Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (12 milliseconds)
English
Persian
fore cabin
اطاق جلو کشتی
Search result with all words
berth
اطاق کشتی لنگرگاه
berthed
اطاق کشتی لنگرگاه
berthing
اطاق کشتی لنگرگاه
berths
اطاق کشتی لنگرگاه
companion way
پلگان اطاق کشتی
dead light
روزنهای که اطاق کشتی راازطوفان حفظ میکند
pilothouse
اطاق دیدبانی کشتی
radio guard
نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
round house
بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
ward room
اطاق افسران در کشتی جنگی
Other Matches
compartment marking
سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
chum
هم اطاق
chums
هم اطاق
floored
کف اطاق
floor
کف اطاق
room
اطاق
rooms
اطاق
chambers
اطاق
floors
کف اطاق
offices
اطاق
floor
کف اطاق
house room
اطاق
ground
[British]
[floor]
کف اطاق
chamber
اطاق
roommate
هم اطاق
office
اطاق
roommates
هم اطاق
prows
کشتی عرشه کشتی
prow
کشتی عرشه کشتی
studios
اطاق مطالعه
pilot house
اطاق سکان
picture gallery
اطاق نقاشی
ready room
اطاق توجیه
carbody
اطاق اتومبیل
camarilla
اطاق کوچک
cars
اطاق اسانسور
car
اطاق اسانسور
studio
اطاق مطالعه
parlor
اطاق پذیرایی
operating rooms
اطاق عمل
waiting-room
اطاق انتظار
roundhouse
اطاق عقبی
buffer chamber
اطاق خرج
automobile body
اطاق اتومبیل
snuggery
اطاق خلوت
bed room
اطاق خواب
palor
اطاق نشیمن
clearing house
اطاق پایاپای
test room
اطاق ازمایش
auto body
اطاق اتومبیل
operating room
اطاق عمل
waiting-rooms
اطاق انتظار
radome
اطاق رادار
range house
اطاق انبارمیدان
reaction chamber
اطاق واکنش
room lighting
روشنایی اطاق
room no
اطاق شماره 3
the f. of a room
اثاثیه اطاق
clearing houses
اطاق پایاپای
combustion chamber
اطاق خرج
cock loft
اطاق زیرشیروانی
flighty deck
اطاق پرواز
coding room
اطاق رمز
parlours
اطاق پذیرایی
parlours
اطاق نشیمن
parlour
اطاق پذیرایی
parlour
اطاق نشیمن
parlors
اطاق پذیرایی
parlors
اطاق نشیمن
enfilade
یک رشتهء اطاق
dwelling room
اطاق نشیمن
centres
داربست اطاق
chamber
اطاق خرج
wheelhouses
اطاق سکان
wheelhouse
اطاق سکان
damp room
اطاق نمناک
gallery
اطاق موزه
galleries
اطاق موزه
chambers
اطاق خرج
combat information center
اطاق عملیات
drive's cab
اطاق راننده
dumb chamber
اطاق بی روزنه
living rooms
اطاق نشیمن
living room
اطاق نشیمن
dressing rooms
اطاق رخت کن
keeping room
اطاق نشیمن
chamber of commerce
اطاق تجارت
combustion chamber
اطاق انفجار
chamber of commerce
اطاق بازرگانی
guest-rooms
اطاق مهمان
guest-room
اطاق مهمان
guest room
اطاق مهمان
guest chamber
اطاق مهمان
operating stand
اطاق هدایت
cargo compartment
اطاق بار
palor
اطاق پذیرایی
chambered
اطاق دار
dining rooms
اطاق نهارخوری
dressing room
اطاق رخت کن
cloak room
اطاق رختکن
anterooms
اطاق انتظار
anteroom
اطاق انتظار
ante-rooms
اطاق انتظار
fumatorium
اطاق دودی
fumatorium
اطاق بخار
cleaning room
اطاق شستشو
guardroom
اطاق کشیک
heating chamber
اطاق گرمکن
dining room
اطاق نهارخوری
parlor
اطاق نشیمن
drafted
اطاق بار
drawing rooms
اطاق پذیرایی
waiting room
اطاق انتظار
drawing room
اطاق پذیرایی
lavatory
اطاق دستشویی
lavatories
اطاق دستشویی
cabins
اطاق کوچک
triclinium
اطاق نهارخوری
cabin
اطاق کوچک
parquet
اجرچوبی کف اطاق
wards
اطاق جدا
courtroom
اطاق دادگاه
courtrooms
اطاق دادگاه
offices
اطاق دفتر
drafts
اطاق بار
gas chambers
اطاق خرج
gas chambers
اطاق گاز
gas chamber
اطاق خرج
wardroom
اطاق افسران
wardership
اطاق زندانبان
gas chamber
اطاق گاز
cabinets
اطاق کوچک
cabinet
اطاق کوچک
office
اطاق دفتر
trick wheel
اطاق اسکان
ward
اطاق جدا
bedrooms
اطاق خواب
bedroom
اطاق خواب
antechambers
اطاق کفش کن
bodies
اطاق اتوبوس
draft
اطاق بار
antechamber
اطاق کفش کن
garrets
اطاق زیرشیروانی
garret
اطاق زیرشیروانی
body
اطاق اتوبوس
attic
اطاق زیرسقف
attics
اطاق زیرسقف
flooring
فرش کف اطاق
schoolroom
اطاق درس
sleeping room
اطاق خواب
schoolrooms
اطاق درس
cronies
رفیق موافق هم اطاق
attic
اطاق زیر شیروانی
punch room
اطاق منگنه زنی
turbolence chamber
اطاق جریان گردابی
The length and width of a room
طول و عرض اطاق
attics
اطاق زیر شیروانی
I slipped into the room .
یواشکی وارد اطاق شد
cryptoguard
نگهبان اطاق رمز
caboose
اطاق کارگران قطار
pressroom
اطاق ماشین چاپ
boudoirs
اطاق کوچک مخصوص زن
poolroom
اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
In the dark corner of the room .
در گوشه تاریک اطاق
buffer
دافع اطاق خرج
cockpits
اطاق فرمان در هواپیما
playhouse
اطاق بازی بچه
presence chamber
اطاق بار یا پذیرایی
crony
رفیق موافق هم اطاق
playhouse
اطاق عروسک بچه
playhouses
اطاق عروسک بچه
news room
اطاق روزنامه خوانی
lofts
اطاق نزدیک سقف
dining room
اطاق ناهار خوری
hardening room
اطاق سخت گردانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com