English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
general information data اطلاعات و امار عمومی
Other Matches
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
fosdic دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکاربرده میشود تا اطلاعات پرسشنامههای اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتربخواند
vital statistics امار زاد و ولد و مرگ و میر امار حیاتی
public information اطلاعات عمومی
almanacs نشریهء اطلاعات عمومی
almanac نشریهء اطلاعات عمومی
almanacks نشریهء اطلاعات عمومی
quizmaster گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
oral trade test ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
quizmasters گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
public information اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
firewall سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
statistics امار
censuses امار
census امار
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
census of production امار سرشماری
bureaus of census اداره امار
necrology امار متوفیات
quantum statistics امار کوانتومی
descriptive statistics امار تشریحی
vital statistics امار حیاتی
mathematical statistics امار ریاضی
demography امار نگاری
statistics شاخص امار
statistically از روی امار
statisticians امار شناس
descriptive statistics امار توصیفی
statistician امار شناس
records available امار دردست
inferential statistics امار استنباطی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
plant records امار تجهیزات کارگاه
multivariate statistics امار چند متغیری
vital statistics امار ثبت احوال
einstein bose statistics امار بوز- اینشتین
bose einstein statistics امار بوز- اینشتین
vital statistics امار مربوط به زندگی
utilization statistics امار بهره وری
time series data امار سریهای زمانی
fermi dirac statictics امار فرمی- دیراک
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
census office اداره امار و ثبت احوال
natimortality امار مرده زاییده شدگان
demographer متخصص امار گیری مردم
randomize بصورت امار تصادفی نشان دادن
registers ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
register ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
chart of attributes جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
census of production امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
econometrics کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
scientific socialism بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
common :عمومی
ecumenic عمومی
generals عمومی
universal عمومی
common عمومی
general porpose عمومی
commoners :عمومی
common user عمومی
commoners عمومی
commonest :عمومی
commonest عمومی
general عمومی
wider عمومی
outlined خط عمومی
outlines خط عمومی
outlining خط عمومی
widest عمومی
the public voice عمومی
public عمومی
hackneyed عمومی
rife عمومی
wide عمومی
outline خط عمومی
generic عمومی
popular عمومی
oecumenical عمومی
overt عمومی
dispensaries داروخانه عمومی
prevailing عمومی متداول
overheads هزینههای عمومی
general amnesty عفو عمومی
collective مشترک عمومی
general assembly مجمع عمومی
general cargo بار عمومی
dispensary داروخانه عمومی
uniform عمومی متحدالمال
uniforms عمومی متحدالمال
general damage خسارت عمومی
encyclic عمومی دوری
public order نظم عمومی
folkway احساسات عمومی
commonwealth ثروت عمومی
general concepts تدبیر عمومی
common user items اقلام عمومی
generalised عمومی کردن
generalises عمومی کردن
secularizes عمومی کردن
secularized عمومی کردن
secularised عمومی کردن
generalizes عمومی کردن
secularises عمومی کردن
secularising عمومی کردن
fourth estate مطبوعات عمومی
g/a خسارت عمومی
general act سند عمومی
secularizing عمومی کردن
amnesties عفو عمومی
burdens هزینه عمومی
folkway طرزفکر عمومی
generalising عمومی کردن
generalize عمومی کردن
general allotment اختصاصات عمومی
generalizing عمومی کردن
amnesty عفو عمومی
secularize عمومی کردن
general ability توانایی عمومی
burden هزینه عمومی
public relations روابط عمومی
general practitioner پزشک عمومی
collective call sign معرف عمومی
common grid شبکه عمومی
common hardware قطعات عمومی
public opinion افکار عمومی
common items قطعات عمومی
common labour کارگر عمومی
checkup معاینه عمومی
alameda گردشگاه عمومی
cameralistic science مالیه عمومی
vogue عمومی ورایج
latrine مستراح عمومی
central war جنگ عمومی
open house جشن عمومی
common language زبان عمومی
common nuisance اضرار عمومی
general election انتخابات عمومی
general elections انتخابات عمومی
general strikes اعتصاب عمومی
general strike اعتصاب عمومی
offices شغل عمومی
office شغل عمومی
public sector بخش عمومی
general requirements نیازهای عمومی
public nuisance مزاحمت عمومی
public nuisances مزاحمت عمومی
common parts قطعات عمومی
common purse وجوه عمومی
plebiscites اراء عمومی
common user خدمات عمومی
comulative action اثر عمومی
consolidated annuities دیون عمومی
bath-house حمام عمومی
commonwealths ثروت عمومی
counsel for the crown وکیل عمومی
prosecture وکیل عمومی
public schools مدارس عمومی
mass poverty فقر عمومی
public policy سیاست عمومی
public a وکیل عمومی
public affairs روابط عمومی
public amnsement نمایشگاه عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com