English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
English Persian
request modify درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
Other Matches
modify تعدیل کردن
modify بهبود دادن
modify تجدید نظر کردن
modify بهتر کردن
modify تغییر دادن معتدل ساختن
modify عوض کردن قسمتهایی ازاتومبیل
modify جرح و تعدیل
modify معادل adapt
modify اصلاح کردن مناسب کردن
modify تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modify اصلاح کردن
modify تغییر دادن
modify تجدید نظر کردن در طرح اتش
modify پیراستن
to g. any one's request درخواست کسیراپذیرفتن
at the request of تقاضای
d. of a request در درخواست
d. of a request عدم قبول خواهش
at the request of به خواهش [به درخواست]
on request of which [at his request] به درخواست او
at my request مطابق با تقاضای من
by request بنا بر خواسته [میل]
on request وقتی که درخواست بشود
at the request of برحسب
at the request of بخواهش
request درخواست
request درخواست می کنم
request سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request خواهش
request متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request تقاضا برای چیزی
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
request درخواست اماد کردن درخواست کردن
request تقاضا
request تمناکردن
request تقاضا خواسته
request تقاضا کردن درخواست کردن
request خواستار شدن
REQUEST STOP ایستگاه درخواستی
My money request to him طلب من از او [مرد]
to grant a request درخواستی را اعطا کردن
I [O] request [IORQ] درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
Thank you for the confirmation of your request! از تایید درخواستتان خیلی متشکرم.
request stop ایستگاهیکهدرآناتوبوستنهازمانیمیایستدکهمسافرانخبردهند
work request برگ درخواست انجام کار برگ کار
to request the company of: حضور کسی را خواستن
request for quotation تقاضا برای اعلام قیمت
request for quotation استعلام بها
request for proposal تقاضا برای پیشنهاد
supervisor request درخواست نافر
request for discharge عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
purchase request درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
mission request درخواست اجرای ماموریت هوایی
letters of request rogatory
i humbly request that خواهش عاجزانه دارم که ...
request mast گزارش از طریق سلسله مراتب
request mast از طریق سلسله مراتب
request signal علامت درخواست
to request issuance تقاضای صدور کردن
to be in great request زیادمورد احتیاج بودن
to be in great request مورد احتیاج زیاد بودن
request to send تقاضای ارسال
request time out تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
request substitution تقاضای تعویض
by popular [demand] request درخواست توده پسند
His request was in the nature of a command. خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
initial fire request درخواست ابتدایی اتش
To swallow ones pride and request someone (to do something). نزد کسی رو انداختن ( تقاضایی کردن )
input [output] request درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
request for price quotation درخواست مظنه قیمت
divorce granted at the a woman's request طلاق خلع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com