Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ticket control
کنترلبلیط
Other Matches
ticket
بلیت
ticket
صورت نامزدهای حزبی
ticket
ورقه
ticket
اگهی
ticket
برچسب برچسب زدن به
ticket
بلیط منتشرکردن
the ticket
کار شایسته
ticket
بلیط
the ticket
کار صحیح
ticket
بلیط دار کردن
show him your ticket
بلیط خودرا باو نشان دهید
show your ticket to him
بلیط خودراباونشان دهید
commutation ticket
بلیط با تخفیف
outside ticket pocket
جیبکوچکبیرونی
admittance ticket
بلیطورودی
second class ticket
بلیت درجه دوم
ticket counter
جایگاهبلیط
return ticket
بلیط دوسره
Where is the ticket office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
ticket office
باجه بلیت فروشی
split ticket
<idiom>
انتخاب افراد سیاسی برای رای
season ticket
بلیط فصلی
parking ticket
جریمهبدلیلپارکغیرقانونی
straight ticket
اخذ رای دستجمعی برای نمایندگان یک حزب
this ticket admits one
با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
A ticket to Bath, please.
لطفا یک بلیت به شهر باته.
return ticket
بلیط رفت و برگشت
trip ticket
بلیط مسافرت
ticket collector
بلیطجمعکن
big ticket
گران قیمت
big ticket
با ارزش
trip ticket
برگه اجازه مسافرت
walking ticket
ورقه خاتمه خدمت
meal ticket
بلیط غذا
meal ticket
کوپن غذا
meal ticket
وسیلهی امرار معاش
meal ticket
راه کار و کاسبی
meal ticket
ممر درآمد
ticket of leave
سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
ticket office
محل فروش بلیت
ticket office
باجه
ticket punch
بلیت سوراخ کن
ticket office
باجه فروش بلیت
How long is the ticket valid?
بلیت تا کی اعتبار دارد؟
ticket collector's booth
باجهتحویلبلیط
self control
قوه خودداری
self control
کف نفس
self control
مسک نفس
self control
خودداری
control
نظارت کردن تنظیم کردن
self-control
خودداری
self-control
خویشتنداری
self-control
خودگردانی
to keep under control
تحت نظارت نگه داشتن
control
کنترل کردن
control
کنترل کردن فرمان
control
کنترل
control
بازرسی کردن
control
نظارت کردن
control
نظارت و ممیزی کردن
control
توپزن دقیق
control
فرمان
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
مهار
control
نظارت
control
کاربری
control
کنترل بازبینی
control
بازرسی
control
اختیار
control
بازرسی نظارت جلوگیری
control
بازدید
control
کنترل کردن مهار کردن
control
واپاد
control
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
I cant help it. It is beyond my control.
دست خودم نیست
monetary control
کنترل پولی
numerical control
کنترل عددی
minor control
کنترل ضعیف
government control
نظارت دولتی
government control
کنترل دولتی
grid control
کنترل شبکه
ground control
کنترل زمینی
organization control
کنترل سازمانی
ground control
دستگاه کنترل کننده زمینی
fly control
قسمت کنترل پرواز
net control
ایستگاه کنترل شبکه
net control
کنترل شبکه
focusing control
تنظیم تمرکز
mixture control
کنترل مخلوط
forms control
کنترل فرم ها
monetary control
نظارت پولی
framing control
پیچ تنظیم تصویر
frequency control
کنترل فرکانس
motor control
کنترل حرکتی
movement control
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
geodetic control
نقاط کنترل ژئودزی
geodetic control
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
hue control
پیچ فام
hold control
نافم همزمانی
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
magnetci control
کنترل فرمان مغناطیسی
loop control
کنترل حلقه زنی
lateral control
کنترل جانبی
lateral control
کنترل در عرض جبهه
level control
کنترل سطح
load control
تنظیم با بار خارجی
lever control
کنترل اهرمی
lift control
کنترل اسانسور
lighting control
کنترل روشنایی
light control
کنترل نور
light control
کنترل روشنایی
manpower control
کنترل نیروی انسانی
linearity control
نافم خطی
minor control
کنترل کم
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
manual control
کنترل دستی
material control
کنترل مواد
shading control
پیچ فام
ignition control
کنترل احتراق
image control
کنترل تصویر
indirect control
کنترل غیرمستقیم
input control
کنترل ورودی
intensity control
پیچ رنگ
intensity control
کنترل شدت
inventory control
کنترل موجودی
line control
کنترل خط
fly control
برج کنترل
control vane
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
damage control
کنترل کردن خسارات
damage control
اسیب گیری
data control
کنترل داده ها
decentralized control
کنترل غیر تمرکزی
delusion of control
هذیان کنترل شدگی
digital control
کنترل دیجیتالی
direct control
کنترل مستقیم
disaster control
روش کنترل سوانح
disaster control
روش مقابله با سوانح و بلایا
electric control
کنترل الکتریکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
damage control
کنترل خسارات
cursor control
کنترل مکان نما
crystal control
تنظیم با بلور
control variable
متغیر کنترل شده
control vehicle
تانک نافم حرکت
control vehicle
خودرونافم ستون یا نافم حرکت
control wheel
صفحه کنترل
control wheel
صفحه تنظیم کننده
control word
کلمه کنترل
control words
کلمات کنترلی
control zone
منطقه کنترل هوایی
control zone
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
corrosion control
جلوگیری و کنترل خوردگی
cortical control
کنترل مغزی
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
erosion control
جلوگیری از فرسایش
fire control
جلوگیری از اتش سوزی
fire control
سیستم کنترل اتش
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
fire control
کنترل اتش
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
fire control
کنترل یا هدایت اتش
fiscal control
نظارت مالی
fiscal control
کنترل مالی
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
flight control
کنترل پرواز
flight control
سیستم کنترل هواپیماها
flood control
سیل بندی
fire control
اطفاء حریق
fighter control
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
fighter control
کنترل شکاریها
error control
کنترل خطا
esi control
control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
exchange control
کنترل ارز
exchange control
نظارت ارز
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control
جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control
کنترل ارزی
experimental control
کنترل ازمایشی
external control
کنترل خارجی
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
field control
کنترل میدان
flow control
کنترل جریان
traffic control
کنترل ترافیک
control box
جعبهکنترل
control deck
کنترلعرشه
control keys
کلیدهایکنترل
control knob
دکمههایکنترل
control pad
صفحهکنترل
control room
اتاقکنترل
control stand
جایگاهکنترل
control valve
دریچهیکنترل
detachable control
کنترلقابلتفکیک
fan control
تنظیممقدارخنکی
foot control
کنترل پایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com