Dictiornary-Farsi | آبگیر اضافی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
additional outlet	آبگیر اضافی


Other Matches

dropper	قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers	قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break	خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge	نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges	نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system	کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty	وفیفه اضافی ماموریت اضافی
surplusage	اضافی
overtime	اضافی
relative	اضافی
extensions	اضافی
extension	اضافی
redundant	اضافی
paragogic	اضافی
access	اضافی
accessed	اضافی
accesses	اضافی
overflow	اضافی
overflowed	اضافی
overflows	اضافی
accessional	اضافی
additional	اضافی
plus	اضافی
floating	اضافی
accessing	اضافی
supplementary	اضافی
surpluses	اضافی
excess	اضافی
de trop	اضافی
excesses	اضافی
unduly	اضافی
supernumerary	اضافی
supplemantary	اضافی
surplus	اضافی
ancillary equipment	تجهیزات اضافی
overload	بار اضافی
addition record	رکورد اضافی
additional charges	اتهامات اضافی
additional charges	خرجهای اضافی
an a.chapter	یک باب اضافی
adscript	یادداشت اضافی
aditional service	سرویس اضافی
adduct	ترکیب اضافی
additional score	نمره اضافی
overcharging	هزینه اضافی
overloaded	بار اضافی
sudden-death	وقت اضافی
furthers	اضافی زائد
furthering	اضافی زائد
surtax	مالیات اضافی
furthered	اضافی زائد
further	اضافی زائد
overcharge	هزینه اضافی
overloads	بار اضافی
overcharged	هزینه اضافی
overcharges	هزینه اضافی
superimposed	اتش اضافی
sudden death	وقت اضافی
additional <adj.>	مکمل اضافی
surplus stock	موجودی اضافی
surplus production	تولید اضافی
surplus material	ماده اضافی
supplementary costs	هزینههای اضافی
sunk cost	هزینههای اضافی
spill water	ابهای اضافی
slip sheet	صفحه اضافی
shootoff	مسابقه اضافی
redundant equation	معادله اضافی
poundage	هزینه اضافی
postiche	متن اضافی
surplus value	ارزش اضافی
surplus water	ابهای اضافی
flab	گوشت اضافی
beauty sleep	خواب اضافی
the intercalary month	ماه اضافی
overpayment	پرداخت اضافی
overvoltage	ولتاژ اضافی
overirrigation	ابیاری اضافی
overhead costs	هزینههای اضافی
excess profit	سود اضافی
excess price	قیمت اضافی
excess pressure	فشار اضافی
excess load	بار اضافی
excess length	طول اضافی
excess capacity	فرفیت اضافی
regulating cell	پیل اضافی
end cell	پیل اضافی
days of grace	مهلت اضافی
climbing lane	خط اضافی در سر بالایی
boostes pump	پمپ اضافی
excess reserves	ذخائر اضافی
excess supply	عرضه اضافی
overhand knot	گره اضافی
overestimation	براورد اضافی
intercalary	اضافی افزوده
incremental cost	هزینه اضافی
extra premium	پاداش اضافی
extra time	وقت اضافی
extra period	وقت اضافی
extra equipment	تجهیزات اضافی
extra duty	خدمت اضافی
extra current	جریان اضافی
extra cost	هزینه اضافی
auxiliary work	کارهای اضافی
padding	متن اضافی
surcharge	مالیات اضافی
surcharges	نرخ اضافی
surcharge	نرخ اضافی
surcharges	هزینه اضافی
overtime	وقت اضافی
overtime	ساعات اضافی
bonus	پرداخت اضافی
barrages	وقت اضافی
surcharge	هزینه اضافی
bonuses	پرداخت اضافی
excess stock	مواد اضافی
over	گذشته اضافی
surcharges	مالیات اضافی
over-	گذشته اضافی
barrage	وقت اضافی
supplementary	اضافی مکمل
sudden victory	پیروزی در وقت اضافی
shootoff	مسابقه اضافی تیراندازی
overcharging	اضافی هزینه کردن
additions	اسم اضافی ضمیمه
terret or rit	حلقه یراق اضافی
accrued expenditures	هزینه های اضافی
third brush generator	دینام با زغال اضافی
third brush regulation	تنظیم با زغال اضافی
plussage	سرامد مقدار اضافی
plusage	سرامد مقدار اضافی
extrasystole	ضربان اضافی قلب
excess meter	کنتور مصرف اضافی
jury sturt	پایه اضافی یا موقتی
extra	فوق العاده اضافی
excess burden of taxation	بار اضافی مالیات
extra-	فوق العاده اضافی
extras	فوق العاده اضافی
motorcar accessories	لوازم اضافی اتومبیل
cumulative evidence	قرائن یا مدارک اضافی
less than carload	وزن بار اضافی
supplemented	تکمیل کننده اضافی
bonus	پرتاب پنالتی اضافی
bonuses	پرتاب پنالتی اضافی
additionally	بطور اضافی یا زائد
overflow	ابهای اضافی لبریزی
surpluses	اقلام اضافی و مازاد
supplementary	موضع تکمیلی اضافی
surplus	اقلام اضافی و مازاد
surcharges	درصد هزینههای اضافی
margin	زمان یا فضای اضافی
margins	زمان یا فضای اضافی
additional costs [expenses]	هزینه های اضافی
extra expenses	هزینه های اضافی
incremental cost	هزینه های اضافی
supplement	تکمیل کننده اضافی
surcharge	درصد هزینههای اضافی
supplements	تکمیل کننده اضافی
supplementing	تکمیل کننده اضافی
supertax	مالیات بر درامد اضافی
overcharged	اضافی هزینه کردن
overflows	ابهای اضافی لبریزی
overcharge	اضافی هزینه کردن
overcharges	اضافی هزینه کردن
addition	اسم اضافی ضمیمه
acompaniment	تزئینات اضافی در ساختمان
overflowed	ابهای اضافی لبریزی
surtax	مالیات بر درامد اضافی
value added network	ارزش اضافی شبکه
I feel like a fifth wheel.	من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
pillion seat	جای اضافی در موتور سیکلت
extra cover	پوشش اضافی برای بل گرفتن
surcharge	مبلغ جریمه نرخ اضافی
There's no need to elaborate.	نیازی به توضیح اضافی نیست.
noncrew	خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
sullage	مواد اضافی فلزات مذاب
additional protocol	مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
surcharges	مبلغ جریمه نرخ اضافی
overproduction	تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری
overhead personnel	پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
dropper fly	طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
by line	کار یاشغل اضافی وزائد
by-line	کار یاشغل اضافی وزائد
overcharge	قیمت اضافی غلو کردن
spares	اقلام اضافی وسایل یدکی
overcharged	قیمت اضافی غلو کردن
by-lines	کار یاشغل اضافی وزائد
overcharging	قیمت اضافی غلو کردن
overcharges	قیمت اضافی غلو کردن
floatation	اضافی بودن سطح سیال اماد
protection	کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
be a fifth wheel <idiom>	آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
imposition	[بار اضافی در قسمت خارجی ساختمان]
maintenance float	شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
floatation	سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
I crossed out the extra expenses .	هزینه های اضافی را قلم زدم
gaps	عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.