Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
English
Persian
warp patterning
طراحی با تار
[گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
Other Matches
patterning
واگیره کردن
patterning
تقلید کردن
patterning
نمونه سازی
patterning
طرح یابی
warp
تار
warp
نخ تار
[در طول بافت]
warp
طناب ریسمان
warp
منحرف کردن تاب برداشتن
warp
پیچ دادن
warp
ریسمان پیچ و تاب
warp
تاب دار کردن منحرف کردن
warp
تاب برداشتن
warp
تاب دادن
warp
جا به جا کردن ناو یا لنگر
warp winder
چله پیچ
warp beam
سردار
[قالی]
warp beam
نورد بالا
warp beam
چوب افقی بالای دار
[قالی]
warp frame
قاب چله
warp set
[تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
warp tension
کشش نخ های تار
[میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
warp winder
چله دوان
thick warp
نخ تار کلفت
warp thread
تارشیاری
warp and weft
تار و پود
warp and woof
تار و پود
warp and woof
پایه واساس
warp and woof
بنیان
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
warp roller
غلتکتار
high warp loom
تارهایطولیبافندگی
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
low warp loom
کارگاهبافندگیپیشپاافتاده
warp-loop fringe
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
the warp and ther woof
تاروپود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com