Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
microprogram
مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
Other Matches
AT command set
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
cisc
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
programs
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
iterate
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
iterative routine
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
looped
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
writable instruction set computer
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
RISC
طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند
WISC
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
universal
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
microprogram
مجموعه زیر دستورات
monitored
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitors
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
reduced instruction set computer
طرح CPU که مجموعه دستورات
kernel
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
device handler
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
Hayes Corporation
مودمی که سازگار با مجموعه دستورات Hayes At است
Hewlett Packard
مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
software
مجموعه کامل برنامه ها
path
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
paths
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
drivers
نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
driver
نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
cycles
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
functioned
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
notify handler
مجموعه دستورات که در صورت دریافت پیام مهم اجرا می شوند
functions
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
function
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
cycle
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycled
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
assembly
مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
PCL
مجموعه استاندارد دستورات Packard که به کامپیوتر امکان کنترل چاپگر میدهد
initialization
مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
VBScript
مجموعه دستورات برنامه نویسی که در یکک صفحه وب معمولی فاهر می شوند,
routines
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routinely
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
machined
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machines
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
Hewlett Packard
مجموعه دستورات استاندارد ساخت Hewlett Packard تا یک نرم افزار توابع چاپگر لیزری را کنترل کند
raster
سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند
turnkey system
سیستم کامل که طبق نیاز مشتری طراحی شده است و آماده استفاده است
buffer
وسیلهای که به دستورات یا داده ها اجازه میدهد پیش از کامل شدن قبلی داده جدید وارد کنند
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
complexes
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
main
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
Windows API
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد
execution
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
cycled
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycles
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
opened
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
opens
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
open
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
macro
نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن
dot
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
plotters
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotter
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
scrapbooks
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
subset
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
scrapbook
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
restatement of the law
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
burster block
مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
menu
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
character set
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
pre
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre-
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
full mobilization
تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
command.com
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
full annealing
بازپخت کامل تاباندن کامل
completed case
جعبه کامل خشاب کامل
full scale
باندازه کامل بمقیاس کامل
imago
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough
بطور کامل کامل
primo
ابتدایی
initialled
ابتدایی
primitive
ابتدایی
initial
ابتدایی
initialing
ابتدایی
originals
ابتدایی
initialling
ابتدایی
initials
ابتدایی
original
ابتدایی
initialed
ابتدایی
basics
ابتدایی
primary
ابتدایی
elementarily
ابتدایی
radical
ابتدایی
radicals
ابتدایی
rudimentary
ابتدایی
fundamental
ابتدایی
infantile
ابتدایی
preliminaries
ابتدایی
elementary
ابتدایی
preliminary
ابتدایی
basic
ابتدایی
elementary function
تابع ابتدایی
elementary gate
دریچه ابتدایی
graphics
شکل ابتدایی
abecedarian
مبتدی ابتدایی
basic requisition number
درخواست ابتدایی
basic training
تعلیمات ابتدایی
primary education
اموزش ابتدایی
protopathic sensitivity
حساسیت ابتدایی
grade school
مدرسه ابتدایی
primary position
موضع ابتدایی
prime color
رنگ ابتدایی
prime impression
دعوی ابتدایی
primitive society
جامعه ابتدایی
primitivization
ابتدایی شدن
elementary education
اموزش ابتدایی
grammar schools
مدرسه ابتدایی
grammar school
مدرسه ابتدایی
primary
ابتدایی مقدماتی
elementary diagram
نمودار ابتدایی
initial pressure
فشار ابتدایی
primers
باستانی ابتدایی
primer
باستانی ابتدایی
lower courts
محاکم ابتدایی
rudiment
اولیه ابتدایی
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
initial velocity
سرعت ابتدایی توپ
early German history
تاریخ ابتدایی آلمان
primitive cell
سلول واحد ابتدایی
initial fire request
درخواست ابتدایی اتش
incipincy
وضع مقدماتی ابتدایی
native
قالب اولی یا ابتدایی
prep
مدرسه ابتدایی دبستان
natives
قالب اولی یا ابتدایی
incipient
اولیه مرحله ابتدایی
prototaxic mode
شیوه ادراکی ابتدایی
muzzle velocity
سرعت ابتدایی توپ
low-tech
دارای فنآوری ابتدایی
infrastructure
ساختار یا سرویس ابتدایی
high velocity
با سرعت ابتدایی زیاد
incipience
وضع مقدماتی ابتدایی
developed muzzle velocity
سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
comparative ve
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
triploblastic
دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
primary
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
twopenny
کتاب اول ابتدایی بچه ها
initiator
چاشنی اولیه خرج ابتدایی
microprocessor
طرح قط عات ابتدایی در CPU
microprocessors
طرح قط عات ابتدایی در CPU
skeletal code
برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
basic
حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basics
حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
grader
جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
preprocess
اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
frameworks
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
supercharge
خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
framework
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
escapement
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
map
رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
maps
رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
cpu
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
at one's fingertips
<idiom>
آماده
able
آماده
executed
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executes
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
gastrea
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
execute
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executing
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
self-
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
gastraea
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
primitive
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
accessible
آماده پذیرایی
give-and-take
آماده به توافق
set out
<idiom>
آماده سفرشدن
here goes nothing
<idiom>
آماده شروع
in arms
<idiom>
آماده جنگیدن
take up arms
<idiom>
آماده جنگیدن
up in arms
<idiom>
آماده حمله
up to
<idiom>
آماده شیطنت
handshaking
آماده دریافت
get ready
<idiom>
آماده شدن از
accommodate
آماده کردن
in the pipeline
[Colloquial]
در آماده سازی
make arrangements
آماده کردن
make preparations
آماده کردن
make provisions
آماده کردن
interludes
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
rates
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
hypervelocity
سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
interlude
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
limit velocity
حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
NetBIOS
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com