English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
English Persian
fabler افسانه گو ناقل
Other Matches
mythopoeia افسانه سازی رواج افسانه
transporters ناقل
story teller ناقل
transferor ناقل
conveyer ناقل
vehicle ناقل
conveyor ناقل
transporter ناقل
vehicles ناقل
passant ناقل
tellers ناقل
teller ناقل
porter ناقل امراض
porters ناقل امراض
insect vectors حشرات ناقل بیماری
anopheles که ناقل میکرب مالاریا میباشد
pickup دستگاه برقی ناقل صدای گرامافون
bussed رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
buses رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussing رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bused رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bus رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busing رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
gene عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
vasectomies عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomy عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
fictions افسانه
legend افسانه
figment افسانه
figments افسانه
myth افسانه
myths افسانه
legendry افسانه
tales افسانه
legends افسانه
fable افسانه
replete with fables پر از افسانه
fables افسانه
romance افسانه
romances افسانه
make believe افسانه
tale افسانه
fiction افسانه
make-believe افسانه
mythos افسانه
mythus افسانه
story teller افسانه نویس
mythically افسانه وار
mythographer افسانه نگار
fabulousness افسانه بودن
fictionist افسانه نویس
mythography افسانه نویسی
mythoppetic افسانه خبر
mythologist افسانه شناس
mythomania افسانه بافی
paladin پهلوان افسانه یی
mythopocic افسانه ساز
mythopoeia ایجاد افسانه
fabulize افسانه گفتن
fabulist افسانه نویس
fabrication افسانه بافی
mythology افسانه شناسی
fabled افسانه مانند
science fiction افسانه علمی
fabler افسانه نویس
mythical افسانه امیز
confabulation افسانه بافی
fabliau افسانه موزون
fabulation افسانه بافی
story teller افسانه گو حکایت نویس
mythopoet شاعر افسانه نویس
to pull افسانه جعل کردن
fabulous افسانه وار مجهول
yarns افسانه پردازی کردن
fictionalized بصورت افسانه دراوردن
yarn افسانه پردازی کردن
fictionalised بصورت افسانه دراوردن
fictionalises بصورت افسانه دراوردن
fictionalising بصورت افسانه دراوردن
fictionize بصورت افسانه دراوردن
mythologize بصورت افسانه در اوردن
fabulously بشکل افسانه یا دروغ
fictionalizing بصورت افسانه دراوردن
fictionalizes بصورت افسانه دراوردن
fictionalize بصورت افسانه دراوردن
demythologize از صورت افسانه بیرون اوردن
euhemerism اساس تاریخی برای افسانه ها
yarns الیاف داستان افسانه امیز
folklike شبیه افسانه ها وعادات محلی
folkish شبیه افسانه هاوعادات محلی
yarn الیاف داستان افسانه امیز
mythicize بصورت افسانه یا اسطوره دراوردن
mythologically از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
mythologer متخصص علم الاساطیر افسانه شناس
Oedipus ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
tsetse مگس تسه تسه ناقل تریپانوزوم
lore فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
verism رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
phoenix مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
declaration of trust افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com