Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (2 milliseconds)
English
Persian
waiting-room
اطاق انتظار
waiting-rooms
اطاق انتظار
ante-rooms
اطاق انتظار
anteroom
اطاق انتظار
anterooms
اطاق انتظار
waiting room
اطاق انتظار
Other Matches
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
attends
انتظار کشیدن انتظار داشتن
attend
انتظار کشیدن انتظار داشتن
attending
انتظار کشیدن انتظار داشتن
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
waiting position
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
compartment marking
سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
expectancy
انتظار
anticipation
انتظار
expectations
انتظار
prospected
انتظار
prospecting
انتظار
prospects
انتظار
expectation
انتظار
ready line
خط انتظار
expectance
انتظار
expectantly
با انتظار
prospect
انتظار
waiting time
زمان انتظار
to look forward to
انتظار داشتن
to my great surprise
برخلاف انتظار من
in prospective
انتظار داشته
redezvous
محل انتظار
in prospect
انتظار داشته
anticipative
درحالت انتظار
wait state
حالت انتظار
wait state
وضعیت انتظار
wait time
زمان انتظار
inopinate
انتظار نداشته
bide
در انتظار ماندن
waiting-room
اتاق انتظار
beyond the pale
<idiom>
دوراز انتظار
rendezvous area
موضع انتظار
reception rooms
اتاق انتظار
anticipatory
در حال انتظار
waiting lists
لیست انتظار
waiting list
لیست انتظار
reception room
اتاق انتظار
in the cards
<idiom>
انتظار داشتن
expectative
مورد انتظار
expectancy table
جدول انتظار
ante-chamber
اتاق انتظار
lobbies
سالن انتظار
lobby
سالن انتظار
cooling period
زمان انتظار
expectancy chart
نمودار انتظار
error of expectation
خطای انتظار
standby
حالت انتظار
lobbied
سالن انتظار
standbys
حالت انتظار
probable
<adj.>
انتظار می رود
presumable
<adj.>
انتظار می رود
half pay
حق انتظار خدمت
estimated
<adj.>
انتظار می رود
anticipated
<adj.>
انتظار می رود
expected
<adj.>
انتظار می رود
aspiration level
سطح انتظار
sales expectations
فروش مورد انتظار
suit up
ذخیره در انتظار بازی
beyond one's expectation
مافوق انتظار کسی
anticipated inflation
تورم مورد انتظار
anticipated price
قیمت مورد انتظار
anticipated profit
سود مورد انتظار
tempo stroll variation
واریاسیون صبر و انتظار
to look forward to something
انتظار چیزی را داشتن
expected value
ارزش مورد انتظار
expected price
قیمت مورد انتظار
intended saving
پس انداز مورد انتظار
expected frequency
فراوانی مورد انتظار
one anxious week of waiting
یک هفته انتظار با نگرانی
likly
انتظار داشتنی مناسب
on deck
در انتظار نوبت شنا
in prospect
مورد انتظار
[در برنامه ]
point spread
امتیاز قابل انتظار
nonpay status
حالت انتظار خدمتی
means end expectation
انتظار وسیله- هدف
look forward
انتظار چیزی را داشتن
waited
انتظار کشیدن معطل شدن
wait
انتظار کشیدن معطل شدن
waits
انتظار کشیدن معطل شدن
hold forth
پیشنهاد کردن انتظار داشتن
fractional antedating goal response
خرده پاسخ انتظار هدف
intended investment
سرمایه گذاری مورد انتظار
awaiting aircraft availability
زمان انتظار درخط تعمیر
product life expectancy
عمر مورد انتظار محصول
speculating
انتظار سودو زیاد داشتن
speculates
انتظار سودو زیاد داشتن
speculated
انتظار سودو زیاد داشتن
awaited
منتظر شدن انتظار داشتن
await
منتظر شدن انتظار داشتن
to have arrived
[expected moment]
رسیدن
[به زمان انتظار رفته]
to look forward expectantly to the future
با انتظار به آینده نگاه کردن
profiteer
فردیکه انتظار سودزیاد دارد
profiteers
فردیکه انتظار سودزیاد دارد
par for the course
<idiom>
تنها چیزیکه انتظار داشته
promise
نوید انتظار وعده دادن
promises
نوید انتظار وعده دادن
awaiting
منتظر شدن انتظار داشتن
expects
انتظار داشتن منتظر بودن
expecting
انتظار داشتن منتظر بودن
expected
انتظار داشتن منتظر بودن
expect
انتظار داشتن منتظر بودن
awaits
منتظر شدن انتظار داشتن
speculate
انتظار سودو زیاد داشتن
central tendency
احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
a further 50 are in prospect
۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند
cabstand
[American E]
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
taxi stand
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
taxi rank
[British E]
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
I look forward to receiving your reply.
من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
envisaging
انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
queuing theory
نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
envisaged
انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisage
انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisages
انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
deliver the goods
<idiom>
موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
ready cap
حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز
lounger
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
get away with murder
<idiom>
انجام کاری خیلی بد بدون انتظار تنبیه را داشتن
Perhaps you are waiting for the plums fall into your mouth.
لابد انتظار داری که لقمه را بجوند ودهانت بگذارند
offices
اطاق
room
اطاق
rooms
اطاق
roommate
هم اطاق
roommates
هم اطاق
chamber
اطاق
house room
اطاق
office
اطاق
chambers
اطاق
ground
[British]
[floor]
کف اطاق
floor
کف اطاق
chum
هم اطاق
chums
هم اطاق
floor
کف اطاق
floored
کف اطاق
floors
کف اطاق
cock loft
اطاق زیرشیروانی
cleaning room
اطاق شستشو
coding room
اطاق رمز
combustion chamber
اطاق انفجار
combustion chamber
اطاق خرج
trick wheel
اطاق اسکان
the f. of a room
اثاثیه اطاق
damp room
اطاق نمناک
buffer chamber
اطاق خرج
cloak room
اطاق رختکن
chamber of commerce
اطاق بازرگانی
combat information center
اطاق عملیات
cargo compartment
اطاق بار
carbody
اطاق اتومبیل
studios
اطاق مطالعه
triclinium
اطاق نهارخوری
chamber of commerce
اطاق تجارت
chambered
اطاق دار
camarilla
اطاق کوچک
drive's cab
اطاق راننده
dumb chamber
اطاق بی روزنه
reaction chamber
اطاق واکنش
range house
اطاق انبارمیدان
radome
اطاق رادار
wardroom
اطاق افسران
pilot house
اطاق سکان
keeping room
اطاق نشیمن
picture gallery
اطاق نقاشی
parlor
اطاق پذیرایی
parlor
اطاق نشیمن
operating stand
اطاق هدایت
palor
اطاق نشیمن
heating chamber
اطاق گرمکن
guardroom
اطاق کشیک
fumatorium
اطاق بخار
dwelling room
اطاق نشیمن
enfilade
یک رشتهء اطاق
test room
اطاق ازمایش
snuggery
اطاق خلوت
roundhouse
اطاق عقبی
wardership
اطاق زندانبان
room no
اطاق شماره 3
room lighting
روشنایی اطاق
flighty deck
اطاق پرواز
ready room
اطاق توجیه
fumatorium
اطاق دودی
palor
اطاق پذیرایی
cabins
اطاق کوچک
car
اطاق اسانسور
cars
اطاق اسانسور
guest chamber
اطاق مهمان
guest room
اطاق مهمان
guest-room
اطاق مهمان
offices
اطاق دفتر
guest-rooms
اطاق مهمان
office
اطاق دفتر
attics
اطاق زیرسقف
operating rooms
اطاق عمل
cabin
اطاق کوچک
antechambers
اطاق کفش کن
antechamber
اطاق کفش کن
garrets
اطاق زیرشیروانی
clearing house
اطاق پایاپای
garret
اطاق زیرشیروانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com