Total search result: 201 (7 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
star design |
طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.] |
|
|
Other Matches |
|
star |
نجم |
two star |
سرلشکر |
two star |
دوستارهای |
five star |
افسر پنج ستارهای |
star |
انجم |
star |
نوعی قایق دونفره |
star |
ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن |
star |
باستاره زینت کردن |
star |
کوکب |
star |
نشان ستاره اختر |
star |
ستاره |
d. star |
ستاره جفتی |
two star |
دریا دار |
co-star |
نقش مشترک داشتن |
co-star |
همبازیگر |
co-star |
همبازی |
all star |
تیم تمام ستاره |
all-star |
تیم تمام ستاره |
co-star |
همبازیگری کردن |
north star |
ستاره شمالی |
pulsating star |
ستاره تپنده |
north star |
ستاره قطبی |
star connection |
اتصال ستارهای |
north star |
جدی |
star nebula |
سحابی ستارهای |
star nebula |
ابری ستارهای |
star cloud |
سحابی ستارهای |
star cloud |
ابری ستارهای |
silver star |
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی |
radio star |
اختر رادیو |
proto star |
پیش ستاره |
pulsating star |
ستاره ضربان دار |
neutron star |
ستاره نوترونی |
multiple star |
ستاره چندگانه |
evening star |
ستاره شامگاهی |
evening star |
عطارد |
evening star |
مشتری |
evening star |
برجیس |
evening star |
زهره |
evening star |
ناهید |
Energy Star |
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد |
dwarf star |
ستاره کوتوله |
double star |
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه |
double star |
دوگانه |
double star |
دوتایی |
fixed star |
ستاره ثابت |
fixed star |
ثوابت |
morning star |
ستاره بامدادی |
morning star |
زهره |
morning star |
ستاره صبح |
moring star |
زهره |
moring star |
شباهنگ |
moring star |
ستاره صبح ناهید |
moring star |
ستاره بامداد |
jet star |
نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت |
interconnected star |
اتصال زیگزاگی |
giant star |
ستاره بزرگ و درخشان |
gaint star |
ستاره غول |
dog star |
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش |
star connection |
اتصال ستاره |
Lesghi star |
ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.] |
star chart |
نقشه ستارگان |
star chamber |
جابرانه وسری |
star chamber |
دادگاه عالی مدنی وجنایی |
star catalogue |
فهرست ستارگان |
star bit |
بیت ستاره |
star anise |
بادیان ختایی |
star washer |
واشر ستاره ای |
star voltage |
ولتاژ ستاره |
star circuit |
مدار ستارهای |
the north star |
ستاره قطبی یا شمالی |
word star |
یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic |
lucky star <idiom> |
ستاره بخت واقبال |
star-studded |
فیلمیااجرائیکهستارههایزیادیدرآنبازیمیکنند |
star sign |
علامتزودیاک |
rising star |
آیندهدار باآتیه |
film star |
ستارهیکفیلم- سوپراستار |
star facet (8) |
تراشستارهای |
star diagonal |
ستارهمورب |
Star Wars |
جنگ فضایی |
star turn |
موضوع مهم وقابل توجه |
star turn |
ستاره یا شخصیت برجسته جماعت |
star network |
شبکه ستارهای |
star handle |
دستگیره گردان |
star grass |
هر نوع گیاه گل ستارهای |
star globe |
ستاره یاب کروی |
star finder |
ستاره یاب |
star drag |
وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری |
star crossed |
دارای ستاره نحس |
star crossed |
بدشانس |
star of bethlehem |
ستاره بیت اللحم |
star of bethlehem |
عیسی |
star thistle |
قنطوریون ستارهای گل توری |
star spangled |
ستاره نشان |
star spangled |
مزین به ستاره |
star shell |
گلوله منور |
star shell |
گلوله نورافشان |
star sapphire |
یاقوت کبود درخشان |
star program |
بدون خطا اجرا شود |
star program |
برنامه کامل |
blazing star |
هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد |
day star |
ستاره بامداد |
cascaded star |
روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند |
falling star |
تیرشهاب |
day star |
خورشید |
falling star |
ثاقب |
falling star |
شهاب |
Pole Star |
جدی |
Pole Star |
ستاره قطبی |
Pole Star |
Polaris |
shooting star |
شهاب ثاقب |
shooting star |
تیرشهاب |
campaign star |
نشان جنگی ستاره |
falling star |
تیر شهاب |
shooting star |
ستاره ثاقب |
falling star |
شخانه |
binary star |
دوتایی |
falling star |
حجر سماوی |
binary star |
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج |
blazing star |
ستاره دنباله دار |
heliacal setting of a star |
افول نمودارستاره پیش ازخورشید |
heliacal rising of a star |
طلوع نمودارستاره پیش ازخورشید |
open star cluster |
خوشه باز ستارهای |
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> |
یک ستاره در هفت آسمان ندارد. |
Guernsey Star-of-Bethlehem |
سیر ناپل |
hitch one's wagon to a star <idiom> |
دنبال هدف رفتن |
born under an unlucky star |
بد اختر |
star network topology |
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است |
bronze service star |
نشان خدمت برنزی |
bronze star medal |
مدال ستاره برنز |
star delta switch |
کلید ستاره مثلث |
section of a follicle: star anise |
قسمتهایمختلفبرگه |
The box office star of 1980. |
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980 |
before after design |
طرح پیش- پس |
design |
پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه |
design |
نقشه کشیدن |
design |
طرح کردن |
design |
عمد |
design |
قصد کردن تعمد |
design |
پروژه طرح |
design |
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار |
design |
طراحی محصولات |
design |
مشخصاتی برای طراحی یک محصول |
design |
مشابه 2979 |
design |
برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید |
design |
نیت |
design |
طرح ریزی کردن |
design |
مدل |
design |
ساخت |
design |
طرح و محاسبه |
design |
طرح |
design |
طراحی |
design |
مقصود |
design |
خیال |
design |
تدبیر قصد |
design |
زمینه |
design |
نقشه |
design |
:طرح |
design |
تخصیص دادن |
design |
ساخت [سازمانی یا سیستمی] |
design |
ترکیب [سازمانی یا سیستمی] |
design |
آرایش [سازمانی یا سیستمی] |
design |
نقش نگار |
design |
طراحی کردن |
design |
قصدکردن |
design |
: طرح کردن |
design |
قصد |
To have design on someone . To malign someone . |
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن ) |
animal design |
طرح حیواندار [شکل حیوان در فرش های حیواندار و گل باغی] |
pine design |
طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.] |
alinik design |
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی |
dragon design |
طرح اژدها [در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.] |
acanthus design |
طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود] |
structural design |
طرح ساختاری |
anomal design |
طرح تلفیقی |
environmental design |
طراحی محیطی |
Mosque design |
طرح مسجد و گنبد |
Monumental design |
طرح آثار باستانی |
Mohtasham design |
طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.] |
Miri design |
طرح بته میری [طرح بته جقه] [این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.] |
miniature design |
طرح مینیاتوری |
Mingle design |
طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر] |
Minaret design |
طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد |
Millefleurs design |
طرح هزاران گل [در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.] |
lozenge design |
طرح لوزی شکل [که به حالت های مختلف در طرح ها از آن استفاده می شود.] |
lattice design |
طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.] |
karachoph design |
لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.] |
kikalak design |
طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.] |
Jaff design |
طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.] |
non-directional design |
طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.] |
peach design |
نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.] |
zara design |
نقش محرمات [قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.] |
vase design |
طرح گلدانی [طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.] |
tulip design |
طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.] |
trefoil design |
طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.] |
square design |
طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.] |
simple design |
طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.] |
scattered design |
طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.] |
rhomb design |
طرح قاب لوزی [این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.] |
prayer design |
طرح سجاده ای |