English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (4 milliseconds)
English Persian
conscious اگاه
conversant اگاه
ware اگاه
wares اگاه
apprised اگاه
aware اگاه
cognizant اگاه
hep اگاه
Other Matches
incognizant نا اگاه
admonishing اگاه کردن
acquaints اگاه کردن
preconsclous نیم اگاه
acquainting اگاه کردن
notifying اگاه ساختن
admonished اگاه کردن
admonishes اگاه کردن
notified اگاه ساختن
notifies اگاه ساختن
notify اگاه ساختن
prescient قبلا اگاه
informed circles محافل اگاه
subconscious نیمه اگاه
to be a اگاه بودن
i have no a with him اگاه شدم
inconscient ناخود اگاه
semiconscious نیمه اگاه
sensible of a peril اگاه از خطر
monitored اگاه ساز
subconsciously نیمه اگاه
wide awake هشیار اگاه
wide-awake هشیار اگاه
monitor اگاه ساز
subconscious ناخود اگاه
warns اگاه کردن
notification اگاه سازی
wist اگاه کردن
know اگاه بودن
monitors اگاه ساز
to know the time of d اگاه بودن
warn اگاه کردن
to let know اگاه کردن
subconsciously ناخود اگاه
to put in possession اگاه کردن
warned اگاه کردن
knows اگاه بودن
information program برنامه اگاه سازی
he was privy to my secrets او از رازهای من اگاه بود
be on to it اگاه یا موافب باش
keep me informed of that مرا از ان اگاه سازید
disabusing از حقیقت اگاه کردن
disabuses از حقیقت اگاه کردن
disabused از حقیقت اگاه کردن
disabuse از حقیقت اگاه کردن
troop information برنامه اگاه سازی
to keep in touch with any one از حال کسی اگاه بودن
to know what's what ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
on be on to a person از قصد کسی اگاه بودن
information program اگاه سازی برنامه اطلاعات
coscious هوشیار- بهوش- ملتفت-اگاه
inform مستحضر داشتن اگاه کردن
informing مستحضر داشتن اگاه کردن
informs مستحضر داشتن اگاه کردن
debunk کسی را اگاه و هدایت کردن
debunked کسی را اگاه و هدایت کردن
debunking کسی را اگاه و هدایت کردن
debunks کسی را اگاه و هدایت کردن
intuit تعلیم دادن اگاه کردن
intuited تعلیم دادن اگاه کردن
intuiting تعلیم دادن اگاه کردن
intuits تعلیم دادن اگاه کردن
well informed بصیر بخوبی اگاه با اطلاع مطلع
Madrklmh that every human being is conscious knowledge مادرکلمه است که هر انسان اگاه به آن آشنایی کامل دارد
philologer لغت شناس کسیکه ازاصول و قواعدکلی زبانها اگاه است
letters patent نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
association for system management یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
asm Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement
notification عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
command information program برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com