English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (6 milliseconds)
English Persian
producer's risk ریسک تولید کننده
Other Matches
producer فراور
producer فراورگر
producer تولید کننده مولد
producer تولید کننده
producer سازنده
producer شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
producer تولیدکننده
producer عمل اورنده سازنده باراورنده
producer مولد
producer ژنراتور
producer advertising تبلیغ توسط سازنده
producer advertising تبلیغ محصولات صنعتی
producer buyer خریدار صنعتی
producer goods کالاهای تولیدی
producer goods کالاهای سرمایهای
producer surplus مازاد تولید کننده
producer console کنسولتولید
the well was a bad producer ان چاه یک چاه نفت خیز خوبی نبود
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
technical producer محصولاتتخصصی
rational producer تولید کننده منطقی
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
producer's goods مواد تولیدی
marginal producer تولید کننده نهائی
producer's goods کالاهای مولد
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer surplus اضافه ارزش تولید کننده
producer price index شاخص قیمت تولیدی
producer durable equipment تجهیزات با دوام تولیدی
technical producer monitor صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
risk دل به دریا زدن
to something against risk چیزی را از خطر حفظ نمودن
on risk در معرض خطر
risk خطر کردن
risk غرر
risk احتمال زیان
risk به مخاطره انداختن
risk احتمال زیان یاخطر
risk پذیرفتن خطر
risk احتمال خطر ریسک کردن
risk خطر امکان خطر
risk خطر احتمالی
risk مخاطره ریسک خطر
risk گشاد بازی بخطر انداختن
risk مخاطره
risk خطر
risk احتمال زیان و ضرر
risk به خطر انداختن
risk ریسک
to run risk دل بدریا زدن خودرابمخاطره انداختن
to incur a risk ریسکی را قبول کردن
to incur a risk ریسک کردن
split risk تفکیک خطر
risk taking خطرجویی
risk taker خطر طلب
war risk خطر جنگ
run a risk <idiom> ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
caculated risk <idiom> شانس زیاد برای موفقیت
To take a chance . To risk it. دل رابه دریا زدن
to run risk پیه زیان یااسیبی رابخودمالیدن
This is a calculated risk. این یک ریسک حساب شده است
security risk ریسکبرخلافامنیتیککشوریاارگان
risk lover طرفدار خطر
flood risk خطر سیل
risk lover طرفدار ریسک
degree of risk شدت خطر شدت قبول خطر
degree of risk میزان خطر
collision risk خطر تصادم
carrier's risk خطرات به عهده حمل کننده
carrier's risk ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
at the owner's risk بعهده مالک
at the owner's risk باشد
at the owner's risk با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
at owner's risk معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
emergency risk ریسک اضطراری
emergency risk خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
all risk insurance بیمه تمام حوادث
risk avoider اجتناب کننده از ریسک
risk avoider اجتناب کننده از خطر
risk actually incurred خطر محقق شده
prohibited risk خطر بیمه نشدنی
risk money کسر صندوق
at owner's risk یا حمل جنس باهمین شرط
owner's risk خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
owner's risk ریسک صاحب کالا
market risk خطر بازار
all risk insurance policy بیمه نامه تمام خطر
war risk insurance بیمه خطر مرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com