Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (17 milliseconds)
English
Persian
multiplexer
تسهیم کننده
multiplexor
تسهیم کننده
Search result with all words
multiplexer channel
کانال تسهیم کننده
multiplexer channel
مجرای تسهیم کننده
multiplexor channel
مجرای تسهیم کننده
mux
تسهیم کننده ultiplexer
synchronous multiplexor
تسهیم کننده همگام
Other Matches
apportionment
تسهیم
sharing
تسهیم
multiplex
تسهیم
allotment
تسهیم
allotments
تسهیم
multiplexing
تسهیم
disproportination
تسهیم نامتناسب
multiplex
تسهیم کردن
time division multiplex
تسهیم زمانی
impartation
افاده تسهیم
shares
تسهیم کردن
share
تسهیم کردن
shared
تسهیم کردن
whack
تسهیم کردن
whacks
تسهیم کردن
time division multiplexing
تسهیم زمانی
multiplexed
تسهیم شده
multiplex mode
وضعیت تسهیم
multiplex mode
حالت تسهیم
profit-sharing
تسهیم در سود
profit sharing
تسهیم در سود
whack up
تسهیم کردن
dual port ram
حافظه تسهیم شده
multiplex
تسهیم مخابره ترکیبی
tdm
تسهیم زمانی ultiplexing
asynchronous time division multiplexing
تسهیم زمانی ناهمگام
shared memory
حافظه تسهیم شده
synchronous time division multiplexing
تسهیم زمانی همگام یاهمزمان
multiplexing
انتقال چندتایی پیغام ها تسهیم
atdm
AsychronousTime-Division تسهیم زمانی ناهمگام ultiplexing
stdm
SynchronousTime-Devision تسهیم زمانی همگام ultiplexing
fdm
Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
frequency division multilexing
مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
portions
تسهیم کردن سهم بندی کردن
portion
تسهیم کردن سهم بندی کردن
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
puffer
پف کننده
attacking
تک کننده
hopper
لی لی کننده
commulator
یک سو کننده
filler
پر کننده
trackers
پی کننده
tracker
پی کننده
doers
کننده
doer
کننده
crepitant
خش خش کننده
solvents
اب کننده
catterer
پچ پچ کننده
solvent
اب کننده
hoppers
لی لی کننده
fluxing oil
اب کننده
prater
پچ پچ کننده
refutatory
رد کننده
refutative
رد کننده
benders
خم کننده
fizzy
کف کننده
noncommittal
رد کننده
swooner
غش کننده
mumbler
من من کننده
whisperer
پچ پچ کننده
ear-splitting
کر کننده
renunciant
کننده
solver
حل کننده
renunciant
رد کننده
syncopator
غش کننده
refuser
رد کننده
bender
خم کننده
mitigatory
کم کننده
mitigative
کم کننده
bidder
کننده
repudiationist
رد کننده
skittish
رم کننده
sensor
حس کننده
spurner
رد کننده
bidders
کننده
squasher
له کننده
thinner
کم کننده
rebutter
رد کننده
deletive
حک کننده
deflective
کج کننده
jaberer
پچ پچ کننده
fillers
پر کننده
prattfall
پچ پچ کننده
squelcher
له کننده
attenuant
اب کننده
abjurer or abjuror
کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com