Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
jigging |
بالا و پایین بردن طعمه در اب |
|
|
Other Matches |
|
dapping |
نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود |
halliard |
طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم |
vertically |
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق |
bottom up |
از پایین به بالا |
up and down |
بالا و پایین |
top-down |
از بالا به پایین |
top down |
از بالا به پایین |
fluctuate |
حرکت به بالا و پایین |
see-sawing |
بالا و پایین روی |
see-saw |
بالا و پایین روی |
see-sawed |
بالا و پایین روی |
dandle |
بالا و پایین انداختن |
see-saws |
بالا و پایین روی |
yo-yo |
بالا و پایین رونده |
yo-yos |
بالا و پایین رونده |
top down development |
توسعه از بالا به پایین |
fluctuated |
حرکت به بالا و پایین |
fluctuating |
حرکت به بالا و پایین |
bump |
بالا و پایین رفتن |
fluctuates |
حرکت به بالا و پایین |
fluctuation |
حرکت به بالا و پایین |
swaying |
بالا و پایین رفتن ناو |
bottom up technique |
روش اجرا از پایین به بالا |
top down programming |
برنامه سازی از بالا به پایین |
jounce |
بشدت بالا و پایین پریدن |
heaving |
بالا و پایین رفتن ناو |
dead center position |
نقطه مرگ بالا یا پایین |
drafts |
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا |
drafted |
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا |
draft |
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا |
uppercuts |
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا |
uppercut |
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا |
high/low/close/open graph |
نمودار بالا / پایین / بسته /باز |
count down |
از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس |
elevates |
بالا بردن |
upgraded |
بالا بردن |
upgrading |
بالا بردن |
rallied |
بالا بردن قی مت |
upping |
بالا بردن |
upgrade |
بالا بردن |
uplift |
بالا بردن |
ante |
: بالا بردن |
tweak |
بالا بردن |
lift |
بالا بردن |
hoisted |
بالا بردن |
upgrades |
بالا بردن |
hoist |
بالا بردن |
promotes |
بالا بردن |
promoting |
بالا بردن |
jack up |
بالا بردن |
raise of loom |
بالا بردن |
rallies |
بالا بردن قی مت |
promote |
بالا بردن |
promoted |
بالا بردن |
elevating |
بالا بردن |
hoists |
بالا بردن |
rally |
بالا بردن قی مت |
elevate |
بالا بردن |
tweaked |
بالا بردن |
tweaking |
بالا بردن |
upped |
بالا بردن |
jack |
بالا بردن |
up |
بالا بردن |
raises |
بالا بردن |
uprear |
بالا بردن |
uplifts |
بالا بردن |
upraise |
بالا بردن |
raise |
بالا بردن |
lifting |
بالا بردن |
tweaks |
بالا بردن |
jacks |
بالا بردن |
lifts |
بالا بردن |
lifted |
بالا بردن |
hair stroke |
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی |
tamp |
بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن |
squidding |
استفاده از طعمه مصنوعی بجای طعمه طبیعی درماهیگیری |
debasing |
مقام کسی را پایین بردن پست کردن |
debase |
مقام کسی را پایین بردن پست کردن |
debased |
مقام کسی را پایین بردن پست کردن |
debases |
مقام کسی را پایین بردن پست کردن |
hoist |
عمل بالا بردن |
set sail |
بالا بردن بادبان |
hoists |
افراشتن بالا بردن |
hoists |
عمل بالا بردن |
raise |
بالا بردن دستمزد |
hoisted |
افراشتن بالا بردن |
elevation |
بالا بردن لوله |
elevations |
بالا بردن لوله |
raises |
بالا بردن دستمزد |
hoist |
افراشتن بالا بردن |
hoisted |
عمل بالا بردن |
to further sales |
فروش را بالا بردن |
flag hoist |
بالا بردن پرچم |
casual uplift |
بالا بردن موقتی |
elevations |
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ |
elevation |
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ |
top-up |
بالا بردن بوم جرثقیل |
high stick |
بالا بردن غیرمجاز چوب |
top-ups |
بالا بردن بوم جرثقیل |
ramp |
بالا بردن یاپایین اوردن |
elate |
بالا بردن محفوظ کردن |
elevation of security |
بالا بردن حاشیه امنیت |
screw up |
زیاد بالا بردن اجاره |
ramps |
بالا بردن یاپایین اوردن |
top up |
بالا بردن بوم جرثقیل |
bilge |
بالا بردن فشار داخل خن |
jungle gym |
چهارچوبی که اطفال روی ان تاب خورده و بالا و پایین میروند |
build-ups |
بالا بردن توان رزمی نیروها |
build up |
بالا بردن توان رزمی نیروها |
build-up |
بالا بردن توان رزمی نیروها |
status |
خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی |
scrolls |
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود |
scroll |
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود |
equity financing |
بالا بردن یا ایجاد سرمایه بافروش سهام |
skies |
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن |
sky |
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن |
hunting |
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار |
horizontal |
دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین |
scrolls |
برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد |
scroll |
برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد |
highlight bar |
میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید |
extensive cultivation |
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین |
inflates |
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن |
inflate |
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن |
inflating |
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن |
vertical diagraph |
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود |
to sit up and beg |
التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی] |
to beg [of a dog holding up front paws] |
التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی] |
stakhnovism |
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر |
jitter |
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش |
mirror writing shadow reading |
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی |
lifting |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
lifts |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
lifted |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
lift |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
band project filter |
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند |
roll scroll |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
plotters |
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند |
plotter |
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند |
bottom up method |
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا |
bottom up programming |
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا |
put option |
خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند |
three state logic |
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا |
scroll |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
scrolls |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
feinted |
حرکت از میله بالا به میله پایین |
feint |
حرکت از میله بالا به میله پایین |
feinting |
حرکت از میله بالا به میله پایین |
feints |
حرکت از میله بالا به میله پایین |
place utility |
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد |
elvate |
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد |
mark up |
نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس |
hierarchies |
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی |
hierarchy |
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی |
customises |
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان |
customising |
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان |
customised |
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان |
customizes |
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان |
customized |
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان |
customize |
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان |
customizing |
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان |
square wave |
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
peripheral slots |
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند |
arrow keys |
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست |
migration |
انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off |
differential ailerons |
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است |
antilift device |
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین |
depress |
پایین دادن لوله پایین اوردن |
depresses |
پایین دادن لوله پایین اوردن |
downhaul |
پایین کشیدن رشته پایین کشنده |
negative true logic |
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد |
down |
سوی پایین بطرف پایین |
baiting |
طعمه |
set |
طعمه ها |
prey |
طعمه |
sets |
طعمه ها |
victim |
طعمه |
terminal tackle |
طعمه |
victims |
طعمه |
setting up |
طعمه ها |
chumming |
طعمه ریزی |
lures |
طعمه ماهی |
lured |
طعمه ماهی |
luring |
طعمه ماهی |
bait |
طعمه دادن |
baiter |
طعمه دهنده |
prey |
طعمه قربانی |
baits |
طعمه ماهیگیری |
bait |
طعمه ماهیگیری |
baited |
طعمه دادن |
victimize |
طعمه کردن |
victimises |
طعمه کردن |
victimised |
طعمه کردن |
victimizes |
طعمه کردن |
victimizing |
طعمه کردن |
ravin |
طعمه شکاری |
lure |
طعمه ماهی |
victimising |
طعمه کردن |
predacity |
طعمه جویی |
put upon |
طعمه قراردادن |