستیابی چندگانه
multiple drill تمرین چند یکانی
multiple address با نشانی چندگانه
multiple amplifier تقویت کننده چند طبقه
multiple cable کابل چند رشتهای
multiple bond پیوند چندگانه
multiple contact دسته کنتاکت
multiple therapy درمان تعاونی
multiple cut off برش چند متغیری
multiple correlation همبستگی چند متغیری
multiple correlation همبستگی چندگانه
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
common multiple مضرب مشترک
smallest common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple address message پیام چند ادرسه
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
lowest common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
coefficient of multiple correlation ضریب همبستگی چندگانه
multiple access network شبکه با دسترسی چندگانه
index of multiple correlation شاخص همبستگی چندگانه
multiple absolute prediction پیش بینی چند متغیری مطلق
multiple grid valve لامپ چند شبکه
multiple exposure mode چندحالته
multiple light fitting رابطچندلامپ
lowest common multiple کوچکترین مضرب مشترک
law of multiple proportions قانون نسبتهای اضعافی
multiple arc lamp لامپ قوسی با اتصال چند گانه
multiple arch dam سد چند قوسی
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
multiple cable joint مفصل انشعاب
multiple dome dam سد چند گنبدی
multiple discriminant function تابع تشخیص چند متغیری
multiple contact switch کلید پلهای
multiple pass printing چاپ چند گذری
multiple job processing پردازش چند کاره
multiple determination coefficient ضریب تعین چند متغیری
multiple choice test ازمون چند گزینهای
multiple choice item پرسش چند گزینهای
multiple conductor cable کابل چند رشتهای
multiple voltage system روش چند ولتی
multiple user system سیستم چند استفاده کننده
multiple unit valve لامپ مرکب
multiple cable joint موف انشعاب
multiple cable joint اتصال کابل چند رشتهای
multiple series condenser خازن متغیر چند اتصالی
multiple channel system سیستم چند کاناله
multiple differential prediction پیش بینی افتراقی چند متغیری
multiple loading operating system سیستم عامل بارکننده چندتایی
lowest common multiple [LCM] کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple-span beam bridge پلمیلهایچنددهانهای
double multiple disc clutch کلاج چند صفحه- دوبل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com