|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|
|||||||||||||||||||||
| Total search result: 13 (3 milliseconds) | |||||
| English | Persian | ||||
|---|---|---|---|---|---|
| well behaved | خوش رفتار با ادب | ||||
| well behaved | که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند | ||||
| Search result with all words | |||||
| well-behaved | خوش رفتار با ادب | ||||
| well-behaved | که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند | ||||
| behaved | رفتارکردن | ||||
| behaved | سلوک کردن حرکت کردن | ||||
| behaved | درست رفتارکردن | ||||
| behaved | ادب نگاهداشتن | ||||
| ill behaved | بدرفتار | ||||
| ill behaved | بی ادب | ||||
| well behaved function | تابع خوشرفتار | ||||
| Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents. | بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است. | ||||
He behaved stupidly. |
رفتارش احمقانه بود. | ||||
| Partial phrase not found. | |||||
| Recent search history | |
|