Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
biographical intelligence
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
Other Matches
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
characterization
نوشتن بیوگرافی افراد
biographical information blank form
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
frictional unemployment
اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
oral trade test
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
target indications
اطلاعات مربوط به هدف
teachnical information
اطلاعات فنی مربوط به یک وسیله
americana
اطلاعات و حقایق مربوط بامریکا
financial data
اطلاعات مربوط به امور مالی
title block
قسمت مربوط به درج اطلاعات
cryptorelated informations
اطلاعات مربوط به مکاتبات رمزی
circuit
اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
circuits
اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
seadata
اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
groups
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
electromagnetic profile
مجموعه اطلاعات مربوط به وسایل الکترومانیتکی والکترونیکی و رادار
overlap tell
رله اطلاعات مربوط به هدف یا دشمن به ایستگاههای مجاور
titling strip
قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
information box
قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
flowchart text
اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
american civilian internee information
قسمت اطلاعات مربوط به غیرنظامیان بازگشته ازسرزمین دشمن به امریکا
A to Z
کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
cultivation
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
feedback
اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
biography
بیوگرافی
biographies
بیوگرافی
characterization
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
grangerize
بیوگرافی چیزی رانوشتن
forking
پوشهای که فایل فایلهای سیستم و اطلاعات مربوط به یک فایل یا برنامه کاربردی است
fork
پوشهای که فایل فایلهای سیستم و اطلاعات مربوط به یک فایل یا برنامه کاربردی است
headers
اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
header
اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
battery of tests
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
trooped
افراد
troop
افراد
enlistedman
افراد
personnel
افراد
enlisted personnel
افراد
men
افراد
trooping
افراد
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
enlistee
افراد داوطلب
enlisted personnel
طبقه افراد
packed out
پر و مملو از افراد
service club
باشگاه افراد
top-level
افراد عالیرتبه
platoons
جوخهء افراد
filler personnel
افراد جایگزینی
personnel status
وضع افراد
category
طبقه افراد
cognoscenti
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
liberty men
افراد مرخصی
equal status persons
افراد همپایه
platoon
جوخهء افراد
head count
جمع افراد
head counts
جمع افراد
withindoors
افراد داخل
roll call
نامیدن افراد
army deposit fund
پس انداز انفرادی افراد
avast
افراد به جای خود
play the field
<idiom>
با افراد مختلفی قرارگذاشتن
family size
تعداد افراد خانواده
condemning
محکوم کردن افراد
swallow one's pride
<idiom>
متواضع کردن افراد
top-level
توسط افراد عالیرتبه
transfer station
محل انتقال افراد
commando
افراد نیروی مخصوص
transfer station
محل اعزام افراد
favouritism
افراد مورد توجه
aptitude area
حیطه قابلیت افراد
dependents
افراد تحت تکفل
the common wealth of learning
افراد اهل علم
coachload
افراد سوار بر درشکه
commandos
افراد نیروی مخصوص
condemn
محکوم کردن افراد
bachelor quarters
منازل افراد مجرد
morale
روحیه افراد مردم
billet slip
لوحه اسکان افراد
troops
افراد قسمتها سربازان
condemns
محکوم کردن افراد
receptee
افراد مورد پذیرش
personnel monitoring
بازرسی بدنی از افراد
billet slip
کارت محلهای افراد
posse comitatus
دسته افراد پلیس
close station
افراد بدو مرخص
cimmerian
افراد کشور فلمات
noncombatant
افراد غیر نظامی
part owners
افراد شریک المال
target audience
افراد مورد نظر
rouse out
بیدار کردن افراد
special olympics
المپیک افراد استثنایی
personal error
خطاهای انفرادی افراد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
people sniffer
رادار کشف افراد دشمن
huddle
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
leatherneck
جزو افراد تفنگداران دریایی
life line
طناب اتصال افراد به یکدیگر
lockstep
پیشروی افراد پشت سریکدیگر
huddles
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddled
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
personal salute
مراسم سلام افراد برجسته
whom it may concern
برای اطلاع افراد ذیربط
aptitude area
حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
personal salute
تیر سلام برای افراد
posses
دسته افراد پلیس جماعت
roll call
حاضر و غایب کردن افراد
Applicants flooded in.
سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
Certain notorious ( dubious ) characters .
عده افراد معلوم الحال
chartered
بین افراد دلالت کند
charters
بین افراد دلالت کند
chartering
بین افراد دلالت کند
sociometry
سنجش روابط افراد جامعه
posse
دسته افراد پلیس جماعت
rotation
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
IMA
قالب ها و خصوصیات افراد است
charter
بین افراد دلالت کند
troop housing
کوی درجه داران یا افراد
intransit strenth
افراد در حال حرکت یا انتقال
huddling
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
assembly
محل بسیج افراد احتیاط
preference blank
دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
human machine interface
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
lunatic fringe
افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
intermarriage
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
CSE
آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
atomistic evalution
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
split ticket
<idiom>
انتخاب افراد سیاسی برای رای
character guidance
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
conference
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
oligrachy
حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
oligopoly
تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
intermarried
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
queues
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queueing
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queued
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queue
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
buzzword
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
conferences
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
pit crew
افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
zouave
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
intermarry
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
enlisted
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
an infinite verb
فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
longtour area
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com