Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 109 (7 milliseconds)
English	Persian
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
Search result with all words
rust protection paint	رنگ ضد زنگ
Other Matches
rust	زنگ زدن
de rust	زدودن زنگ
rust	رنگ قرمز مایل به قهوه ای
Rust <adj.> <noun>	رنگ زنگ زدگی
rust	زنگ
rust	زنگار
copper rust	زنگ مس
means against rust	ابزارهای گرد زدا
grain rust	زنگ حبوبات
grain rust	زنگ گندم
fretted by rust	زنگ خورده
brown rust	سیاهک
wheat rust	زنگ گندم
fretted by rust	زنگ زده
rust proof	پادزنگ
rust proof	غیر قابل زنگ زدن
rust proof	ضد زنگ
rust oxide iron	زنگ زدگی
under protection	تحت الحمایه
over protection	تقویت
self protection	دفاع از نفس
protection	حفافت
self protection	صیانت نفس حفافت از خود
self protection	برقراری تامین از خود
self protection	حفافت از خود
protection	محافظت
protection	سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
protection	تیمارداری
protection	نگهداری
protection	حمایت
protection	تامین نامه
protection	نیکداشت
protection	حفظ
protection	حراست حمایت
protection	سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
protection	اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
protection	عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
protection	مانع کپی گرفتن شدن
protection	کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
protection	خط امان
protection	عمل حفافت
protection	پشتیبانی
protection from sin	عصمت
environmental protection	حفاظت محیط زیست
overload protection	حفافت بار زیاد
overvoltage protection	حفافت فشار زیاد
password protection	حفافت به کمک کلمه رمز
protection level	سطح حفافت
protection hood	کلاهک یا روپوش محافظ
protection key	کلید حفافت
toe protection	پاشنه بندی
feet protection	محافظپا
storage protection	حفافت حافظه
storage protection	حفافت انباره
software protection	حفافت نرم افزاری
x ray protection	حفافت رونتگن
Under the protection of the law.	درپناه قانون
ear protection	محافظگوش
eye protection	محافظچشم
thermal protection	محافظت حرارتی
hand protection	محافظدستی
head protection	محافظسر
protection ring	حلقه حفافت
over voltage protection	وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
anodic protection	حفافت اندی
degree of protection	میزان حفافت
data protection	حفافت داده ها
copy protection	حفافت دربرابر کپی
copy protection	محافظت از کپی
copy protection	جلوگیری از اعمال کپی
collective protection	حفافت جمعی
collective protection	حفافت گروهی
cell protection	حفافت سل
cathode protection	حفافت کاتدی
block protection	حفافت بلوک
bank protection	ساحلبانی
bank protection	ساحل داری
bank protection	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
armor protection	حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
armor protection	حفافت زرهی
anticorrosive protection	حفافت در برابر خوردگی
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
distance protection	وسیله حفافت فاصله
environmetal protection	حمایت محیط زیستی
memory protection	پشتیبانی ازحافظه
memory protection	حفافت حافظه
impedance protection	حفافت امپدانس
lightning protection	با خاموش کننده مغناطیسی
insulation protection	حفافت عایق بندی
file protection	حفافت فایل
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
file protection	حفافت پرونده
consumer protection	حمایت از مصرف کننده
The Physics of Radiation Protection	فیزیک بهداشت
anti skid protection	حفافت از لغزش
The Physics of Radiation Protection	فیزیک محافظت از پرتو
high tension protection	حفافت فشار قوی
respiratory system protection	حافظدستگاهتنفسی
overflow protection switch	کلیدحافظآبهایاضافی
positional protection device	دستگاه حفافت درگاه
power system protection	حفافت سیستم قدرت
line differential protection	حفافت دیفرانسیلی خط
frost protection preparation	ضدیخ
indirect bank protection	کناره بندی غیر مستقیم
protection and indemnity club	باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
The Physics of Radiation Protection	بهداشت پرتوی
Protection money. Racket money.	باج سبیل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com