English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
harness horse اسب مخصوص ارابه رانی
Other Matches
harness racing ارابه رانی تک اسبه
harness race مسابقه ارابه رانی
matinee مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes مسابقه ارابه رانی در روز
matinees مسابقه ارابه رانی در روز
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
hobbles وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
sloop ارابه مخصوص حمل الوار
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
silks ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
gaiting strap تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
cars ارابه
wagonŠetc ارابه
carted ارابه
chariots ارابه
carting ارابه
carts ارابه
car ارابه
quadriga ارابه
cart ارابه
sloop با ارابه
chariot ارابه
pushcarts ارابه دستی
cart crossing گذرگاه ارابه
pushcart ارابه دستی
handcarts ارابه دستی
handcart ارابه دستی
hand cart ارابه دستی
chariot ارابه جنگی
water car ارابه اب فروشان
water car ارابه اب پاش
charioteer ارابه ران
tumbrel or bril ارابه کودبر
charioteers ارابه ران
tram car ارابه پس بند
chariots ارابه جنگی
go devil ارابه دستی
waggon ارابه بارکش
car man ارابه ران
caisson ارابه ارتشی
car ارابه جنگی
landing gear ارابه فرود
cars ارابه جنگی
mail cart ارابه پستی
auriga ارابه ران
aurigae ارابه ران
undercarriages ارابه فرود
wagons ارابه بارکش
wagon ارابه بارکش
waggons ارابه بارکش
caisson ارابه دوچرخه
carriageway راه ارابه رو
undercarriage ارابه فرود
under carriage ارابه فرود
carriageways راه ارابه رو
joltwagon گاری یا ارابه پرتکان
roadways راه ارابه رو شوسه
roadway راه ارابه رو شوسه
sulky نوعی ارابه سنک
drive رانندگی ارابه مسابقهای
drives رانندگی ارابه مسابقهای
troika ارابه یا درشکه سه اسبه
wain ارابه سنگین و بزرگ
conditional race مسابقه مشروط با ارابه
dual carriageway راه ارابه رو دو خطی
dual carriageways راه ارابه رو دو خطی
capella الفا- ارابه ران
catch driver راننده اجیر ارابه
alpha aurigae الفا- ارابه ران
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
provisional driver راننده تازه کار ارابه
hackery ارابه هندی که کاونربرای راندن ان بکارمیبرند
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
oleo محور ضربه گیر ارابه فرود
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
cicycle ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
rani رانی
ranee رانی
femoral رانی
crural رانی
pants پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
set down معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
ground loop تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
dilly وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
travois ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
wheelchair ویلچر رانی
oarsmanship کرجی رانی
canoes قایق رانی
yachting قایق رانی
salaciousness شهوت رانی
oratorship سخن رانی
canoe قایق رانی
salacity شهوت رانی
repression واپس رانی
motoring اتومبیل رانی
ejection بیرون رانی
voluptuously باشهوت رانی
voluptuousness شهوت رانی
extrusion روزن رانی
wheelchairs ویلچر رانی
inguinal کشاله رانی
d. of a speech سخن رانی
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
extrudate محصول روزن رانی
pultrusion process فرایند کشش رانی
funeral oration سخن رانی برسرجنازه
salaciously از روی شهوت رانی
drive way مسیر اتومبیل رانی
ease all درکرجی رانی ایست
boats قایق رانی کردن
sailing orders دستور کشتی رانی
platforms سخن رانی کردن
platform سخن رانی کردن
boat قایق رانی کردن
pawn roller پیاده رانی شطرنج
pawn push پیاده رانی شطرنج
libidinously از روی شهوت رانی
inland navigation کشتی رانی در رودخانه ها
lectureships سمت سخن رانی
loxodromics کشتی رانی در خط مایل
magnetic potential نیروی مغناطیس رانی
lectureship سمت سخن رانی
sprinting مسابقه اتومبیل رانی
to go on the stump سخن رانی کردن
nautically از لحاظ کشتی رانی
aerostation کشتی رانی هوایی
auto drome پیست اتومبیل رانی
cabotage کشتی رانی ساحلی
auto racing مسابقه اتومبیل رانی
ox goad نیزه گاو رانی
innavigable غیرقابل کشتی رانی
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
to give a lecture سخن رانی کردن
regattas مسابقه کرجی رانی
seaworthy قابل کشتی رانی
shippable قابل کشتی رانی
regatta مسابقه کرجی رانی
shipping company شرکت کشتی رانی
retraction lock وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
car passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
loxodromic وابسته به کشتی رانی در خط مایل
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
coasting کشتی رانی در طول ساحل
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
oceanshipping روشهای کشتی رانی دراقیانوس
active emf نیروی برق رانی موثر
effective electromotive force نیروی برق رانی موثر
navigation river رودخانه قابل کشتی رانی
red flag پرچم قرمز اتومبیل رانی
Carpool هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
lift سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
ride [American E] سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
car passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
nose gear قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
divided landing gear ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
starter motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starting motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
circumnavigate دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
portolano راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
eloge سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
under در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under- در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
circumnavigation کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
icekhana اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
anti spin سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com