Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
get up on the wrong side of the bed
<idiom>
از دنده چپ بلند شدن
Other Matches
ungear
از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
spur gear
دنده مهمیزی دنده خاردار
pinions
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinion
دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
rougher
دنده دنده کننده
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
sprocket
دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
stricter
یک دنده
drive
دنده
drives
دنده
costa
دنده
slat
دنده ها
slats
دنده ها
dependum
ته دنده
gears
دنده
gear
دنده
geared
دنده
strictest
یک دنده
rib
دنده
geap
دنده
spare ribs
سر دنده
strict
یک دنده
hard-nosed
یک دنده
cogwheel
چرخ دنده
worm gear
دنده مارپیچی
wheelwork
چرخ دنده
cramwheel
دنده کرامویل
chop
گوشت دنده
bendix
دنده بندیکس
cramwheel
دنده مخروطی
sheaths
تیزی دنده
sheath
تیزی دنده
bendix
دنده استارت
transmission case
جعبه دنده
stave
دنده بشکه
top radius
گردی سر دنده
bevel gear
دنده کرامویل
toothed wheel
چرخ دنده
worm gear
دنده مورب
reverse gear
دنده معکوس
reverse gears
دنده معکوس
bevel gear
دنده مورب
frame
دنده عرضی
steering gear
دنده سکان
steering gear
دنده فرمان
pinioning
جرخ دنده
pinion
جرخ دنده
french chop
گوشت دنده
spareribs
گوشت دنده
laticostate
دنده پهن
jackshaft
دنده دو در اتومبیل
jackshaft
دنده عقب
gear box
جعبه دنده
gear case
جعبه دنده
high speed
دنده سریع
gear cutter
دنده تراش
gear level
دسته دنده
pinions
جرخ دنده
low gear
دنده کندکن
external thread
دنده خارجی
spur gear
دنده ملخی
sprocket
دنده زنجیر
ribbed
دنده دار
grooved
دنده دار
timber
دنده عرضی
gearshifts
میله دنده
shifting lever
دسته دنده
dependum angle
زاویه ته دنده
drive mechanism
جعبه دنده
planetary gear
دنده خورشیدی
pinwheel
چرخ دنده
gearshifts
دنده عوض کن
gearshift
دنده عوض کن
gearshift
میله دنده
gear wheel
چرخ دنده
geared
جعبه دنده
gears
چرخ دنده
stick shift
دسته دنده
cross-rib
دنده ی قوس
longitudinal
دنده طولی
gears
جعبه دنده
gearbox
جعبه دنده
gearboxes
جعبه دنده
gearing
جعبه دنده
transmissions
جعبه دنده
transmission
جعبه دنده
threads
دنده پیچ
thread
دنده پیچ
gear
جعبه دنده
gearwheels
چرخ دنده ها
cogwheels
چرخ دنده ها
cog wheels
چرخ دنده ها
cogged wheels
چرخ دنده ها
gearwheel
چرخ دنده
geared
چرخ دنده
cog
[cogwheel]
چرخ دنده
cog wheel
چرخ دنده
cogged wheel
چرخ دنده
ratchet
دنده جغجغه ای
gear
چرخ دنده
cogs
دنده چرخ
rib
دنده میله
cog
دنده چرخ
rib
گوشت دنده
gear wheels
چرخ دنده ها
reduction gear
چرخ دنده کاهنده
bevel gearing
گیربکس دنده مخروطی
worm wheel
دنده کرمی شکل
geared
پوشش دنده دار
magnetic gear shift
دسته دنده مغناطیسی
bevel gear drive
جعبه دنده مخروطی
gear
پوشش دنده دار
pinions
دنده هرزه گرد
differential gear
دنده عقب اتومبیل
bevel gear
چرخ دنده مخروطی
rib
دنده دار کردن
spare ribs
گوشت دنده با استخوان
pair of gears
زوج چرخ دنده
gear shift
دسته دنده اتومبیل
gear lever
دسته دنده اتومبیل
gear stick
دسته دنده اتومبیل
driving gear
چرخ دنده محرک
rachet
ضامن چرخ دنده
quick change gearbox
جعبه دنده نورتون
eight speed gear drive
گیربکس هشت دنده
precostal
واقع در پیش دنده ها
planetary gear
چرخ دنده سیارهای
planetary gear
جعبه دنده خورشیدی
worm wheel
چرخ دنده حلزونی
riblet
انتهای دنده گوسفند
pinions
چرخ دنده جناحی
pinioning
دنده هرزه گرد
gear change box
جعبه تعویض دنده
worm gear
چرخ دنده حلزونی
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
gear friction
اصطکاک چرخ دنده
high gear
دنده قوی خودرو
gear in
درگیری دو چرخ دنده
gear quadrant
ماهک جعبه دنده
spiral gear
چرخ دنده حلزونی
helical gear
چرخ دنده حلزونی
he broke his rib or something
دنده منده اش شکست
gear ratio
نسبت چره دنده ها
gear transmission ratio
نسبت دنده گیربکس
hoisting gear
چرخ دنده بالابر
gear case
پوسته جعبه دنده
pinion
دنده هرزه گرد
pinion
چرخ دنده جناحی
four gear drive
گیربکس چهار دنده
wracks
چرخ دنده دار
wracked
چرخ دنده دار
racks
چرخ دنده دار
gear assembly
مجموعه چرخ دنده ها
racked
چرخ دنده دار
rack
چرخ دنده دار
it serves him right
دنده اش هم نرم شود
inside thread
دنده داخلی قلاویز
gear box
جعبه دنده گیرباکس
pull gear
چرخ دنده بالابر
gearbox position
وضعیت جعبه دنده
compasition gear
چرخ دنده مرکب
ratchets
ضامن چرخ دنده
ratchet
ضامن چرخ دنده
nut
چرخ دنده ساعت
contact backlash
دنده کور تماس
controlled stick steering
دسته دنده خودکار
grub screw
میله دنده دار
rib
هرچیز شبیه دنده
pinioning
چرخ دنده جناحی
step up gear
چرخ دنده افزاینده
starter gear ring
چرخ دنده استارتر
sun gear
چرخ دنده خورشیدی
steering gear
جعبه دنده فرمان
gears
پوشش دنده دار
short ribs
گوشت با استخوان دنده
cross-springer
[دنده اریب در طاق]
transmission oil
روغن جعبه دنده
transmission grease
گریس جعبه دنده
transmission gear
چرخ دنده انتقال
crown gear
چرخ دنده محدب
tricostate
سه دندهای دارای سه دنده
tumble gear
چرخ دنده واسطه
sawtooth wave
موج دنده ارهای
rib
تکه گوشت دنده دار
throwin
در دنده انداختن تزریق کردن
fixie bicycle
[fixie , one-gear bike without brakes]
دوچرخه تک دنده
[با چرخ آزاد]
crank gear
چرخ دنده سر میل لنگ
aircraft arresting gear
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
gearbox flange
لبه برامده جعبه دنده
transmission ratio
نسبت تبدیل جعبه دنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com