English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
meteorological data اطلاعات هواسنجی
Other Matches
rabal روش تعیین اوضاع جوی به وسیله بالنهای هواسنجی روش استفاده از پیامهای هواسنجی
aerometry هواسنجی
meteorological هواسنجی
meteorology هواسنجی
meteorological data عناصر هواسنجی
meteorological message پیام هواسنجی
meteorological مربوط به هواسنجی
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
radiosonde دستگاه رادیو سوند هواسنجی
aerometeorograph دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
rawinsonde دستگاه راوین رادار هواسنجی
radiosonde بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
horizontal clock system طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
pibal دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
witting اطلاعات
intelligence اطلاعات
[pieces of] information اطلاعات
data اطلاعات
information اطلاعات
counterintelligence ضد اطلاعات
information system سیستم اطلاعات
information theory نظریه اطلاعات
intelligence اطلاعات نظامی
information source منبع اطلاعات
information service خدمات اطلاعات
information science علم اطلاعات
dissemination پخش اطلاعات
data processing امایش اطلاعات
data processing پرورش اطلاعات
intelligence department اداره اطلاعات
secret اطلاعات سری
intelligence data عناصر اطلاعات
intelligence annex پیوست اطلاعات
instruction pipeline کانال اطلاعات
inquiry office دفتر اطلاعات
secrets اطلاعات سری
input information اطلاعات ورودی
input information اطلاعات اولیه
data processing تهیه اطلاعات
information unit واحد اطلاعات
information technology تکنولوژی اطلاعات
information transmission انتقال اطلاعات
information revolution تحول اطلاعات
intelligence estimate براورد اطلاعات
information retrieval بازیابی اطلاعات
essential elements of information عناصراصلی اطلاعات
combatintelligence اطلاعات رزمی
critical intelligence اطلاعات مهم
departmental intelligence اطلاعات اداری
critical intelligence اطلاعات حیاتی
data base مبنای اطلاعات
data communication انتقال اطلاعات
defense information اطلاعات دفاعی
defense information اطلاعات نظامی
data element عناصر اطلاعات
data item جزئیات اطلاعات
data input اطلاعات ورودی
filter center مرکزتوزیع اطلاعات
combat intelligence اطلاعات رزمی
financial data اطلاعات مالی
information processing پردازش اطلاعات
information explosion انفجار اطلاعات
information مفروضات اطلاعات
data bank بانک اطلاعات
information center مرکز اطلاعات
data banks بانک اطلاعات
assistant chief of staff,g (intelligenc معاونت اطلاعات
information bureau دفتر اطلاعات
basic data اطلاعات اولیه
budget data اطلاعات بودجه
genetic information اطلاعات وراثتی
flow of information گردش اطلاعات
data element جزئیات اطلاعات
information on demand اطلاعات با تقاضا
wrong information اطلاعات نادرست
weather intelligence اطلاعات هواشناسی
technical data اطلاعات فنی
tactical intelligence اطلاعات جنگی
tactical intelligence اطلاعات تاکتیکی
stationary information اطلاعات لایتغیر
spial officer افسرتجسس و اطلاعات
spial کسب اطلاعات
disinformation اطلاعات دورغ
Ministry of Information . وزارت اطلاعات
communication عبور اطلاعات
false information اطلاعات نادرست
information sheet برگه اطلاعات
handout برگه اطلاعات
information office دفتر اطلاعات
information desk میز اطلاعات
keep up with the news <idiom> حفظ اطلاعات
info مخفف اطلاعات
marketing intelligence اطلاعات بازاریابی
military intelligence اطلاعات نظامی
pemican اطلاعات خلاصه
intelligence service قسمت اطلاعات
ministry of information وزارت اطلاعات
intelligence service اداره اطلاعات
ir بازیابی اطلاعات
logistical data اطلاعات لجستیکی
leakage of information نشت اطلاعات
pemmican اطلاعات خلاصه
perfect information اطلاعات کامل
public information اطلاعات عمومی
intelligence office دفتر اطلاعات
records available اطلاعات موجود
intelligence journal دفتریادداشت اطلاعات
spacial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
pieces of information چندها تکه اطلاعات
spatial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
charge coupled device حافظه با اطلاعات چرخان
oral information اطلاعات گفتاری [شفاهی]
displaying نشان دادن اطلاعات
communicate انتقال اطلاعات به کسی
communicated انتقال اطلاعات به کسی
communicates انتقال اطلاعات به کسی
direct access دسترسی مستقیم به اطلاعات
informative حاوی اطلاعات مفید
up to date حاوی اخرین اطلاعات
almanacs نشریهء اطلاعات عمومی
almanacks نشریهء اطلاعات عمومی
up-to-date حاوی اخرین اطلاعات
display نشان دادن اطلاعات
displayed نشان دادن اطلاعات
displays نشان دادن اطلاعات
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
almanac نشریهء اطلاعات عمومی
hidden information اطلاعات پنهان کرده
a few scraps of information یک خرده اطلاعات [ناکافی]
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
inputted داده ها اطلاعات ورودی
thesaurus قاموس مجموعه اطلاعات
thesauruses قاموس مجموعه اطلاعات
input داده ها اطلاعات ورودی
intelligence collection جمع اوری اطلاعات
information providers تهیه کنندگان اطلاعات
information processing center مرکز پردازش اطلاعات
information processing carriculum دوره پردازش اطلاعات
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
random access دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
intelligence journal دفتر روزنامه اطلاعات
information approach روش کسب اطلاعات
information and storage and retrieval ذخیره و بازیابی اطلاعات
sciolistic دارای اطلاعات سطحی
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
personal data sheet برگه اطلاعات فردی
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
marginal data اطلاعات حاشیهای نقشه
market information اطلاعات و دادههای بازار
massage accounting ثبت اطلاعات پیام ها
non volatile ما میتواند اطلاعات را برگرداند.
norton si اطلاعات سیستم نورتن
office information system سیستم اطلاعات اداری
overlap tell پوشش رله اطلاعات
overprint فهرنویسی کردن اطلاعات
information retrieval system سیستم بازیابی اطلاعات
general information data اطلاعات و امار عمومی
feed back بکارگیری اطلاعات حاصله
external data file فایل اطلاعات خروجی
Where is the information desk? میز اطلاعات کجاست؟
computer information system سیستم اطلاعات کامپیوتری
combat information center مرکز اطلاعات رزمی
columnar نمایش اطلاعات درستون ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com