English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
Other Matches
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
transporters منتقل کننده
transporter منتقل کننده
transferor منتقل کننده
audio ماشین منتقل کننده سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
loop برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
looped برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loops برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
rs c استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analog transmission انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
serial transmission مخابره سری مخابره نوبتی
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
service message پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
fillers پر کننده
mauler له کننده
skittish رم کننده
solver حل کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
thinner کم کننده
hopper لی لی کننده
hoppers لی لی کننده
repudiationist رد کننده
rebutter رد کننده
squelcher له کننده
abjurer or abjuror کننده
swooner غش کننده
crusher له کننده
whisperer پچ پچ کننده
renunciant رد کننده
syncopator غش کننده
commulator یک سو کننده
renunciant کننده
ear-splitting کر کننده
catterer پچ پچ کننده
percutient دق کننده
crepitant خش خش کننده
spurner رد کننده
sensor حس کننده
squasher له کننده
surfy کف کننده
prattfall پچ پچ کننده
fillets پر کننده
benders خم کننده
filleting پر کننده
bandwidth یچ کننده
deflective کج کننده
filleted پر کننده
fillet پر کننده
noncommittal رد کننده
attenuant اب کننده
tracker پی کننده
prater پچ پچ کننده
refutatory رد کننده
deletive حک کننده
fluxing oil اب کننده
refutative رد کننده
refuser رد کننده
jaberer پچ پچ کننده
trackers پی کننده
bidder کننده
filler پر کننده
fizzy کف کننده
solvent اب کننده
solvents اب کننده
mumbler من من کننده
doer کننده
doers کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
puffer پف کننده
attacking تک کننده
mitigative کم کننده
bender خم کننده
bidders کننده
mitigatory کم کننده
debater منافره کننده
consumers مصرف کننده
harassing ایذا کننده
assailants حمله کننده
maddening دیوانه کننده
fawning مداهنه کننده
purifier تطهیر کننده
purificatory پاک کننده
gruelling تنبیه کننده
purificator پاک کننده
purificator تطهیر کننده
assailant حمله کننده
pursuant دنبال کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com