English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
remaining velocity سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
Other Matches
plotting ثبت یا رسم مسیر حرکت بردن نقاط روی طرح یانقشه
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
muzzle velocity سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
whistle-stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
whistle stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
drag وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
cases دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
case دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
trajectory مسیر گلوله
trajectories مسیر گلوله
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
ballistic منحنی مسیر گلوله
trajectories منحنی مسیر گلوله
trajectory منحنی مسیر گلوله
air plot wind velocity سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
halftone توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
halftones توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
terminal velocity سرعت داخلی گلوله
descending branch شاخه نزولی مسیر گلوله
nonrigidity عدم ثبات گلوله در مسیر
nonrigidity عدم ثبات مسیر گلوله
plane of departure سطح قائم مسیر گلوله
terminal velocity سرعت گلوله داخل لوله
flat trajectory سهم تیرکشیده مسیر کشیده گلوله
stabilizing fin پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
vital point حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
stabilization برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
grazing point نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
muzzle velocity سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
trajectory scorer وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
trajectory shift انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
level point سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
ballistic وضع حرکت گلوله
ballistic علم حرکت گلوله
keyholing رقص و جست و خیز گلوله درروی مسیر عدم ثبات مسیرگلوله
dragway مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
drag strip مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
acceleration error اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
terminal ballistics قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
non-directional design طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
isovelocity نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
course مسیر حرکت
coursed مسیر حرکت
courses مسیر حرکت
trend مسیر حرکت
trends مسیر حرکت
windage حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
velocity سرعت حرکت
speed of action سرعت حرکت
speeds سرعت حرکت
speeding سرعت حرکت
rapidity سرعت حرکت
quickness سرعت حرکت
celerity سرعت حرکت
rapidness سرعت حرکت
speed سرعت حرکت
pace سرعت حرکت
paced سرعت حرکت
nippiness سرعت حرکت
promptitude سرعت حرکت
paces سرعت حرکت
rate سرعت حرکت
easiness [quickness] سرعت حرکت
promptness سرعت حرکت
swiftness سرعت حرکت
rates سرعت حرکت
speediness سرعت حرکت
fleetness سرعت حرکت
alacrity [speed] سرعت حرکت
headings جهت مسیر حرکت
heading جهت مسیر حرکت
leg شاخه مسیر حرکت
legs شاخه مسیر حرکت
mouses خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouse خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
sustained rate سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
privileged مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
spanks با سرعت حرکت کردن
spank با سرعت حرکت کردن
spanked با سرعت حرکت کردن
wind velocity سرعت حرکت باد
average speed سرعت متوسط حرکت
delay en route تاخیر درحین حرکت در مسیر
sea legs شاخههای مسیر حرکت ناو
underway replenishment تجدید تدارکات در مسیر حرکت
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
trampoline مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
trampolines مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
cruising speed سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
sound velocity سرعت حرکت صوت در اب دریا
to bolt با سرعت زیاد حرکت کردن
course recorder دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
sweeper track مسیر حرکت ناو مین جمع کن
print چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
prints چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
printed چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
fdm Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
computer animation ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
fleet هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
fleets هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
plotting chart نقشه ثبت و رسم مسیر حرکت ناو
gridding محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
cursor کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursors کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
fleeting target هدف متحرک و زودگذر هدفی که با سرعت حرکت میکند
rate joystick سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
aerodynamics شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
clear air turbulence اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
atmospheric braking کند شدن سرعت حرکت یک جسم هنگام برخورد بااتمسفر
crossing target هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
fastest آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
plotting board صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
poomse نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
computer animation تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
trials مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
animations ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
animation ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
jitter خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
coriolis force نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
backbone مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbones مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
drifts انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
weatherly حرکت در مسیر باد دارای باد مساعد
off خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
slewing سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
animations این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
animation این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
charts شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charted شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
selectable مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
real time با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
fdm انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
paint program نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com