English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
English Persian
to ballot for بارای پنهان انتخاب کردن
Other Matches
cover one's tracks <idiom> پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
tree روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
target selector دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
shadowed پنهان کردن
cover پنهان کردن
conceals پنهان کردن
conceal پنهان کردن
shadowing پنهان کردن
encrypt پنهان کردن
shadows پنهان کردن
lay low <idiom> پنهان کردن
dissimulating پنهان کردن
secreted پنهان کردن
disguise پنهان کردن
secreting پنهان کردن
mask پنهان کردن
dissimulate پنهان کردن
eloign پنهان کردن
dissimulated پنهان کردن
cloak پنهان کردن
cloaking پنهان کردن
cloaks پنهان کردن
covers پنهان کردن
dissimulates پنهان کردن
cloaked پنهان کردن
coverings پنهان کردن
hide پنهان کردن
shadow پنهان کردن
closets پنهان کردن
masks پنهان کردن
disguised پنهان کردن
closeting پنهان کردن
closeted پنهان کردن
disguises پنهان کردن
sweep under the rug <idiom> پنهان کردن
closet پنهان کردن
hides پنهان کردن
disguising پنهان کردن
cache پنهان کردن
caches پنهان کردن
secrete پنهان کردن
secretes پنهان کردن
camouflaging استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
inconcealable غیرقابل پنهان کردن
occult از نظر پنهان کردن
veil مستوریا پنهان کردن
veils مستوریا پنهان کردن
embed درزمین پنهان کردن
concealment پنهان کردن پوشاندن
pockets درجیب پنهان کردن
pocket درجیب پنهان کردن
embeds درزمین پنهان کردن
software encryption پنهان کردن نرم افزاری
hickok belt مخفی شدن پنهان کردن
becloud زیر ابر پنهان کردن
masks ماسک زدن پنهان کردن
camouflaged پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages پنهان کردن وسایل جنگی
mask ماسک زدن پنهان کردن
camouflage پنهان کردن وسایل جنگی
wraps لفافه دار کردن پنهان کردن
wrap لفافه دار کردن پنهان کردن
to go underground خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
gloss over <idiom> پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
to go into hiding خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
caches فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
conceals پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
conceal پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
secreted تراوش کردن پنهان کردن
secrete تراوش کردن پنهان کردن
dissembles تدلیس کردن پنهان کردن
encryption رمزدار کردن پنهان کردن
dissembled تدلیس کردن پنهان کردن
dissemble تدلیس کردن پنهان کردن
dissembling تدلیس کردن پنهان کردن
to keep back دفع کردن پنهان کردن
secretes تراوش کردن پنهان کردن
secreting تراوش کردن پنهان کردن
sifted انتخاب کردن
screen انتخاب کردن
single انتخاب کردن
select انتخاب کردن
screening, screenings انتخاب کردن
choose انتخاب کردن
choosing انتخاب کردن
chooses انتخاب کردن
pick out <idiom> انتخاب کردن
screens انتخاب کردن
pitch upon انتخاب کردن
dials انتخاب کردن
dialled انتخاب کردن
dialed انتخاب کردن
sifts انتخاب کردن
dial انتخاب کردن
elects انتخاب کردن
sift انتخاب کردن
opting انتخاب کردن
selected انتخاب کردن
opted انتخاب کردن
to have one's pick انتخاب کردن
selects انتخاب کردن
opt انتخاب کردن
screened انتخاب کردن
electing انتخاب کردن
mischoose بد انتخاب کردن
elect انتخاب کردن
to make a choice of انتخاب کردن
opts انتخاب کردن
designate انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designating انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designates انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
preselect قبلا انتخاب کردن
preselect انتخاب کردن مقدماتی
pick out انتخاب کردن دریافتن
destine قبلا انتخاب کردن
reelect تجدید انتخاب کردن
wale تیر افقی انتخاب کردن
chap انتخاب کردن شکاف دادن
to pitch upon something چیزی را برگزیدن یا انتخاب کردن
elects انتخاب کردن برگزیده منتخب
disfranchise از حق رای یا انتخاب محروم کردن
elect انتخاب کردن برگزیده منتخب
electing انتخاب کردن برگزیده منتخب
coopt انتخاب کردن ودر میان خوداوردن
checks جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
scratchpad حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
despatching انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatched انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
indexing استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
select جدا کردن انتخاب کردن
selected جدا کردن انتخاب کردن
selects جدا کردن انتخاب کردن
to run in گرفتار کردن انتخاب کردن
menu item یک انتخاب در فهرست انتخاب
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
audio ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
click دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
autos توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
auto توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
latent پنهان
perdu پنهان
cryptical پنهان
hugger mugger پنهان
benined the curtain پنهان
perdue پنهان
abstruse پنهان
perdu or due پنهان
veiled پنهان
jackes پنهان
cryptically پنهان
backdoor پنهان
occult پنهان
delitescent پنهان
hidden line خط پنهان
cryptic پنهان
ram cache RA پنهان
controlled reprisal انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
cover up <idiom> پنهان کاربدواشتباه
hidden objects اشیاء پنهان
disguised underemployment کم کاری پنهان
to lie hid پنهان ماندن
disguised unemployment بیکاری پنهان
to keep dark پنهان ماندن
concealment پنهان بودن
booby-trapped پنهان تله
booby-traps پنهان تله
absconding پنهان شدن
absconds پنهان شدن
i hid my self را پنهان کردم
by end قصد پنهان
burrowing پنهان شدن
hide پنهان شدن
booby-trapping پنهان تله
latescent پنهان شونده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com