Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
am i right or wrong
ایامن درست میگویم یانه ایاحق بامن است یانه
Other Matches
see if he is still there
به بیند او هنوز انجا است یانه
demur
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
am i the keep of my brother?
ایامن نگهبان برادرخودهستم
you must know
به شما میگویم
now no mistake
خوب به بینیدچه میگویم
i wish you a happy new year
سال نو را به شما شادباش یاتبریک میگویم
he has a spite against me
بامن لج دارد
it stand well with him
بامن خوب است
it speaks well for him
بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him
بامن نظرمساعدی دارد
She gave me a raw deal .
بامن بد معامله کرد
it speaks well for him
بامن خوب است
He is distantly related to me .
بامن نسبت دوری دارد
Come along and keep me company.
بامن بیا تا تنها نباشم
He gave me a square deal .
بامن منصفانه معامله کرد
please do me a service
خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
he treated me as a child
بامن مانند بچه رفتارکرد
he has a spite against me
بامن کینه یاعداوت دارد
She was off hand with me today.
امروز بامن سر سنگین بود ( بی اعتنا ء )
i am thankful to god
خدا را شکر میکنم خدا را شکرانه میگویم
joined
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersections
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
conjunctions
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
alternation
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
either or operation
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunction
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
false
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
disjunction
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
unions
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
union
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
temper
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
properly
درست
in order
درست
right
درست
whole
درست
perfects
درست
straight
درست
just
درست
integral
درست
exact
درست
exacted
درست
exacts
درست
straightforward
درست
straightest
درست
authentic
درست
straighter
درست
exactly
درست
perfecting
درست
righted
درست
by fits and starts
درست
out-and-out
درست
out and out
درست
orthodox
درست
well advised
درست
veracious
درست
valid
درست
even
هم درست
proper
درست
by the square
درست
entire
درست
Am I not right?dont you agree with me ?
درست می گه یا نه ؟
righting
درست
perfected
درست
perfect
درست
legitimating
درست
legitimates
درست
conscionable
درست
legitimated
درست
legitimate
درست
plain dealing
درست
corrects
درست
right as nails
درست
functional
<adj.>
درست
convenient
<adj.>
درست
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
درست
right as a trivet
تن درست
Quite
[so]
!
درست!
clear
درست
clearer
درست
clearest
درست
clears
درست
smack dab
درست
true
<adj.>
درست
true
درست
right as a trivet
درست
aright
درست
accurate
درست
incorrect
نا درست
orthographically
درست
utilitarian
[useful]
<adj.>
درست
useful
<adj.>
درست
suitable
<adj.>
درست
purposive
<adj.>
درست
purposeful
<adj.>
درست
purpose-built
<adj.>
درست
practical
<adj.>
درست
practicable
<adj.>
درست
correct
درست
correcting
درست
legitimately
درست
genuine
درست
real
<adj.>
درست
truest
درست
proper
<adj.>
درست
inviolate
درست
correct
<adj.>
درست
exact
<adj.>
درست
sock
درست
indefectible
درست
incorrupt
درست
truer
درست
in a entireness of state
درست
accurate
[correct]
<adj.>
درست
get up
درست شدن
misapprehend
درست نفهمیدن
on the button
<idiom>
درست سر موقع
to riven laths
یا درست کردن
an a translation
ترجمه درست
misapprehending
درست نفهمیدن
fair shake
<idiom>
رفتار درست
to put in to shape
درست کردن
misapprehended
درست نفهمیدن
indite
درست کردن
to sct aright
درست کردن
set in order
درست کردن
to put to rights
درست کردن
redd
درست کردن
misbehaves
درست رفتارنکردن
to cleanvp
درست کردن
misbehaved
درست رفتارنکردن
misbehave
درست رفتارنکردن
framable
درست کردنی
integral number
عدد درست
propriety of behaviour
درست رفتاری
misbehaving
درست رفتارنکردن
orthoepist
درست تلفظ کن
entire
درست یکپارچه
trim
درست کردن
plain dealing
سودای درست
fabricating
درست کردن
fabricates
درست کردن
fabricated
درست کردن
point device
بسیار درست
in roaring health
تن درست وفربه
fabricate
درست کردن
behaves
درست رفتارکردن
mistook
درست نفهمیدن
trimmest
درست کردن
trims
درست کردن
concoct
درست کردن
spitting image
<idiom>
درست مثل
orthographer
درست نویس
orthographically
با املای درست
in good time
<idiom>
درست سر وقت
precedential
سابقه درست کن
misunderstood
درست نفهمیدن
misunderstands
درست نفهمیدن
misunderstand
درست نفهمیدن
concocts
درست کردن
concocting
درست کردن
concocted
درست کردن
pointdovice
بسیار درست
behaving
درست رفتارکردن
misapprehends
درست نفهمیدن
dead ahead
درست سینه
orthodox
درست ایین
make up
درست کردن
upright
درست درستکار
framed
درست شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com