Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
handicap
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
Other Matches
free handicap
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
bisque
امتیاز تعادلی که زمان استفاده از ان به عهده بازیگراست
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
magic number
امتیاز لازم برای قهرمانی
try for point
تلاش برای کسب امتیاز
One point for you.
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
boundary
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
hand
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
match point
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
handing
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundaries
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
match points
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
carried
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carrying
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
rugby point
3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
rugby point
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
blocks
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
steal
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steals
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
par
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
shut out
<idiom>
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
nurses
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nursed
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurse
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
best ball
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
winter book
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
hike out
خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل
goal light
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
setup
توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
paced
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
handicaps
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicap
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
lawn bowling point
یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف
chartered
امتیاز
chartering
امتیاز
charters
امتیاز
run
یک امتیاز
charter
امتیاز
crediting
امتیاز
credits
امتیاز
leases
امتیاز
lease
امتیاز
plus
امتیاز
concession
امتیاز
runs
یک امتیاز
point
امتیاز
franchises
امتیاز
franchise
امتیاز
francs
امتیاز
franc
امتیاز
exclusiveness
امتیاز
prominence
امتیاز
prerogatives
امتیاز
prerogative
امتیاز
credit
امتیاز
game bird
یک امتیاز
credited
امتیاز
scoreline
خط امتیاز
royalty
حق امتیاز
rectums
امتیاز
rectum
امتیاز
distinctions
امتیاز
distinction
امتیاز
upper hand
امتیاز
ads
امتیاز
ad
امتیاز
advantage
امتیاز
scorelines
خط امتیاز
scoreless
بی امتیاز
royalties
حق امتیاز
privilege
امتیاز
concessions
امتیاز
pre eminence
امتیاز
priviege
امتیاز
prominency
امتیاز
pas
امتیاز
licenses
امتیاز
licences
امتیاز
licence
امتیاز
pre-eminence
امتیاز
act of grace
امتیاز
scored
امتیاز
scores
امتیاز
score
امتیاز
outpoint
برنده با امتیاز
differentia
وجه امتیاز
decisions
برنده با امتیاز
match point
اخرین امتیاز
oddest
امتیاز دادن
precedence
امتیاز سابقه
magna cum laude
با امتیاز زیاد
go-ahead
امتیاز برتر
odder
امتیاز دادن
insurance
امتیاز مطمئن
chalk up
کسب امتیاز
prerogatives
حق یا امتیاز ویژه
aces
امتیاز سرویس
privileged
دارای امتیاز
grantee
صاحب امتیاز
patented
امتیاز نامه
field privilege
امتیاز فیلد
headstart
امتیاز در شروع
precedency
امتیاز سابقه
worst-
امتیاز اوردن
game point
امتیاز پایانی
worst
امتیاز اوردن
foot score line
خط امتیاز انتهایی
decision
برنده با امتیاز
preferential
امتیاز دهنده
prerogative
حق یا امتیاز ویژه
ace
امتیاز سرویس
maritime lien
امتیاز دریایی
converting
امتیاز گرفتن
loss on points
باخت با امتیاز
concessioner
صاحب امتیاز
patent
امتیاز نامه
convert
امتیاز گرفتن
licence owner
صاحب امتیاز
converted
امتیاز گرفتن
law of advantage
قانون امتیاز
concessionary agreement
امتیاز نامه
patents
امتیاز نامه
concessionaire
صاحب امتیاز
concessionary
صاحب امتیاز
perfect score
امتیاز کامل
match points
اخرین امتیاز
set point
اخرین امتیاز
odd
امتیاز دادن
love
امتیاز صفر
loved
امتیاز صفر
loves
امتیاز صفر
concession deed
امتیاز نامه
scoreless
بدون امتیاز
converts
امتیاز گرفتن
awarding of points
امتیاز دادن
privileged
امتیاز دار
score sheet
برگ امتیاز
win on points
پیروزی با امتیاز
double figures
امتیاز دو رقمی
patenting
امتیاز نامه
brassage
حق امتیاز سکه زدن
in the hole
<idiom>
امتیاز پایین صفر
break one's duck
کسب نخستین امتیاز
To keep the score.
حساب امتیاز رانگاهداشتن
draw first blood
کسب نخستین امتیاز
ducked
اخراج توپزن بی امتیاز
duck
اخراج توپزن بی امتیاز
indult
اجازه نامه امتیاز
point
درجه امتیاز بازی
privileged
دارای امتیاز یا حق ویژه
To gain an advantage.
کسب امتیاز کردن
monopolised
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizing
امتیاز انحصاری گرفتن
burns
امتیاز گرفتن از حریف
decisions
برنده کشتی با امتیاز
ice
امتیاز سرنوشت ساز
decision
برنده کشتی با امتیاز
To score points.
امتیاز آوردن ( ورزش )
burn
امتیاز گرفتن از حریف
bowled for a duck
باختن بازیگر بی امتیاز
patented
دارای حق امتیاز امتیازی
service ace
امتیاز سرویس تنیس
circuit clout
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
software license
امتیاز نرم افزار
ahead
دارای امتیاز بیشتر
perfect game
باحداکثر 003 امتیاز
privilege
امتیاز مخصوصی اعطاکردن
set point
اخرین امتیاز بازی
prerogatives
امتیاز مخصوص حق ارثی
licensees
صاحب جواز یا امتیاز
prerogative
امتیاز مخصوص حق ارثی
down
عقب افتادن در امتیاز
double bogey
دوبار کسب امتیاز
point spread
امتیاز قابل انتظار
patent
دارای حق امتیاز امتیازی
patenting
دارای حق امتیاز امتیازی
read write privilege
امتیاز خواندن- نوشتن
deciding
امتیاز سرنوشت ساز
equaliser
امتیاز مساوی کننده
royal prerogative
حق امتیاز ویژه پادشاه
tallying
کسب یا ثبت امتیاز
franchises
ازادی حق انتخاب امتیاز
franchise
ازادی حق انتخاب امتیاز
oddsmaker
تعیین کننده امتیاز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com