Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
anti federalist |
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند |
|
|
Other Matches |
|
american defense service medal |
نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391 |
democratic party |
یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است |
antinomian |
مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد |
monroe doctrine |
اصولی که مونرو رئیس جمهور امریکابه عنوان خط مشی سیاست خارجی امریکا به کنگره امریکا در سال 3281 اعلام کرد |
substantialize |
اساس دادن یا اساس پیدا کردن |
fourteen points |
طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد |
who |
چه شخصی چه اشخاصی |
who came? |
چه اشخاصی امدند |
base course |
لایه اساس قشر اساس |
who are your reference? |
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند |
interfaith |
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف |
advowee |
کسیکه حق دارد اشخاصی رابرای تصدی مقامات وقفی کلیسامعرفی کند |
czarism |
حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری |
hagiarchy |
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان |
During (in)the current year. |
درسال جاری |
In the year 2000… |
درسال 2000... |
in the a. year of |
درسال خجسته |
he was born in the year |
درسال 00000زائیده یامتولدشد |
in the a. year of |
درسال فرخنده فال |
antisocial |
مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع |
technocracies |
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند |
technocracy |
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند |
monestrous |
دارای یک مرحله فحلیت درسال |
autocracy |
حکومت مطلق حکومت استبدادی |
theocracy |
حکومت خدا حکومت روحانیون |
theocracies |
حکومت خدا حکومت روحانیون |
polyestrous |
دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال |
civicism |
اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری |
knight hospitaller |
کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد |
turnover |
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود |
the great exhibition |
نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد |
pandours or doors |
امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید |
home rule |
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم |
wage fund theory of wages |
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد |
french revolution |
انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد |
they were filfty at the outsid |
پنجاه تن بودند |
that woman was in keeping |
ان زن رانشانده بودند |
we were |
ایشان بودند ما بودیم |
he was meant for a soldier |
او برای سربازی در نظرگرفته بودند |
They were all alike. |
همه آنها یکی بودند. |
they attended the king |
ایشان درخدمت پادشاه بودند |
Burglars have broken in. |
دزد ها [با زور] آمده بودند تو. |
Those who attended the meeting. |
کسانیکه در جلسه حاضر بودند |
the price was not reasonable |
بهای گزافی بران گذاشته بودند |
The jewels were laid out beautifully. |
جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند |
The waves were mountain - high . |
موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند ) |
She did not show any interest in my problems, let alone help me. |
مشکلاتم برای او [زن] بی اهمیت بودند گذشته از کمک به من. |
There they were in all their finery. |
آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند. |
They were all dreesd in black. |
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند |
columbia |
امریکا |
America |
امریکا |
the room was seated for 00 |
جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند |
The soldier had been blinded in the war . |
چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند |
They were dressed all in black. |
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند |
the boxes were nested |
جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند |
therianthropic |
وابست به موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانور بودند |
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. |
بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند. |
heptarchical |
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی |
heptarchic |
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی |
America |
کشور امریکا |
un-American |
ناوابسته به امریکا |
innuits |
اسکیموهای امریکا |
innuit |
اسکیموهای امریکا |
pentagons |
ارتش امریکا |
Stars and Stripes |
پرچم امریکا |
the american public |
مردم امریکا |
pentagon |
ارتش امریکا |
reveal |
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد |
revealed |
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد |
The people wondered how the contraption worked. |
مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد. |
reveals |
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد |
to be too poor to afford a telephone line |
بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند. |
martial law |
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی |
pinxter flower |
گل صدتومانی مشرق امریکا |
bill of rights |
قانون اساسی امریکا |
grizzles |
خرس خاکستری امریکا |
grizzle |
خرس خاکستری امریکا |
United States of America |
ایالات متحده امریکا |
Fourth of July |
روز آزادی امریکا |
hudson seal |
خز موش صحرایی امریکا |
philodendron |
گل شیپوری پیچی امریکا |
lobo |
گرگ مغرب امریکا |
square dance |
رقص محلی امریکا |
marsh hen |
ابچلیک باتلاقی امریکا |
yankee doodle |
سرباز شمالی امریکا |
grizzling |
خرس خاکستری امریکا |
the big four |
امریکا و ایتالیااطلاق میشد |
floor leaders |
رهبران کنگره امریکا |
columbus |
کلمبوس کاشف امریکا |
paasche price index |
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری |
self- |
حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند |
minuteman |
داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند |
rationale |
اس اساس |
delusive |
بی اساس |
principium |
اس اساس |
element |
اساس |
elements |
اساس |
fundament |
اساس |
substantially |
در اساس |
vaporous |
بی اساس |
ill-founded |
بی اساس |
rootless |
بی اساس |
insubstatiality |
بی اساس |
groundsel |
اساس |
foundation |
اساس |
roots |
اساس |
root |
اساس |
pier foundation |
اساس پی |
bedrock |
اساس |
ground |
اساس |
chimeric |
بی اساس |
unfounded |
بی اساس |
fundamental |
اساس |
structures |
اساس |
structuring |
اساس |
nucleus |
اساس |
origin |
اساس |
origins |
اساس |
idlest |
بی اساس |
basis |
اساس |
subsistance |
اساس |
idles |
بی اساس |
structure |
اساس |
idled |
بی اساس |
idle |
بی اساس |
groundless |
بی اساس |
unsubstantiality |
بی اساس |
grass roots |
اساس |
cornerstone |
اساس |
unsubstantial |
بی اساس |
ill founded |
بی اساس |
cornerstones |
اساس |
nuclei |
اساس |
baseless |
بی اساس |
state hood |
حالت وشرایط ایالات امریکا |
red man |
هندی سرخ پوست امریکا |
iran u.s. claims tribunal |
دیوان دعاوی ایران و امریکا |
woodchuck |
موش خرمای کوهی امریکا |
conus armies |
ارتشهای مستقر در قاره امریکا |
congresswoman |
بانوی عضو کنگره امریکا |
high asia |
قسمت بلند و مرکزی امریکا |
antebellum |
قبل از جنگ داخلی امریکا |
ku klux klan |
سازمان سری ضدسیاهپوستان امریکا |
jeep |
اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا |
jeeps |
اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا |
steelhead |
ماهی ازاد شمال امریکا |
USA |
مخفف ایالات متحده امریکا |
american national red cross |
نشان صلیب سرخ امریکا |
american national standards institute |
موسسه ملی استانداردهای امریکا |
congresswomen |
بانوی عضو کنگره امریکا |
The singer and his staff commandeered the entire backstage area. |
خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند. |
blasts |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
eyestrings |
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد |
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions. |
زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند. |
blast |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
Unfounded rumours. |
شایعات بی اساس |
gossipry |
شایعات بی اساس |
ignore |
بی اساس دانستن |
there is nothing in it |
بی اساس است |
ignored |
بی اساس دانستن |
ignores |
بی اساس دانستن |
tittle-tattle |
شایعات بی اساس |
groundwork |
زمینه اساس |
element |
عنصر اساس |
ignoring |
بی اساس دانستن |
data origination |
اساس داده |
elements |
عنصر اساس |
groundlessly |
بطور بی اساس |
insubstantial |
بی اساس بیموضوع |
idle rumoues |
شایعات بی اساس |
foundation |
پی ریزی اساس |
corner stone |
بنیاد اساس |
corpus delicti |
اساس جرم |
tittle tattle |
شایعات بی اساس |
gossip |
شایعات بی اساس |
gossiped |
شایعات بی اساس |
corpus juris |
اساس قانون |
gossips |
شایعات بی اساس |
gossiping |
شایعات بی اساس |
whippoorwill |
مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا |
stars and bars |
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا |
tarheel |
اهل استان کارولینای شمالی امریکا |
tunica |
نام قبیلهای ازسرخ پوستان امریکا |
apache |
یکی از قبایل سرخ پوست امریکا |
water moccasin |
مار سمی ابزی جنوب امریکا |
v , device |
ارم مدال شجاعت ارتش امریکا |
texas |
استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا |
jabiru |
لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا |
department of state |
وزارت خارجه ایالات متحده امریکا |
willow oak |
بلوط برگ خنجری مشرق امریکا |
conus residents |
پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا |
New World |
نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا |
jack salmon |
اردک ماهی چشم سفید امریکا |
inkberry |
درخت خاص شمال شرق امریکا |
gold palm |
نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا |
galleta |
چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو |
fall back |
شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند |
demand processing |
پردازش بر اساس نیاز |
gossips |
شایعات بی اساس دادن |
bedding |
بنیاد و اساس هرکاری |