Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
sequence check
مقابله ترتیب
sequence check
بررسی ترتیبی
Other Matches
sequence
رشته
sequence
ترادف
sequence
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
sequence
مراحل کار
sequence
سلسله مراتب
sequence
مراحل
sequence
زنجیره
sequence
ترتیب دادن
sequence
رشته ترتیب
sequence
تابعیت
sequence
ترادف تسلسل
sequence
توالی
sequence
پی رفت
sequence
ردیف
sequence
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
sequence
به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequence
دنباله
[ریاضی]
sequence
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
sequence
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence
مجموعهای از ارقام دودویی
sequence
ترتیب
calling sequence
دبناله فراخوانی
sonnet sequence
غزلیات دارای موضوع واحد
sonnet sequence
غزلیات مرتبط
compose sequence
دخشه ساختگی
sequence of events
رشته حوادث
compose sequence
ترتیب ساختگی
approach sequence
ترتیب توالی تقرب هواپیماها
calling sequence
دنباله فراخوانی
arithmetic sequence
تصاعد حسابی
[ریاضی]
alphameric sequence
ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
calling sequence
ترتیب فراخوانی
calling sequence
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
sonnet sequence
غزل گروهه
sequence valve
شیر هماهنگ کننده
zero sequence component
مولفه همقطب
sequence control
کنترل متوالی
sequence control
کنترل ترتیبی
sequence control
کنترل ترتیب
sequence checking
کنترل متوالی
sequence checking
مقابله ترتیبی
control sequence
ترتیب کنترل
propagation sequence
مرحله انتشار
propagation sequence
تسلسل انتشار
collating sequence
ترتیب تلفیقی
collating sequence
توالی ترتیب رشته تلفیق
sequence counter
ترتیب شمار
developmental sequence
زنجیره رشدی
sequence curcuit
مدار ترتیبی
sequence structure
ساختار ترتیبی
sequence rule
قاعده توالی
sequence of tenses
مطابقه زمانها
impluse sequence
توالی ضربه جریان
initiation sequence
مرحله اغازی
main sequence
رشته اصلی
sequence number
شماره ترتیب
sequence of command
ترتیب توالی فرامین
sequence curcuit
مدار چند مرحلهای
sequence number
شماره ترتیب توالی
sequence control structure
ساختار کنترل ترتیبی
fuel handling sequence
سکونساستعمالسوخت
main sequence stars
ستارگان رشته اصلی
sum of the terms of an infinite sequence
سری
[ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
positive sequence polyphase system
مدار چند فازی مستقیم
positive sequence polyphase system of or
مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام
positive sequence power in a three phase
توان مستقیم مدار سه فازی
to check in
نام نویسی کردن
[هتل]
to check out something
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
to check up
درست رسیدگی یاحساب کردن
to check off
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
check
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
second check
بررسی نهایی
check up
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check up
معاینه کردن
second check
بررسی دوباره
check out
تصفیه حساب کردن
check out
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check off
تغییرروش بازی درتجمع
in check
<idiom>
غیرقابل کنترل
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
check
عیار گرفتن
check-in
وارد شدن
check
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check
اطمینان از صحت چیزی
check
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check
اجرای خشک یک برنامه
check
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
مقابله کردن بررسی
check in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
بررسی
check
بررسی کردن
check
تطبیق کردن
check
نشان گذاردن
check
چک بانک
check in
وارد شدن
check
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
تطبیق
check
بازرسی کردن
check
منع
check
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
بازرسی شد
check
وارسی
check
کیش
check
مقابله
check
چک
check
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check
امتحان
check
امتحان کردن بازرسی
check
و شدن بوی شکار
check
جلوگیری کردن از
check
ارزیابی کردن
check
سنجیدن
check-up
بازبینی
check
سرزنش کردن رسیدگی کردن
check-in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
ممانعت کردن
check-up
کنترل
check-up
بازبینی کردن
check
تحقیق کردن
check
بررسی کردن
check
محک زدن
check
تجزیه کردن
check
مطالعه کردن
check-up
کنترل کردن
check
مقابله کردن مقابله
check
دریچه تنظیم
programmable check
مقابله برنامه ریزی شده
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
programmed check
مقابله برنامه ریزی شده
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
poke check
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
programmed check
بررسی برنامه ریزی شده
range check
بررسی محدوده
limit check
مقابله حدود
odd even check
بررسی فرد و زوج
overflow check
بررسی سرریزی
overflow check
بررسی سرریز
parity check
بررسی توازن
parity check
مقابله توازن
perpetual check
کیش دایم
pay check
چک حقوق
odd even check
مقابله فرد و زوج
priority of check
تقدم کیش
limit check
بررسی حدی
parity check
مقابله کردن توازن
hook check
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
machine check
برسی ماشین
marginal check
مقابله مرزی
marginal check
برسی مرزی
modulo n check
مقابله به پیمانه
overflow check
مقابله سرریز
parity check
مقابله ایستایی
reasonableness check
بررسی معقول بودن
identity check
بررسی هویت
rain check
نوید یا قول دعوت بعدی
rain check
بلیط باران
rain check
بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
visual check
مقابله بصری
visual check
مقابله دیداری
validity check
بررسی اعتبار
check-rail
ریلتنظیم
identity check
بازرسی شناسنامه
check-points
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check
<idiom>
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check
<idiom>
دوباره چک کردن
security check
چکامنیتی
validity check
مقابله اعتبار
twin check
بررسی توام
twin check
مقابله توام
sight check
مقابله چشمی
spite check
کیش دفع الوقت
selection check
مقابله گزینش
sales check
صورت فروش
residue check
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
redundancy check
بررسی افزونگی
redundancy check
تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redudancy check
بررسی افزونگی
reasonableness check
بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
sight check
مقابله نظری
stick check
دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
traveler's check
چک مسافرتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com