Dictiornary-Farsi | ارتباط دادهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (10 milliseconds)

English	Persian
data communication	ارتباط دادهای


Search result with all words

background	فعالیت ارتباط دادهای
backgrounds	فعالیت ارتباط دادهای
supervisory	ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
datacom	امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
scheduled circuits	خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
X series	تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
Other Matches

relational database	پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system	پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
char	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
chars	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
teleconferencing	ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر
data link	ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
cut out	وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
data link	پیوند دادهای
dataphone	تلفن دادهای
data termianl	پایانه دادهای
data statement	حکم دادهای
data link escape	گریز اتصال دادهای
hierarchies	ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchy	ساختار دادهای سلسله مراتبی
flush	پاک کردن هر دادهای در بافر
flushes	پاک کردن هر دادهای در بافر
flushing	پاک کردن هر دادهای در بافر
constants	دادهای که مقدارش ثابت است
integrity	دادهای که آسیب ندیده است
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
synchronous data link control	کنترل پیوند دادهای همگام
dynamic	مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamically	مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
chopped	کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
rescue dump	دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
chop	کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
objects	دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objecting	دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objected	دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
object	دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects	دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
direct objects	دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
broadcasts	پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
broadcast	پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
hierarchical communications system	پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
commas	فایل دادهای که در آن داده ها با کاما از هم جدا شده اند
comma	فایل دادهای که در آن داده ها با کاما از هم جدا شده اند
plex structure	ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
EDAC	سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
formats	متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
format	متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
delimit	فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
alphanumeric	دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است
delimits	فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
link	دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
ddp	عمل بازیاب یا اطلاع از دادهای که در محلهای مختلف قرار دارند
cartesian structure	ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
blankest	نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
blank	نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
delimiting	فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
quantum	بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد
delimited	فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
buffer	فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
density	حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
densities	حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
conceptual model	شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
actual address	تعداد متوسط بیت دادهای که در یک زمان مشخص ارسال شده اند
bandwidth	اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است
bar codes	دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar code	دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
frees	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
head	دادهای که نشان داده آدرس شروع لیست دادههای ذخیره شده در حافظه است
addressable	ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
free	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freed	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
data integrety	ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
bar graphics	دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
baud rate	خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد
baud	خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد
ligature	خط ارتباط
coherency	ارتباط
concernment	ارتباط
hookup	ارتباط
coherence	ارتباط
correspondency	ارتباط
intercommunication	ارتباط
correspondence	ارتباط
correspondences	ارتباط
communication	ارتباط
communicating	ارتباط
rapport	ارتباط
liaison	ارتباط
liaisons	ارتباط
connexions	ارتباط
correlation	ارتباط
enchainment	ارتباط
connection	ارتباط
link	ارتباط
relationship	ارتباط
relationships	ارتباط
relation	ارتباط
direct relationship	ارتباط مستقیم
communicates	ارتباط گرفتن
juxtaposition	ارتباط اجباری
intercom	ارتباط داخلی
disaffiliation	عدم ارتباط
intercoms	ارتباط داخلی
communication	ارتباط و مخابرات
tie-ins	ارتباط دادن
communication theory	نظریه ارتباط
communication network	شبکه ارتباط
log on	برقراری ارتباط
communicability	ارتباط پذیری
log off	قطع ارتباط
log in	برقراری ارتباط
correlation	ارتباط داشتن
telecommunications	ارتباط از دور
telecommunications	ارتباط تلگرافی
communicate	ارتباط گرفتن
communicable	قابل ارتباط
background communication	ارتباط پس زمینه
data communication	ارتباط داده ها
inverse relationship	ارتباط معکوس
tie-ins	وسیله ارتباط
intercommunication	ارتباط داخلی
arithmetic relation	ارتباط محاسباتی
conversational interaction	ارتباط محاورهای
inaccessibility	ارتباط ناپذیری
agency of communications	منبع ارتباط
connexion	ارتباط اتصال
extraneousness	عدم ارتباط
communicated	ارتباط گرفتن
association coefficient	ضریب ارتباط
asynchronous commuinication	ارتباط ناهمزمان
attachment plug	دوشاخه ارتباط
intercommunion	ارتباط مشترک
disconnectedly	بدون ارتباط
disconnection	قطع ارتباط
disjointedness	عدم ارتباط
bond	ارتباط چسب
tie in	ارتباط دادن
tie in	وسیله ارتباط
tie-in	ارتباط دادن
tie-in	وسیله ارتباط
cryptocommunication	ارتباط رمز
connects	ارتباط رخها
trunk line cable	کابل ارتباط
visual communication	ارتباط بصری
relevancy	ربط ارتباط
relational	ارتباط شرح
put through	ارتباط پیداکردن
wire communication	ارتباط با سیم
one sided communication	ارتباط یکسویه
telephone communication	ارتباط تلفنی
selective signalling	ارتباط مخصوص
wire	ارتباط باسیم
wires	ارتباط باسیم
synchronous communication	ارتباط همزمان
connect	ارتباط رخها
subcontrariety	ارتباط قیاسی
communications	ارتباط و مخابرات
telecommunication	ارتباط دوربرد
signal communications	ارتباط و مخابرات
mitwelt	ارتباط با همنوع
communicability	قابلیت ارتباط
login	قطع ارتباط
logging off	قطع ارتباط
logging in	برقراری ارتباط
log out	قطع ارتباط
inaccessible	ارتباط ناپذیر
association	پیوند ارتباط
associations	پیوند ارتباط
relevance	ربط ارتباط
extraneity	عدم ارتباط
mass communication	ارتباط جمعی
logout	قطع ارتباط
buffer	فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
BIM	نشانه مشخص کننده شروع رشته دادهای که روی دیسک درایو یا نوار ضبط شده است
aliens	دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
alien	دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
timeout	1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
pecking order <idiom>	راه ارتباط بایکدیگر
disconnect	قط ع ارتباط بین دو وسیله
disconnecting	قط ع ارتباط بین دو وسیله
disconnects	قط ع ارتباط بین دو وسیله
interlock	بهم ارتباط داشتن
cryptocommunication	ارتباط ومخابرات رمزی
tele communication	ارتباط دور برد
communicate	ارتباط برقرار کردن
combat liaison	ربط و ارتباط رزمی
mass media	وسایل ارتباط جمعی
interlocked	بهم ارتباط داشتن
interlocking	بهم ارتباط داشتن
interlocks	بهم ارتباط داشتن
telepathy	ارتباط افکار با یکدیگر
communication network	شبکه ارتباط و مخابرات
correlation	ارتباط همبسته کردن
linkages	اتصال وسیله ارتباط
linkage	اتصال وسیله ارتباط
disrelation	عدم ارتباط بی ارتباطی
liaising	ارتباط پیدا کردن
inconsequence	فقدان ارتباط منطقی
liaised	ارتباط پیدا کردن
incommunicado	بدون وسایل ارتباط
landing signal officer	افسر ارتباط فرود
liaise	ارتباط پیدا کردن
liaises	ارتباط پیدا کردن
piezoelectric	ارتباط در بعضی موادکریستالی