English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
Other Matches
answered tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answer tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answers tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answering tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
graduating تغییر تدریجی کردن
graduates تغییر تدریجی کردن
graduate تغییر تدریجی کردن
frequency drift تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
surge یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
peripeteia تغییر ناگهانی
switcheroo تغییر ناگهانی
storms تغییر ناگهانی هوا
quirks خصوصیات تغییر ناگهانی
quirk خصوصیات تغییر ناگهانی
coup detat تغییر ناگهانی درحکومت
overshift تغییر محل ناگهانی
storm تغییر ناگهانی هوا
stormed تغییر ناگهانی هوا
storming تغییر ناگهانی هوا
whims وهم تغییر ناگهانی
whim وهم تغییر ناگهانی
modulating تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulates تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulate تغییر موج ارسالی برای حمل داده
revulsion تغییر ناگهانی عمل کشیدن
voltage surge protector محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
deformation due to moisture and tempratu تغییر شکل ناشی از رطوبت وحرارت
turns پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
turn پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
creep تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
creeps تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
letter حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
surging تغییر ناگهانی و موقتی ولتاژبا جریان در یک مدار
ground loop تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
transfigures تغییر صورت دادن
transfigure تغییر صورت دادن
transfiguring تغییر صورت دادن
transfigured تغییر صورت دادن
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
quantization خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند
decalescence point دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
current جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
currents جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
dynamic حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
disposition صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
dynamically حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
fixes برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fix برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
tortious liability ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
tax friction کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
pitches دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitch دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
charging خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
surge protector محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
alternating current جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
change تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
changing تغییر کردن تغییر دادن
changed تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
duble option خیار مشتری و بایع در موردتغییر دادن مقدار ثمن و مبیع در صورت تغییر ارزش پول
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
dynamic condition شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
shift keys که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
machines خطای ناشی از خرابی قطعه
machine خطای ناشی از خرابی قطعه
machined خطای ناشی از خرابی قطعه
machined خطای ناشی خرابی سخت افزار
machines خطای ناشی خرابی سخت افزار
induce خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
inducing خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induces خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induced خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
machine خطای ناشی خرابی سخت افزار
ambiguities خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
approximations خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
ambiguity خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
approximation خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
sync بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
sync حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
thermal shock تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
cross linked files در DOS-MS خطای ناشی از استفاده دو فایل از یک بخش از دیسک
saturation خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
semantics خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
frame خطای ناشی از یک بیت مشکل دار در فریمی در نوار مغناطیسی
components خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
component خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
crashing خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashingly خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
mush افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
amendments تغییر
amendment تغییر
fluctuation تغییر
variations تغییر
shunting تغییر خط
stationary بی تغییر
dachi تغییر پا
variation تغییر
innovation تغییر
innovations تغییر
commutation تغییر
changeless بی تغییر
conversions تغییر
alteration تغییر
misalignment تغییر
vicissitude تغییر
conversion تغییر
modification تغییر
changing تغییر
alternation تغییر
mutations تغییر
change تغییر
changed تغییر
mutation تغییر
changes تغییر
convertibles تغییر پذیر
to turn [into] تغییر دادن
palingenesis تغییر شکل
to turn [into] تغییر کردن
deformation تغییر شکل
near-constant state of flux تغییر همیشگی
range of variation ناحیه تغییر
modifying تغییر دادن
inalterable تغییر ناپذیر
modify تغییر دادن
conversion تغییر مذهب
variables تغییر پذیر
frequency change تغییر بسامد
displacement تغییر مکان
current displacement تغییر جریان
displacement تغییر موضع
shifts تغییر دادن
turnabouts تغییر عقیده
turnabouts تغییر موضع
transmutation تغییر شکل
mean variation تغییر متوسط
weather تغییر فصل
standpat مخالف تغییر
variation theorem قضیه تغییر
variable تغییر پذیر
misalign تغییر یافتن
modifies تغییر دادن
transformative قابل تغییر
minor change خرد تغییر
realigned تغییر دادن
realigning تغییر دادن
realigns تغییر دادن
displaceable قابل تغییر
displaciment تغییر مکان
metachromatism تغییر رنگ
displeacement of water تغییر مکان اب
turnabout تغییر عقیده
turnabout تغییر موضع
flexility قابلیت تغییر
modifier تغییر دهنده
phase shift تغییر فاز
constantly بدون تغییر
frequency fluctuation تغییر فرکانس
transformation تغییر شکل
transform تغییر شکل
modification تغییر وتبدیل
transformed تغییر شکل
transmutative قابل تغییر
transforming تغییر شکل
transforms تغییر شکل
transformation عمل تغییر
modifiers تغییر دهنده
variation coefficient ضریب تغییر
design change تغییر طرح
unalterable تغییر ناپذیر
immutability تغییر ناپذیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com