Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English
Persian
lacrosse
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
Other Matches
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
height of the volleyball net
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
sprint medley
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
menfolk
مردان
men of the d.
مردان وقت
the males
پسران یا مردان
males of military age
مردان در سن سربازی
skittles
بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
men of that stamp
این قبیل مردان
urning
در همجنس خواهی مردان
men affifty and above
مردان پنجاه ساله به بالا
the male sex
جنس ذکور مردان وپسران
a comparison of men's salaries with those of women
مقایسه حقوق مردان با زنان
he lined up his men
مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
Saadi was a giant among men .
سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
gold digger
زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
jabot
دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
herr
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
aftershave
[مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
succuba
جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
walker cup
مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
ruffs
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
fita round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
dummies
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummy
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
to make a long arm
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
men's western round
مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
kiddle
بند توردار برای ماهی گیری
men's national round
مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
st george round
مسابقه مردان هر کدام با 63تیر در مسافت 001 متر و63 تیر در 08 متر و 63 تیردر 06 متر با تیر و کمان
darts
پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
solitaire
بازی یک نفره
solitaires
بازی یک نفره
Biomimicry
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
wind bag
سخنران پرگو نطاق روده دراز کیسه باد سینه
two person zero sum game
بازی دو نفره با مجموع صفر
two person game
بازی دو نفره در تئوری بازیها
tetherball
نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
mixed foursome
بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
baseball
بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
curling
بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
saccate
کیسه مانند
bursiform
کیسه مانند
saclike
کیسه مانند
pouchy
کیسه مانند
sacciform
کیسه مانند
burse
کیف کیسه مانند
scoldpaceous
مانند نوک دراز
lawn bowling
بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
handball
بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
punching bag
کیسه شنی مشت بازی
punching bags
کیسه شنی مشت بازی
bottle pocket billiard
بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
horseshoes
بازی پرتاب نعل
quoits
بازی پرتاب حلقه
hoopla
بازی پرتاب حلقه
hoop-la
بازی پرتاب حلقه
horseshoe pitching
بازی پرتاب نعل
hoop-las
بازی پرتاب حلقه
scull
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
sculling
مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
net games
بازیهای توردار
top spin
چرخش فرفره مانند توپ بازی
mallet
چوب چکش مانند بازی کروکه
foot sweep
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
finish style
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish crossover
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
fair catch
بل گرفتن توپ لگدزده یا بلندشده از زمین یا پرتاب شده
netting
قسمت توردار چوب لاکراس
something collapses like a card of house
متلاشی شدن چیزی مانند ساختمان از ورقهای بازی
eye-form
[شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
play (someone) for something
<idiom>
به بازی گرفتن شخصی
line up billiard
بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین
outrigger
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
roller bandage
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
stick bridge
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
bolstered
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
provisional frame
ان بخش از بازی بولینگ که گوی موقعی پرتاب شده که بخش قبلی مورد اعتراض است
free throw
پرتاب بدون مانع برای یار
pill pool billiard
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
brush back
پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
blockhouse
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
Viewdata
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
netball
بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
fly casting
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
cartridges
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
run-up
[start-up]
نزدیکی به مکان شروع با دویدن
[برای جهش یا پرتاب کردن]
[ورزش]
cartridge
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
sack
کیسه خواب کیسه سربازی
sacker
کیسه پرکن کیسه ساز
sacked
کیسه خواب کیسه سربازی
sacks
کیسه خواب کیسه سربازی
marsupium
کیسه جانوار کیسه دار
golden rain
یک جور آتش بازی که مانند است به باران آتش
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
to send round the hat
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
triple option
بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
cartridge actuated device
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
they were nuts to him
برای او مانند نقل و نبات بود
pergameneous
مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
iodoform
ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
fives
هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
retard
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
represents
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represented
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represent
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
The theatre is the obvious thing for an extrovert like me.
تیاتر واضحترین جا برای برونگرایی مانند من است.
One point for you.
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
warm up
<idiom>
گرم کردن (برای بازی)
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
stope
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
speculative demand for money
تقاضای سفته بازی برای پول
draught board
تخته شطرنجی برای بازی چکرز
quails
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
ballistics
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
side sweep and over under
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
swing bar
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
colony
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
ski run
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
sit on a lead
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on the ball
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
game
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
to pull strings
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
hundreds and thousands
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
bay
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
alpha beta technique
روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
par
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
cutbacks
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
cutback
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
game
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
speculative demand for money
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
enlists
برای سربازی گرفتن
enlisting
برای سربازی گرفتن
enlist
برای سربازی گرفتن
best ball
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
catch at
برای گرفتن چیزی کوشیدن
extra cover
پوشش اضافی برای بل گرفتن
to run for the bus
برای گرفتن اتوبوس دویدن
to borrow for ... weeks
برای ... هفته قرض گرفتن
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
beach ball
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
lag
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
beach balls
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
lagged
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
cleco fastener
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
moves
مانوور برای گرفتن نفر جلو
bass bug
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
To have design on someone . To malign someone .
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
telescopes
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
gigs
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gig
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
copy protect
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
to graps at anything
برای گرفتن چیزی کوشش نمودن
telescope
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
move
مانوور برای گرفتن نفر جلو
moved
مانوور برای گرفتن نفر جلو
put to the question
برای گرفتن اعتراف زجر دادن
overtaking sight distance
مسافت دید برای سبقت گرفتن
to hog
<idiom>
بی پروا برای خود گرفتن
[اصطلاح]
tees
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
carried
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
tampion
توپی :چوب برای گرفتن دهانه توپ
carries
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
burdended
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com