English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English Persian
ignition battery باطری سیستم جرقه زنی
Search result with all words
dynamo battery ignition unit سیستم جرقه زنی دینام -باطری
Other Matches
battery backup system سیستم پشتیبان باطری
ignition cable سیم سیستم جرقه زنی
ignition switch کلید سیستم جرقه زنی
ignition circuit مدار سیستم جرقه زنی
ignition over voltage فشار قوی برای سیستم جرقه زنی
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
exchange battery باطری
capacitor باطری
batteries باطری
bettery باطری
cells باطری
cell باطری
battery باطری
low voltage battery باطری فیلامان
battery charger شارژر باطری
battery clamp ترمینالهای باطری
battery box جعبه باطری
ideal galvanic cell باطری ایده ال
torch battery باطری قلمی
ampere hour capacity فرفیت باطری
oven battery باطری کوره
heating battery باطری فیلامان
primery battery باطری اولیه
accumulator battery اکومولاتور باطری
battery acid اسید باطری
battery backup باطری پشتیبان
battery switch کلید باطری
battery terminal ترمینال باطری
mercury battery باطری جیوهای
dry cell battery باطری خشک
main battery باطری اصلی
dry pile باطری قلمی
cell tester ازمایشگر باطری
thermal battery باطری حرارتی
biasing battery باطری بایاس
lighting battery باطری نور
dry cell باطری خشک
c battery باطری شبکه
solar battery باطری افتابی
cotainer جعبه باطری
poles قطب باطری
microphone battery باطری میکروفن
pole قطب باطری
microbattery باطری کوچک
clippings ترمینال باطری بست
clipped ترمینال باطری بست
clips ترمینال باطری بست
cell پیل خانه باطری
point قطبهای باطری یاپلاتین
battery باطری برجک توپ
batteries باطری برجک توپ
anodes قطب مثبت باطری
anode قطب مثبت باطری
internal battery مقاومت داخلی باطری
clip ترمینال باطری بست
cells جزء اصلی باطری
cells پیل خانه باطری
high voltage battery باطری فشار قوی
high tension battery باطری فشار قوی
cell جزء اصلی باطری
traction battery باطری وسیله نقلیه
flashlight battery باطری چراغ قوه
grid battery باطری بایاس شبکه
grid bias battery باطری بایاس شبکه
battery box leg پایه نگهدارنده باطری
battery output توان برونداد باطری
coke oven battery باطری کوره ذغالی
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
hydrometer وسیله ازمایش اسید باطری
nickel cadmium battery باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
charger دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
chargers دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
spark جرقه
nonsparking ضد جرقه
sparkler جرقه زن
sparklers جرقه زن
cough جرقه
coughed جرقه
coughing جرقه
coughs جرقه
sparker جرقه زن
scintilla جرقه
sparked جرقه
twinkler جرقه زن
ignition spark جرقه
ignescent جرقه زن
sparks جرقه
sparking جرقه
grids مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
puncturing خلش جرقه
spark setting تنظیم جرقه
spunkie جرقه اتش
sparklet جرقه کوچک
sparkish جرقه وار
puncture خلش جرقه
spark voltage ولتاژ جرقه
misfire جرقه ناگیری
sparkled تلالو جرقه
sparkle تلالو جرقه
punctures خلش جرقه
punctured خلش جرقه
misfired جرقه ناگیری
scintillating جرقه زننده
spark intensifier جرقه افزا
spark gap دهانه جرقه
spark control نافم جرقه
scintillant جرقه زننده
strikingly جرقه گیری
scintillation جرقه برق
sparkles تلالو جرقه
misfires جرقه ناگیری
arc هلال جرقه
scintillator جرقه زننده
scintillate جرقه زدن
solar flare جرقه خورشیدی
spark arrester جرقه خاموش کن
arcs هلال جرقه
non arcing metal فلز بی جرقه
non arcing lightning arrester برقگیر بی جرقه
ignition جرقه زنی
spark condenser خازن ضد جرقه
striking جرقه گیری
contact sparking جرقه کنتاکت
sparked جرقه زدن
sparks جرقه زدن
sparking تولید جرقه
ignition spark جرقه احتراق
ignition spark gap فاصله جرقه
ignition gap فاصله جرقه
igniting spark جرقه احتراق
helium flash جرقه هلیومی
frying of arc صدای جرقه
flashing over جهش جرقه
flaming of arc اشتعال جرقه
arc back پس زدن جرقه
back fire پس زدن جرقه
arcing جرقه زدن
blow out magnet مغناطیس جرقه
spark جرقه زدن
jump spark جرقه جهنده
sparkling جرقه دار
inductive spark جرقه القائی
wipe spark جرقه لغزشی
induction spark جرقه القائی
cordless drill driver دریل برقی [دریلی که با باطری کار می کند] [ابزار]
ignescent جرقه دار اتشی
jump spark distributor دلکو با جرقه جهنده
sparking of brushes جرقه زدن زغالها
arcing of brusher جرقه زدن زغالها
ignition distributer دلکو مقسم جرقه
jump spark ignition احتراق با جرقه جهنده
re striking voltage ولتاژ بازگیری جرقه
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
toughen by sparks سخت گردانی با جرقه
magnetic coil بوبین میراکننده جرقه
snappier باروح جرقه دار
quenching condenser خازن جرقه گیر
spark quenching condenser خازن جرقه گیر
snappiest باروح جرقه دار
snappy باروح جرقه دار
variable spark جرقه تنظیم پذیر
sparklers اتشبازی جرقه دار
disruptive voltage ولتاژ جرقه زنی
inductance component of spark پخش القایی جرقه
carbon arc welding جوشکاری با جرقه کربن
spark timing میزان کردن جرقه
capacity component of spark بخش فرفیتی جرقه
spark advance & retard میزان کردن جرقه
sphere gap دهانه جرقه کروی
spark بارقه جرقه زدن
sparked بارقه جرقه زدن
auxiliary spark gap دهانه جرقه یدکی
ignition timing میزان کردن جرقه
interrupter timing میزان کردن جرقه
sparkless commutation جابجاگری بدون جرقه
sparks بارقه جرقه زدن
breakdown voltage ولتاژ جرقه زنی
sparkler اتشبازی جرقه دار
golf car وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
carbon arc lead burning جوش سرب با جرقه کربن
magneto دستگاه ایجاد جرقه اتومبیل
quenched spark gap دهانه جرقه سرد شده
triggered spark gap دهانه جرقه ماشه دار
anode breakdown voltage ولتاژ جرقه زنی اند
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
coupling نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
desk accessory در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
nonsparking ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com