English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
English Persian
concertina fold شیوه تا کردن کاغذ
Other Matches
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
Gigantic Order [شیوه ستون سازی توسکاری همراه با شیوه غول ستونی] [معماری]
sprocket feed محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
orientalize شیوه یا ایین خاوریان راپیروی کردن
skip حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skipped حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotter وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
to take action to prevent [stop] such practices اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
folds روش تا کردن کاغذ
accordion fold روش تا کردن کاغذ
fold روش تا کردن کاغذ
quire کاغذ را دسته کردن
folded روش تا کردن کاغذ
wallpaper با کاغذ دیواری تزئین کردن
wallpapers با کاغذ دیواری تزئین کردن
papering یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
fanfold روش تا کردن یک صفحه کاغذ
paper یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papers یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papered یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
to reduce to writing روی کاغذ اوردن ضبط کردن
toner که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feeds وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
feed مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر
feed وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
feeds مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر
externals مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
hanging [فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
external مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
format مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
formats مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
labels مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
label مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labeling مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labelled مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
takedown حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
thermal wax روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
perforations خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
styling شیوه
technique شیوه
custom شیوه
practice شیوه
order شیوه
device شیوه
methode شیوه
approaches شیوه
process شیوه
method شیوه
norms شیوه
norm شیوه
methods شیوه
mode شیوه
techniques شیوه
habitude شیوه
modes شیوه
procedures شیوه ها
devices شیوه
procedure شیوه
idiom شیوه
processes شیوه
styled شیوه
do شیوه
pattern شیوه
patterns شیوه
idioms شیوه
approach شیوه
styles شیوه
practices شیوه ها
approached شیوه
style شیوه
paced شیوه تندی
pace شیوه تندی
tactic رزم شیوه
cloze technique شیوه بندش
flop شیوه فاسبوری
mentality شیوه اندیشه
mentalities شیوه اندیشه
modus vivendi شیوه زیست
orientalizing style شیوه خاورمابی
flopped شیوه فاسبوری
paces شیوه تندی
modus operandi شیوه کار
flops شیوه فاسبوری
flopping شیوه فاسبوری
mode of production شیوه تولید
elocution شیوه سخنوری
severe style شیوه جدی
pens شیوه نگارش
endorcement procedure شیوه اجرا
research method شیوه پژوهش
civics شیوه کشورداری
procedure روش شیوه
employment practice شیوه استخدامی
oratory شیوه سخنرانی
shaken موافق شیوه
technic صناعت شیوه
vibrational mode شیوه ارتعاش
methods ایین شیوه
penning شیوه نگارش
pen شیوه نگارش
method ایین شیوه
penned شیوه نگارش
mode of vibration شیوه ارتعاش
preferred cognitive mode شیوه شناختی مرجح
prestressing method شیوه پیش تنیدگی
iconic mode شیوه تصویرسازی حسی
holtzman inkblot technique شیوه لکههای هولتسمان
error choice technique شیوه خطا گزینی
pace شیوه گام برداشتن
sound practices شیوه های درست
paced شیوه گام برداشتن
critical incidents technique شیوه رویدادهای شاخص
assets liabilities technique شیوه محاسن- معایب
lever watch شیوه بکار بردن
flooding technique شیوه غرقه سازی
prototaxic mode شیوه ادراکی ابتدایی
gait شیوه راه رفتن
modulus operadi شیوه با طرز کار
paces شیوه گام برداشتن
modality روند [پردازه] [شیوه] [روش]
eastern cut off شیوه قیچی پرش ارتفاع
flamboyant gothic شیوه گوتیک شعله اسا
Giant Order شیوه غول ستونی [معماری]
arch order [شیوه ی ستون بندی طاق]
parataxic mode شیوه ادراکی خود- محوری
impasto شیوه رنگ زنی غلیظ
leverage شیوه بکار بردن اهرم
copiers مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
idiosyncratic وابسته به طرزفکر یا شیوه ویژه کسی
tactic جنگ فنی وابسته به رزم شیوه
virgilian به شیوه virgil شاعر نامی روم
copier مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
majority rule شیوه رای گیری بر مبنای اکثریت ازاد
scholasticism شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
The means of payment will appear unchanged. شیوه های پرداخت تغییر نخواهند کرد.
latinity شیوه نوشتن یا سخن گفتن بزبان لاتینی
Religion was portrayed in a negative way. دین به شیوه ای منفی توصیف شده بود.
decollate جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
point style شیوه معماری که نشان برجسته ان طاقهای نوک تیزاست
mannerist کسیکه بیک جور انشا یا شیوه خو گرفته است
object method of teaching شیوه امزش بانشان دادن چیزهای موضوع درس یاتصویرانها
megapode یکجور مرغ بزرگ پاکه شیوه اش ساختن پشههای خاک است
eastern roll شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
pop goes the weasel یکجور رقص روستایی که شیوه ان اینست که رقصنده از زیر دست انهامی گذرد
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
watermarks علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
box and one دفاع به شیوه چهار جا گیر ویک یار گیر
oil on canvas [painting technique] رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
charting کاغذ
charted کاغذ
toilet paper کاغذ
chart کاغذ
wastepaper سر کاغذ یا ته کاغذ
charts کاغذ
letter head سر کاغذ
two part کاغذ
papers کاغذ
papered کاغذ
paper کاغذ
paper-knife کاغذ بر
paper-knives کاغذ بر
papering کاغذ
graph paper کاغذ گراف
graph paper کاغذ میلیمتری
graph paper کاغذ شطرنجی
portfolios کیف کاغذ
blotting paper کاغذ خشک کن
Chad خرده کاغذ
spills تیکه کاغذ
wax paper کاغذ مومی
mica paper کاغذ میکا
continuous paper کاغذ پیوسته
milimetre paper کاغذ میلیمتری
spilling تیکه کاغذ
coordinate paper کاغذ مختصاتی
spilled تیکه کاغذ
portfolio کیف کاغذ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com