Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
Other Matches
spin
چرخش به سرعت
rotational speed
سرعت چرخش
spins
چرخش به سرعت
working ball
گوی با سرعت و چرخش کافی
speed
اندازه سرعت
speeds
اندازه سرعت
speeding
اندازه سرعت
mips
اندازه سرعت پردازنده
orbital injection
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
variable delivery pump
پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
worded
روش اندازه گیری سرعت چاپگر
word
روش اندازه گیری سرعت چاپگر
wind gauge
دستگاهی که سرعت باد را اندازه می گیرد
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
variable displacement pump
پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند
messages
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
message
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
float gauging
اندازه گیری سرعت اب درانهار بوسیله جسم شناور
gauging station
ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
lips
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
gauging section
مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ease turn
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
pitot pressure
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
mflops
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
constants
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
low velocity
با سرعت کم
low velocity
کم سرعت
directly
به سرعت
pace
سرعت
velocities
سرعت
swiftly
به سرعت
speedy
سرعت
liner velocity
سرعت
paced
سرعت
speed
سرعت
line speed
سرعت خط
swiftness
سرعت
fastness
سرعت
fastnesses
سرعت
terminal velocity
سرعت حد
haste
سرعت
paces
سرعت
promptitude
سرعت
speeds
سرعت
speediness
سرعت
speeding
سرعت
souic do
سرعت
seepage velocity
سرعت زه اب
velocity
سرعت
expeditiousness
سرعت
accelerate
بر سرعت
accelerated
بر سرعت
celerity
سرعت
acceleration
سرعت
tilted
سرعت
tilts
سرعت
accelerates
بر سرعت
accelerating
بر سرعت
fleety
به سرعت
rate
سرعت
tilt
سرعت
rapidity
سرعت
attack speed
سرعت تک
rates
سرعت
scoots
سرعت داشتن
pen speed
سرعت قلم
apparent velocity
سرعت فاهری
initial speed
سرعت اولیه
basic speed
سرعت اولیه
scooted
سرعت داشتن
scoot
سرعت داشتن
scooting
سرعت داشتن
base speed
سرعت منتجه
average speed
سرعت متوسط
peculiar velocity
سرعت خاص
speeds
سرعت حرکت
celerity
سرعت موج
output speed
سرعت خروجی
orbital velocity
سرعت مداری
change of speed
تغییر سرعت
speed variation
تغییر سرعت
optimum speed
سرعت مطلوب
operating speed
سرعت عملیاتی
pace of the green
سرعت گوی
patent log
سرعت سنج
peak speed
حداکثر سرعت
input speed
سرعت اولیه
bit rate
سرعت ذرهای
bit rate
سرعت بیتی
circular velocity
سرعت دایرهای
burst rate
سرعت پشت سر هم
revolutions
سرعت دورانی
celerity
سرعت فاز
revolution
سرعت دورانی
on load speed
سرعت بار
speeding
سرعت حرکت
surface speed
سرعت محیطی
permissible velocity
سرعت مجاز
phase speed
سرعت فاز
phase velocity
سرعت فاز
phase velocity
سرعت موج
piston speed
سرعت پیستون
races
مسابقه سرعت
raced
مسابقه سرعت
quickness
سرعت فوریت
quickness
سرعت انتقال
radial velocity
سرعت شعاعی
rate constant
ثابت سرعت
rate equation
معادله سرعت
rate of deposition
سرعت ته نشست
race
مسابقه سرعت
expediting
سرعت بخشیدن
deceleration
کاهش سرعت
angular velocity
سرعت زاویهای
angular speed
سرعت زاویهای
perceptual speed
سرعت ادراک
peripheral speed
سرعت محیطی
airspeed indicator
سرعت نما
expedite
سرعت بخشیدن
expedited
سرعت بخشیدن
expedites
سرعت بخشیدن
actual velocity
سرعت واقعی
accelerometer
سرعت سنج
acceleration lane
خط سرعت گیری
absolute velocity
سرعت مطلق
speed limits
سرعت مجاز
speed
سرعت حرکت
speed limit
سرعت مجاز
no load speed
سرعت بی باری
clock speed
سرعت ساعت
fall velocity
سرعت سقوط
fleetness
سرعت سیر
instantaneous velocity
سرعت انی
flying speed
سرعت پرواز
instantaneous velocity
سرعت لحظهای
friction velocity
سرعت اصطکاکی
flank speed
سرعت جانبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com